English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pneumaticity U خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
chemism U خاصیت شیمیایی
dead wool U پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
ultraviolet U ماوراء بنفش
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
ultra violet radiation U تشعشع ماوراء بنفش
ultraviolet light U نور ماوراء بنفش
violet ray U اشعهء ماوراء بنفش
ultraviolet ray U اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
dosimeter U وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
radiotherapy U رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
affection U خاصیت
virtue U خاصیت
quale U خاصیت
property U خاصیت
virtues U خاصیت
propertyless U بی خاصیت
inefficacious U بی خاصیت
reflectiveness U خاصیت
navigates U خاصیت
navigating U خاصیت
the five predicables U خاصیت
navigated U خاصیت
neer do well or well U بی خاصیت
navigate U خاصیت
eprom U PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
ductility U خاصیت کش امدن
astingency U خاصیت قبض
functioned U خاصیت وجودی
ductility U خاصیت انگمی
chalkiness U خاصیت تباشیری
abnormalities U خاصیت غیرطبیعی
elasticity U خاصیت فنری
natures U نوع خاصیت
the virtue of drugs U خاصیت داروها
causality U خاصیت سببی
carnosity U خاصیت گوشتی
deactivating U بی خاصیت کردن
impoverish U بی خاصیت کردن
impoverished U بی خاصیت کردن
quantification U تعیین خاصیت
impoverishes U بی خاصیت کردن
absorption property U خاصیت جذب
impoverishing U بی خاصیت کردن
functions U خاصیت وجودی
fattiness U خاصیت چربی
gumminess U خاصیت صمغی
recursivity U خاصیت بازگشت
adhesive property U خاصیت چسبندگی
deactivate U بی خاصیت کردن
deactivated U بی خاصیت کردن
deactivates U بی خاصیت کردن
nature U نوع خاصیت
sponginess U خاصیت اسفنجی
mealness U خاصیت اردی
extensive property U خاصیت مقداری
flakiness U خاصیت فلسی
function U خاصیت وجودی
mechanicalness U خاصیت مکانیکی
paramorphism U خاصیت دگردیسی
steeliness U خاصیت فولادی
vitreosity U خاصیت شیشهای
silkiness U خاصیت ابریشمی
buoyancy U خاصیت شناوری
gauziness U خاصیت گارسی
milkiness U خاصیت شیری
fluffiness U خاصیت کرکی
nutritiveness U خاصیت غذایی
nutritiousness U خاصیت غذائی
woodiness U خاصیت چوبی
non skid quality U خاصیت ضد لغزش
anti knock property U خاصیت ضدضربه
mealiness U خاصیت اردی
abnormality U خاصیت غیرطبیعی
alkalescence U خاصیت قلیایی
glassiness U خاصیت شیشهای
powderiness U خاصیت گردی
fungosity U خاصیت قارچی
magnetism U خاصیت مغناطیسی
unmake U از خاصیت انداختن
pitchiness U خاصیت زفتی
flexibility U خاصیت خمش پذیری
isogametic U دارای خاصیت هم گامیتی
asexual U فاقد خاصیت جنسی
commutative property U خاصیت جابجایی [ریاضی]
inductionless U بدون خاصیت القائی
vitality U قدرت یا خاصیت حیاتی
diathermacy U خاصیت هدایت گرما
osmosis U خاصیت نفوذ وحلول
capillarity U خاصیت موئی مویسانی
antidotal U دارای خاصیت پادزهری
agglomerative U دارای خاصیت تراکم
springiness U خاصیت فنری ارتجاع
impenetrableness U خاصیت عدم تداخل
commutative law U خاصیت جابجایی [ریاضی]
sliminess U خاصیت گلی یا لجنی
sexed U دارای خاصیت جنسی
acid base catalysis U خاصیت اسیدی- بازی
acid base behavior U خاصیت اسیدی- بازی
commutative rule U خاصیت جابجایی [ریاضی]
ductility U خاصیت لوله شدن
ductility U خاصیت فتیله شدن
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
alkalescent U دارای خاصیت قلیایی
soak up <idiom> U خاصیت جنب کردنداشتن
isogamous U دارای خاصیت هم گامیتی
elater U خاصیت انبساط و گسترش
curative U دارای خاصیت درمانی
diastatic U دارای خاصیت جوهربزاق
pulpiness U خاصیت خمیری یاگوشتی
corkiness U خاصیت چوب پنبهای
corporeity U خاصیت جسمی یامادی
geomagnetic U خاصیت مغناطیسی زمین
alkaline U دارای خاصیت قلیایی
tonus U خاصیت انقباض عضله
prevenience U خاصیت جلوگیری کننده
heat treating property U خاصیت عملیات حرارتی
malleability U خاصیت چکش خواری
erotization U خاصیت شهوانی یافتن
neer do well or well U ادم بی وجود یا بی خاصیت
plasticity U خاصیت شکل افرینی
gamic U دارای خاصیت جنسی
low test U دارای خاصیت فراری
persalt U نمک دارای خاصیت اسیدی
nervous nellie U ادم محافظه کار و بی خاصیت
distributive law U خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
distributive rule U خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
actescence U نمایش شیر خاصیت شیری
quale U شیی دارای خاصیت هوشیاری
male sterile U گامتهای عقیم وبی خاصیت نر
active material U موادی که خاصیت تجزیه دارند
distributive law U خاصیت پخش پذیری [ریاضی]
adhesion of fibers U خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
demagnetize U خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
absorbant U دارای خاصیت جذب درکش
absorbent U دارای خاصیت جذب درکش
ethereality U خاصیت اتری یا اثیری روحانیت
amphoteric U دارای خاصیت اسید و قلیا
sourness is the p of vinegar U ترشی خاصیت سرکه است
absorbency U خاصیت درکشی یا دراشامی جذب
paramorphic U دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphous U دارای خاصیت تغییر یابی
de energize U از بین بردن خاصیت مغناطیسی
acoustic vases U [ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
indiscerptibility U خاصیت چیزی که در اثرتجزیه فنانپذیرد
acid U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
objectify U خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
electromagnetism U خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
balmy U دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmiest U دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmier U دارای خاصیت مرهم خنک کننده
despiritualize U فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
acids U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
basicity U خاصیت بازی وقلیایی حالت بنیانی
hot forming property U خاصیت تغییر شکل پذیری گرم
capillarity U خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
incendivity U خاصیت اتش زنی که در جرقه الکتریکی هست
iceland spar U کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
vitrescence U امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
vitrescent U اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
zooflagellate U اغازیان شبه گیاه فاقد خاصیت جذب نور
prepositional phrase U بخشی از جمله که با حرف اغازگرد دو خاصیت صفت یاقیدیا اسم راپیداکند
neutral soil U خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
pitchstone U یکجور خاره اتش فشانی که خاصیت شیشه و صیقل زفت رادارا است
electro magnet U اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
kemp U پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
photolysis U تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
lighted U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lightest U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
light U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
sub-tropical U وابسته به نواحی هم مرز نواحی استوایی
flakiness U خاصیت چیزی که ورقه ورقه است
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
LRU U الگوریتمی که صفحه حافظه که آخرین بار پیش از همه دستیابی شده است را پیدا میکند و پاک میکند تا فضای برای صفحات دیگر باز کند
galvanist U متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
cold working U شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
least recently used algorithm U الگوریتمی که صفحه حافظه که پیش از همه دستیابی شده بود را پیدا میکند و پاک میکند تا فضا برای صفحه بعد ایجاد شود
vitalistic U خاصیت حیاتی قدرت حیاتی
vitalist U خاصیت حیاتی قدرت حیاتی
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
escrow U اجرایی پیدا میکند
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
thermosetting plastics U پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
bench warmer U ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
bench jockey U ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com