English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
lien U حق تصرف وثیقه
right of lien U حق تصرف وثیقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lien U حق وصول طلب حق تصرف وثیقه
Other Matches
redeem of pledge U فک وثیقه
naminum U وثیقه
sureties U وثیقه
pledge U وثیقه
pledging U وثیقه
pledged U وثیقه
pledges U وثیقه
surety U وثیقه
gage U وثیقه
security U وثیقه
bail U وثیقه
pawns U وثیقه
pawning U وثیقه
guaranty U وثیقه
warranties U وثیقه
warranty U وثیقه
hostage U وثیقه
hostages U وثیقه
impignorate U وثیقه
pawned U وثیقه
guaranty U وثیقه
pledge [archaic] [guaranty] U وثیقه
warranty U وثیقه
guaranteed U وثیقه
guarantees U وثیقه
collateral U وثیقه
guarantee U وثیقه
guarantee U وثیقه
earnest U وثیقه
pawn U وثیقه
assurances U ضمانت وثیقه
sureties U گرو وثیقه
earnest U وثیقه بیعانه
surety U گرو وثیقه
lienee U وثیقه گذار
cautioned U هوشیاری وثیقه
lienor U وثیقه گیر
premium U وثیقه حق بیمه
guaranty U وثیقه گرو
guarantees U کفالت وثیقه
gage U وثیقه گذاردن
pawned U گروگان وثیقه
foreclosure U بازداشت وثیقه
pawning U گروگان وثیقه
pawns U گروگان وثیقه
cautioning U هوشیاری وثیقه
cautions U هوشیاری وثیقه
premiums U وثیقه حق بیمه
guarantee U وثیقه سپرده
guarantee U کفالت وثیقه
guaranteed U وثیقه سپرده
caution U هوشیاری وثیقه
cash security U وثیقه نقدی
guaranteed U کفالت وثیقه
guarantees U وثیقه سپرده
pawn U گروگان وثیقه
assurance U ضمانت وثیقه
pledged U وثیقه ضمانت
secured creditor U طلبکار با وثیقه
to give security U وثیقه دادن
pledgor U وثیقه گذار
pledger U وثیقه دهنده
pledging U وثیقه ضمانت
pledge U وثیقه ضمانت
pledges U وثیقه ضمانت
pledgee U وثیقه گیرنده
pledgee U وثیقه گیر
foreclosure U ضبط وثیقه
pledge U گرو گذاشتن وثیقه
good performance bond guarntee U وثیقه انجام تعهد
pledging U مال مورد وثیقه
pledging U گرو گذاشتن وثیقه
pledges U گرو گذاشتن وثیقه
in security for U یعنوان وثیقه درمقابل
pledge U مال مورد وثیقه
pledges U مال مورد وثیقه
pledged U مال مورد وثیقه
pledged U گرو گذاشتن وثیقه
unsecured creditor U طلبکار بدون وثیقه
loan on deposit U اعطای وام به وثیقه سپرده
hypothecate U وثیقه قرار دادن رهن گذاردن
bondable U قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
occupations U تصرف
arrangements U تصرف
occupation U تصرف
tenure U تصرف
seizures U تصرف
occupations U حق تصرف
seizure U تصرف
arrangement U تصرف
keeping U تصرف
right of possession U حق تصرف
possessorship U تصرف
lien U حق تصرف
occupancy U تصرف
originality U تصرف
possession U تصرف
occupation U حق تصرف
possession U ید تصرف
acquest U تصرف
bondholder U دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
debt collection for realisation U property pledged of وصول طلب با نقد کردن وثیقه
collateral U عین مرهونه مال گرویی وثیقه انجام تعهد
holds U تصرف کردن
seisin U تصرف مطلق
seisin U تصرف املاک
seizin U تصرف املاک
seizor U تصرف کننده
take possession of U تصرف کردن
possessing U در تصرف داشتن
tenendum U مدت تصرف
come into U تصرف کردن
tenability U قابلیت تصرف
occupying U تصرف کردن
to come into U تصرف کردن
possess U در تصرف داشتن
to take possession of U تصرف کردن
to come to U تصرف کردن
put in possession U تصرف کردن
priority U سبق تصرف
prepossession U تصرف قبلی
priorities U سبق تصرف
inhabitancy U تصرف حق سکنی
grabbed U تصرف کردن
grabbing U تصرف کردن
grabs U تصرف کردن
grab U تصرف کردن
occupies U تصرف کردن
glom on to U تصرف کردن
occupy U تصرف کردن
forcible entry and detainer U تصرف عدوانی
possessory right U حق تصرف یا مالکیت
forceble entry and detainer U تصرف عدوانی
figuration U ترکیب تصرف
occupation U تصرف کردن
to get possession of U تصرف کردن
deflowering U تصرف کردن
seizes U تصرف کردن
seized U تصرف کردن
re-entry U اعاده تصرف
re entry U اعاده تصرف
seize U تصرف کردن
deflower U تصرف کردن
deflowered U تصرف کردن
deflowers U تصرف کردن
restitution U اعاده تصرف
seizing U تصرف توقیف
larceny U تصرف غیرقانونی
occupation U اشغال تصرف
hold U تصرف کردن
seizin U تصرف مطلق
modification U تصرف در معنی
occupations U تصرف کردن
occupations U اشغال تصرف
possesses U در تصرف داشتن
vesture U تصرف اراضی
pawn broker U کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است
regained U دوباره تصرف کردن
capturing U تصرف کردن ربایش
regain U دوباره تصرف کردن
to hold in fee U تصرف مطلق داشتن در
redisseinsin U اعاده تصرف عدوانی
mere right U حق مالکیت بدون تصرف
regaining U دوباره تصرف کردن
holds U جا گرفتن تصرف کردن
usucaption U تصرف بلا معارض
hold U جا گرفتن تصرف کردن
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
capture U تصرف کردن ربایش
regains U دوباره تصرف کردن
captures U تصرف کردن ربایش
orinality U قوه انشا تصرف
abates U غصب یا تصرف عدوانی
disseise U تصرف عدوانی کردن
abating U غصب یا تصرف عدوانی
interpolating U دخل و تصرف در سند
forcible de ainer U ضبط یا تصرف عدوانی
interpolates U دخل و تصرف در سند
expropriator U سلب تصرف کننده
interpolated U دخل و تصرف در سند
deforce U تصرف عدوانی کردن
deforce U تصرف غاصبانه کردن
interpolate U دخل و تصرف در سند
disposable income U درامد قابل تصرف
abate U غصب یا تصرف عدوانی
abated U غصب یا تصرف عدوانی
dispossesses U از تصرف محروم کردن
dispossessing U از تصرف محروم کردن
dispossess U از تصرف محروم کردن
dispossessed U از تصرف محروم کردن
tenements U هر چیز قابل تصرف
tenement U هر چیز قابل تصرف
hypothecate U در CL به معاملاتی اطلاق میشود که ضمن ان وثیقه دین در اختیارمدیون باقی می ماند
tenruial U وابسته بمدت تصرف یااجاره
possessing U تصرف کردن دارا بودن
vested in possession U واگذاری مال تحت تصرف
personal disposable income U درامد قابل تصرف شخصی
possesses U تصرف کردن دارا بودن
suppliant U خواهان دعوی اعاده تصرف
possess U تصرف کردن دارا بودن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com