Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
somite
U
حلقه یابند بدن جانوران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
articulata
U
جانوران حلقه دار
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
tieback
U
رسن یابند پرده
nappe
U
تیغه ابی که روی سرریز یابند ریزش میکند
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
cycle
U
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycled
U
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycles
U
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
wiring
U
جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
freedom of information act
U
قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
asynchronous transmission
U
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
wreathy
U
حلقه حلقه شده
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
convolute
U
حلقه حلقه کردن
purl
U
حلقه حلقه شدن
purled
U
حلقه حلقه شدن
purling
U
حلقه حلقه شدن
purls
U
حلقه حلقه شدن
faunology
U
جانوران
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
zoodvnamics
U
فیزیولوژی جانوران
lights
U
ریه جانوران
faunae
U
مربوط به جانوران
faunis
U
الهه جانوران
kit
U
بچه جانوران
halobiont
U
جانوران اب شور
herbivora
U
جانوران علفخوار
implacentalia
U
جانوران بی جفت
invertebrata
U
جانوران بی مهره
animals kingdom
U
جهان جانوران
kits
U
بچه جانوران
menagerie
U
نمایشگاه جانوران
animality
U
زندگی جانوران
animal kingdom
U
جهان جانوران
menageries
U
نمایشگاه جانوران
acephali
U
جانوران بیسر
animalist
U
پیکرنمای جانوران
vermin
U
جانوران موذی
zooplankton
U
جانوران شناور
faunistic
U
وابسته به جانوران
bimana
U
جانوران دودست
arachnida
U
جانوران عنکبوتی
instincts
U
هوش طبیعی جانوران
neontology
U
بررسی جانوران مانده
animal husband
U
پرورش جانوران اهلی
king of beasts
U
پادشان جانوران :شیر
arthropoda
U
جانوران مفصل دار
clawing
U
سرپنجه جانوران ناخن
biosystematic
U
رده بندی جانوران
clawed
U
سرپنجه جانوران ناخن
oestrum
U
شهوت ومستی جانوران
instinct
U
هوش طبیعی جانوران
claws
U
سرپنجه جانوران ناخن
claw
U
سرپنجه جانوران ناخن
pachyder mata
U
جانوران پوست کلفت
pincer
U
عضو گازانبری جانوران
zootaxy
U
طبقه بندی جانوران
zooid
U
جانورسان شبیه جانوران
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
terrarium
U
نمایشگاه جانوران خشکی
underbody
U
پایین تنه جانوران
verminous
U
پر از حشرات یا جانوران موذی
to water
[horses, cattle, etc.]
U
آب دادن
[به جانوران بومی]
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
vivarium
U
جای نگاهداری جانوران زمینی
achordata
U
جانوران فاقد ستون فقرات
To kI'll animals for food .
U
جانوران را برای غذا کشتن
epizootic
U
منتشر شونده درمیان جانوران
animalcular
U
وابسته به جانوران ذره بینی
weasel
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
zoometry
U
اندازه گیری اندامهای جانوران
weasels
U
جانوران پستاندار شبیه راسو
seafood
U
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
limnologist
U
زیست شناس جانوران اب شیرین
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
microorganism
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganisms
U
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
polyphagous
U
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
zootechnics
U
روش تربیت ورام کردن جانوران
polyzoic
U
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
zootechnics
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
rodenticide
U
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
zootechny
U
روش تربیت و رام کردن جانوران
verminate
U
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
humane killer
U
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
incestuous
U
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
foot and mouth
U
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
deadfall
U
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
zoography
U
علم توصیف جانوران وخوی انان
chitin
U
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
fauna
U
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
foraminifer
U
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
Aborigines
U
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
sea fire
U
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
chine
U
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
inbreed
U
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
herd book
U
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
lethal chamber
U
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
outbreed
U
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
pinfold
U
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
awn
U
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
hard roe
U
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
U
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
hard roe
U
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
U
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
drag net
U
توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
aquariums
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquaria
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
Brits
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
zootechnician
U
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
omnivora
U
جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
Brit
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
oestrual
U
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
inbreeding
U
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
lanugo
U
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
heteromorphic
U
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
labyrinthodon
U
سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
galantine
U
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
notochord
U
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin
U
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
cycled
U
حلقه
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
wreaths
U
حلقه گل
ring aperture
U
حلقه
metamere
U
حلقه
lunette
U
حلقه
coil
U
حلقه
convolution
U
حلقه
cycle
U
حلقه
convolutions
U
حلقه
flower cup
U
حلقه گل
vortices
U
حلقه
vortexes
U
حلقه
vortex
U
حلقه
anadem
U
حلقه گل
coiled
U
حلقه
coils
U
حلقه
curls
U
حلقه
curled
U
حلقه
grummet
U
حلقه
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
gyre
U
حلقه
curly
U
حلقه حلقه
bell-flower
U
حلقه گل
cycles
U
حلقه
verticil
U
حلقه
strop
U
حلقه
hoop
U
حلقه
hoops
U
حلقه
volute
U
حلقه
volution
U
حلقه
ear ring
U
حلقه
collar
U
حلقه
collars
U
حلقه
curl
U
حلقه
ran
U
حلقه
wreath
U
حلقه گل
reeling
U
حلقه
eyeing
U
حلقه
loop
U
حلقه
reel
U
حلقه
straps
U
حلقه
eyes
U
حلقه
fascias
U
حلقه
fascia
U
حلقه
reeled
U
حلقه
hanks
U
حلقه
hank
U
حلقه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com