Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
paper gold
U
منظور حق برداشت مخصوص است
Other Matches
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
acceptance
U
برداشت
acceptances
U
برداشت
land surveying
U
برداشت
impressions
U
برداشت
impression
U
برداشت
removal
U
برداشت
offtake
U
برداشت
takings
U
برداشت
draw off
U
برداشت
impressionists
U
برداشت گرای
impressionist
U
برداشت گرای
withdrawal warrant
U
مجوز برداشت
overdrafts
U
اضافه برداشت
removes
U
برداشت کردن
impressionistic
U
برداشت گذار
impressionistic
U
برداشت گرایانه
overdraft
U
اضافه برداشت
removal of cinder
U
برداشت تفاله
removal of phosphorus
U
برداشت فسفر
take off divisor
U
مقسم برداشت اب
removal of chips
U
برداشت براده
removing
U
برداشت کردن
withdraws
U
برداشت از حساب
withdraw
U
برداشت از حساب
metal removal
U
برداشت براده
make a copy of
U
سواد برداشت
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
approaches
U
برداشت روش
approach
U
برداشت روش
first impression
U
برداشت نخستین
draw off
U
بده برداشت
stripping
U
برداشت لایه رو
removal of slag
U
برداشت سرباره
remove
U
برداشت کردن
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
dual impression
U
برداشت دوگانه
approached
U
برداشت روش
cropper
U
برداشت کننده محصول
nets
U
برداشت خالص کردن
overdraw
U
اضافه برداشت کردن
take off distributor
U
اب پخشکن مقسم برداشت اب
targetted
U
نقطه برداشت یا قرائت
the timber warped
U
تیر تاب برداشت
targetting
U
نقطه برداشت یا قرائت
targets
U
نقطه برداشت یا قرائت
targeting
U
نقطه برداشت یا قرائت
handpick
U
برداشت محصول با دست
targeted
U
نقطه برداشت یا قرائت
target
U
نقطه برداشت یا قرائت
safe yield
U
بده قابل برداشت
net
U
برداشت خالص کردن
nett
U
برداشت خالص کردن
. She dropped her demands (claim).
U
دست از تقاضاهای خود برداشت
site survey
U
برداشت نقشه تکهای از زمین
overdrafts
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
forbore
U
دست برداشت امتناع کرد
overdraft
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
overdraft
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
U
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
overdrafts
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
agronomy
U
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
overdrawn account
U
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
franchise
U
حق مخصوص
franchises
U
حق مخصوص
favorites
U
مخصوص
specific
U
مخصوص
favourites
U
مخصوص
favourite
U
مخصوص
particular
U
مخصوص
specifics
U
مخصوص
vest pocket
U
مخصوص
franc
U
حق مخصوص
especial
U
مخصوص
extra special
U
مخصوص
particulars
U
مخصوص
francs
U
حق مخصوص
special
U
مخصوص
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
specific capacity
U
فرفیت مخصوص
favorite
U
مخصوص سوگلی
built in jack
U
جک مخصوص نصب
special corrections
U
تصحیحات مخصوص
specifics
U
مخصوص معین
special troops
U
یکانهای مخصوص
specific energy
U
انرژی مخصوص
aides-de-camp
U
اجودان مخصوص
exempted station
U
یکان مخصوص
aide-de-camp
U
اجودان مخصوص
aide de camp
U
اجودان مخصوص
specific weight
U
وزن مخصوص
terminology
U
اصطلاح مخصوص
dry gap bridge
U
پل مخصوص اب بریدگی
specific
U
مخصوص معین
bluck density
U
وزن مخصوص
deffered maintenance
U
نگهداری مخصوص
specific search
U
شناسایی مخصوص
terminologies
U
اصطلاح مخصوص
favourite or vor
U
ویژه مخصوص
specific gravity
U
ورن مخصوص
low resistivity
U
مقاومت مخصوص کم
maid in waiting
U
پیشخدمت مخصوص
marque
U
علامت مخصوص
marque
U
مدل مخصوص
idiosyncrasy
U
حال مخصوص
selective signalling
U
ارتباط مخصوص
special
U
مخصوص خاص
idiosyncrasies
U
حال مخصوص
specific resistivity
U
مقاومت مخصوص
heavy-duty
U
مخصوص کارسنگین
heavy duty
U
مخصوص کارسنگین
resistivity
U
مقاومت مخصوص
idoneous
U
مختص مخصوص
idiocrasy
U
حالت مخصوص
special sheaf
U
مروحه مخصوص
special session
U
جلسه مخصوص
special services
U
خدمات مخصوص
special passport
U
پاسپورت مخصوص
specific gravity
U
وزن مخصوص
specific gravities
U
ورن مخصوص
specific gravities
U
وزن مخصوص
g man
U
بازرس مخصوص
special damage
U
خسارت مخصوص
habiliments
U
لباس مخصوص
proper
U
مخصوص مقتضی
chorea
U
تشنج مخصوص
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
game
U
کامپیوتر مخصوص
generals
U
معمولی و نه مخصوص
unit weight
U
وزن مخصوص
bolt
U
پیچ مخصوص قفل کردن در
valetdechambre
U
پیشخدمت مخصوص
specially
U
مخصوص خاص
Afro pick
شانه مخصوص فر
general
U
معمولی و نه مخصوص
density
U
جرم مخصوص
densities
U
جرم مخصوص
register
U
1-محل مخصوص درCPU
registering
U
1-محل مخصوص درCPU
registers
U
1-محل مخصوص درCPU
boudoirs
U
اطاق کوچک مخصوص زن
fisherman's bend
U
گره مخصوص قایقرانی
red carpet
U
علامت پذیرایی مخصوص
significance
U
معنای مخصوص دارد
commandos
U
افراد نیروی مخصوص
exception reporting
U
گزارش گیری مخصوص
sla
U
انجمن کتابخانههای مخصوص
skeeter
U
قایق مخصوص روی یخ
nursery rhymes
U
اشعار مخصوص کودکان
handrail
U
نرده مخصوص دستگیره
nursery rhyme
U
اشعار مخصوص کودکان
acetarious
U
سبزیهای مخصوص سالاد
hollering
U
صدای مخصوص هر حیوان
a special menu
U
صورت غذای مخصوص
finishing limes
U
اهک مخصوص اندود
sign languages
U
زبان مخصوص کرها
sign language
U
زبان مخصوص کرها
holler
U
صدای مخصوص هر حیوان
hollered
U
صدای مخصوص هر حیوان
hollers
U
صدای مخصوص هر حیوان
duck
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ladies-in-waiting
U
مستخدمه مخصوص ملکه
jacklight
U
نورافکن مخصوص ماهیگیری
insulativity
U
مقاومت ایزولاسیون مخصوص
spud
U
تیشه مخصوص کندن یخ
oil color
U
روغن مخصوص نقاشی
spuds
U
تیشه مخصوص کندن یخ
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
opiumden
U
محل مخصوص تریاکها
pack saddle
U
زین مخصوص بار
klister
U
واکس مخصوص کف اسکی
prerogative
U
امتیاز مخصوص حق ارثی
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...