Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
studded chain
U
حلقه زنجیر میان دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
link
U
حلقه زنجیر
link
U
حلقه زنجیر نوار فشنگ
toggles
U
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
toggle
U
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
radar netting
U
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
catenary
U
شکم دادگی زنجیر یا سیم انحنای زنجیر
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
sprocket
U
قاب زنجیر یاچرخ زنجیر
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
medoterranean
U
واقع در میان چند زمین میان زمینی
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
intervenient
U
در میان اینده واقع در میان
futtock
U
میان چوب میان تیر
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
purling
U
حلقه حلقه شدن
wreathy
U
حلقه حلقه شده
purls
U
حلقه حلقه شدن
purled
U
حلقه حلقه شدن
purl
U
حلقه حلقه شدن
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
convolute
U
حلقه حلقه کردن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
gyve
U
غل و زنجیر پا
curbing
U
زنجیر
chain
زنجیر
toll bar
U
زنجیر
barrel
U
زنجیر
barrels
U
زنجیر
curbed
U
زنجیر
manacle
U
زنجیر
curb
U
زنجیر
chain gang
U
هم زنجیر
chain
U
زنجیر
line of skirmishers
U
خط زنجیر
linkwork
U
زنجیر
chainless
U
بی زنجیر
curbs
U
زنجیر
chains
U
:زنجیر
chains
U
زنجیر
fettered
U
زنجیر
sling
U
زنجیر
slinging
U
زنجیر
manacled
U
زنجیر
fettering
U
زنجیر
fetter
U
زنجیر
fetters
U
زنجیر
bond
U
زنجیر
catena
U
زنجیر
slings
U
زنجیر
manacles
U
زنجیر
manacling
U
زنجیر
chain sprocket
U
چرخ زنجیر
chain grab
U
زنجیر گیر
crane chain
U
زنجیر جرثقیل
load chain
U
زنجیر بار
bridle
U
زنجیر مهار
chain wheel
U
چرخ زنجیر
chain hook
U
هوک زنجیر
link chain
U
زنجیر اتصال
link chain
U
زنجیر رابط
line of skirmishers
U
حمله به خط زنجیر
chain pipe
U
لوله زنجیر
sprocket wheel
U
چرخ زنجیر
chain locker
U
انبار زنجیر
bridled
U
زنجیر مهار
surveyor's chain
U
زنجیر مساحی
measuring chain
U
زنجیر مساحی
joining shackle
U
بخوی زنجیر
chain pulley
U
قرقره زنجیر
tow
U
زنجیر یدک کش
chain locker
U
چاله زنجیر
full tracked
U
تمام زنجیر
tire chain
U
زنجیر یخ شکن
markov chain
U
زنجیر مارکوف
enfetter
U
زنجیر کردن
bridling
U
زنجیر مهار
creeper track
U
زنجیر خزشی
tire chain
U
زنجیر چرخ
bridles
U
زنجیر مهار
chain case
U
جعبه زنجیر
tows
U
زنجیر یدک کش
chain track
U
مسیر زنجیر
parent chain
U
زنجیر مادر
tiers
U
زنجیر لنگر
link
U
زنجیر قلاب
naval pipe
U
مجرای زنجیر
tier
U
زنجیر لنگر
band
U
بند و زنجیر
bands
U
بند و زنجیر
lugless joining shackle
U
بخوی زنجیر
grows
U
راه زنجیر
windlass
U
دوار زنجیر
band chain
U
زنجیر مساحی
endless chain
U
زنجیر مدور
linkage
U
حلقههای زنجیر
daughter chain
U
زنجیر نوزاد
idler pulley
U
قرقره زنجیر
fob
U
زنجیر ساعت
cable holder
U
دوار زنجیر
cable locker
U
چاه زنجیر
daughter chain
U
زنجیر فرعی
linkages
U
حلقههای زنجیر
carrick bend
U
گره زنجیر
windlasses
U
دوار زنجیر
chain
U
زنجیر مساحی
chainlet
U
زنجیر کوچک
hoisting chain
U
زنجیر بالابر
sprocket
U
چرخ زنجیر
funiculars
U
زنجیر نیروها
skid chain
U
زنجیر چرخ
print chain
U
زنجیر چاپ
sprocket
U
دنده زنجیر
elevating chain
U
زنجیر بالابر
sprocket
U
تاج زنجیر
grow
U
راه زنجیر
side chain
U
زنجیر جانبی
closed chain
U
زنجیر حلقهای
block and tackle
U
قرقره و زنجیر
parent chain
U
زنجیر اصلی
enchain
U
زنجیر کردن
chains
U
زنجیر مساحی
funicular
U
زنجیر نیروها
chain cable
U
زنجیر لنگر
pawn chain
U
زنجیر پیادهای شطرنج
sprocket chain
U
زنجیر دندانه دار
chain hook
U
دیلم زنجیر لنگر
carbon chain polymer
U
بسپار زنجیر کربنی
chain case
U
جعبه محافظ زنجیر
shorten in cable
U
کوتاه کردن زنجیر
enfetter
U
گرفتارغل و زنجیر کردن
side chain substitution
U
استخلاف در زنجیر جانبی
catenary
U
چون دانههای زنجیر
straight chain structure
U
ساختار راست زنجیر
buoy pendant
U
زنجیر مهار بویه
shots
U
یک طول زنجیر لنگر
unchain
U
از زنجیر و بندرها کردن
unshackle
U
از زنجیر ازاد کردن
veer on power
U
با دوار زنجیر دادن
vehicle chain
U
زنجیر وسیله نقلیه
heave short
U
کوتاه کردن زنجیر
chainwheel
U
چرخ زنجیر خور
drag chain conveyor
U
نقاله با زنجیر مقاوم
link
U
دانه زنجیر پیوند
homochain polmer
U
بسپار جور زنجیر
homoatomic chain
U
زنجیر جور اتم
keckle
U
زنجیر پیچ کردن
heteroatomic chain
U
زنجیر ناجور اتمی
shot
U
یک طول زنجیر لنگر
long chain polymer
U
بسپار بلند زنجیر
pointer chain
U
زنجیر اشاره گرها
grab chain
U
زنجیر قلاب دار
ground tackle
U
زنجیر لنگر و متعلقات ان
line to line voltage
U
ولتاژ زنجیر شده
chain pipe
U
دهانه چاله زنجیر
psychophysics
U
علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
hobbling
U
مانع حرکت شدن زنجیر
anti skid chain
U
زنجیر محافظ در برابر لغزش
hobbled
U
مانع حرکت شدن زنجیر
chains
U
سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain
U
سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chained file
U
پرونده یا فایل زنجیر شده
bitter end
U
انتهای طناب یا زنجیر قایق
hobble
U
مانع حرکت شدن زنجیر
hobbles
U
مانع حرکت شدن زنجیر
rouse out
U
بالا دادن زنجیر لنگر
hawse buckler
U
درپوش حفره زنجیر لنگر
paravanc
U
جداکننده زنجیر مین دریایی
catenate
U
چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
half track
U
خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
curb chain
U
زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
martingale
U
طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
enchain
U
در زنجیر نهادن محکم نگاه داشتن
chains
U
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain
U
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain gang
U
دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
scope
U
طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور
watch guard
U
زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
cable
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
floating fender
U
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
middling
U
میان
middle
U
میان
cross country
U
میان بر
among
U
میان
crosscut
U
میان بر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com