Perdic | حیوانات اغل خانه ییلاقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	pen U	حیوانات اغل خانه ییلاقی
	penned U	حیوانات اغل خانه ییلاقی
	penning U	حیوانات اغل خانه ییلاقی
	pens U	حیوانات اغل خانه ییلاقی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	grange U	خانه ییلاقی
	granges U	خانه ییلاقی
	villa U	خانه ییلاقی
	villas U	خانه ییلاقی
	bangaloid growth U	خانه ییلاقی
	dacha U	خانه ییلاقی
	summer house U	خانه ییلاقی باغچه دار
	granges U	خانه ییلاقی یا ساختمانهای روستایی
	grange U	خانه ییلاقی یا ساختمانهای روستایی
	up country U	ییلاقی
	bungalows U	خانههای ییلاقی
	chateau U	قصر ییلاقی
	chalets U	کلبه ییلاقی
	chalet U	کلبه ییلاقی
	bungalow U	خانههای ییلاقی
	Fontainebleau U	[سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
	lady help U	زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
	pigenhole U	کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
	knife boy U	خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
	it is but a step to my house U	تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
	mansion house U	خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
	honeycombs U	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
	our neighbour door U	کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
	honeycomb U	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
	houndstooth check U	طرح خانه خانه مورب پارچه
	hound's tooth check U	طرح خانه خانه مورب پارچه
	toft U	عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
	homebody U	ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
	tricotine U	پارچه زبر لباسی خانه خانه
	Honey comb design U	طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
	garde manger U	سرد خانه اشپز خانه
	bagnio U	فاحشه خانه جنده خانه
	cellular U	لانه زنبوری خانه خانه
	weigh house U	قپاندار خانه ترازودار خانه
	lore U	حیوانات
	cells U	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
	i do not know your house U	خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
	cell U	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
	chit U	توله حیوانات
	chits U	توله حیوانات
	rodentia U	حیوانات قراضه
	wildlife U	حیوانات وحشی
	feedstuff U	خوراک حیوانات
	foals U	توله حیوانات
	stray animals U	حیوانات ضاله
	domestic animals U	حیوانات اهلی
	venery U	حیوانات شکارشونده
	buggery with animals U	جماع با حیوانات
	zootomy U	تشریح حیوانات
	fauna U	حیوانات یک اقلیم
	zoolatry U	پرستش حیوانات
	bestiality U	جماع با حیوانات
	foal U	توله حیوانات
	put away <idiom> U	کشتن حیوانات
	home range U	جایگاه حیوانات
	breeding U	پرورش حیوانات
	dung U	مدفوع حیوانات
	bull U	حیوانات نر بزرگ فرمان
	zootechnical U	وابسته به فن تربیت حیوانات
	bulls U	حیوانات نر بزرگ فرمان
	make friends <idiom> U	رفاقت با حیوانات ومردم
	big game U	شکار حیوانات بزرگ
	woodnote U	صدای حیوانات جنگل
	farms U	پرورشگاه حیوانات اهلی
	damage feasant U	خسارت ناشی از حیوانات
	farm U	پرورشگاه حیوانات اهلی
	farmed U	پرورشگاه حیوانات اهلی
	forepaw U	پنجه دست حیوانات
	pedication U	عمل جنسی با حیوانات
	formula U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formulas U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formulae U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	crest U	یال [حیوانات و جانور شناسی]
	beaver U	سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
	soilage U	علف تازه علوفه حیوانات
	squamation U	پوشش فلسی شکل حیوانات
	zoomorphic U	[استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
	mane U	یال [حیوانات و جانور شناسی]
	warrens U	محل نگهداری حیوانات وحشی
	reclaim animal U	حیوانات وحشی تربیت شده
	warren U	محل نگهداری حیوانات وحشی
	privilegium U	حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
	acron U	قسمت قدامی حیوانات بنددار
	sweetbread U	تیموس حیوانات جوان دنبلان
	parkas U	نیم تنه پوست حیوانات
	upland game U	پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
	blasetocyst U	جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
	exuviae U	پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
	home range U	جای محدود برای فعالیت حیوانات
	taxidermy U	پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
	gasteropod U	حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
	diana U	الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
	zoon U	هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
	dicker U	مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
	taxidermist U	ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
	fluor U	مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
	zoomorphism U	استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
	forequarter U	ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
	animalist U	مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
	veterinarians U	پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
	vivary U	جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
	zoomorphism U	تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
	veterinarian U	پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
	range U	یک خانه یا تعدادی خانه
	honey comb U	خانه خانه کردن
	ranged U	یک خانه یا تعدادی خانه
	ranges U	یک خانه یا تعدادی خانه
	zootechnician U	کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
	small game U	پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
	poundage U	وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
	the house is in my possession U	خانه در تصرف من است خانه در دست من است
	fish meal U	ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
	fish story U	ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
	biomorph U	[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
	biogeography U	رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
	Agricultural Order U	سرستون [سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
	acrostolium U	[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
	bioecology U	رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
	tusk U	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
	big game U	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
	tusks U	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
	pounding U	اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
	pounds U	اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
	pound U	اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
	pounded U	اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
	relief U	نقش یا گل برجسته [این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
	dye-stuff U	ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
	lion rug U	فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
	lares U	خانه
	shacks U	خانه
	checkered U	خانه خانه
	door-to-door U	خانه به خانه
	dwellings U	خانه
	quarterage U	خانه
	roommate U	هم خانه
	within doors U	در خانه
	cellular U	خانه خانه
	materfamilias U	زن خانه
	roommates U	هم خانه
	lar U	خانه
	cellulated U	خانه خانه
	door to door U	خانه به خانه
	shack U	خانه
	tersellated U	خانه خانه
	furnace house U	خانه
	cloisonne U	خانه خانه
	pigeon-holes U	خانه
	pigeon-hole U	خانه
	pigeon hole U	خانه
	alveolate U	خانه خانه
	her house U	خانه اش
	her house U	خانه ان زن
	houseless U	بی خانه
	dwelling U	خانه
	i was under his roof U	در خانه
	honeycomb U	خانه خانه
	honeycombs U	خانه خانه
	housing U	خانه ها
	pied-a-terre U	خانه
	sockets U	خانه
	socket	خانه
	cells U	خانه
	room U	خانه
	rooms U	خانه
	domicile U	خانه
	domiciles U	خانه
	cell U	خانه
	house U	خانه
	houses U	خانه
	double-fronted U	خانه دو در
	housed U	خانه
	unsheltered <adj.> U	بی خانه
	lodge U	خانه
	lodged U	خانه
	lodges U	خانه
	homes U	خانه
	houseroom U	جا در خانه
	home U	خانه
	pieds-a-terre U	خانه
	household art U	فن اداره خانه
	coffee house U	قهوه خانه
	housewifely U	خانه دار
	house work U	خانه داری
	homebred U	خانه پرورده
	homemaker U	خانه دار
	coffee shop U	قهوه خانه
	coffee room U	خوارک خانه
	house agent U	دلال خانه
	house to get U	خانه اجارهای
	house to let U	خانه اجارهای
	house top U	بام خانه
	housewifery U	خانه دار
	coach house U	درشکه خانه
	bordello [American E] U	فاحشه خانه
	house of ill repute U	فاحشه خانه
	kibitka U	خانه تاتار
	keep in U	در خانه ماندن
	keep house U	در خانه ماندن
	insectary U	حشره خانه
	insectarium U	حشره خانه