English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prim ry truths U حقایق اولیه یانخستین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ultimate truths U حقایق اولیه یا اصلی
You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] . U شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .
my initials are s.h U یانخستین حروف نام من س-ح است
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
facts of life <idiom> U حقایق زندگی
probative U حقایق فرعی
res gestae U حقایق عینی
a recital of all the facts U شمارشی از همه حقایق
bring some new facts to light <idiom> U کشف حقایق جدید
low dwon U حقایق امر اصل حقیقت
americana U اطلاعات و حقایق مربوط بامریکا
subreption U اختفای حقایق برای استفاده خود
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
There is more to it than meets the eye. U ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
Please supply the facts relevant to the case. U لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
intuitionism U عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
intuitionalism U عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
nescience U اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
backward chaining U روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
special verdict U رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
primary U اولیه
rudimentary U اولیه
fundamental U اولیه
initial U اولیه
earliest U اولیه
elementary U اولیه
primitive U اولیه
preliminaries U اولیه
early U اولیه
primeval U اولیه
preliminary U اولیه
primal U اولیه
dispersion U اولیه
initialled U اولیه
initials U اولیه
initialling U اولیه
basics U اولیه
basic U اولیه
initialing U اولیه
initialed U اولیه
first generation U اولیه
raw U اولیه
input drift U رانش اولیه
input electrode U الکترود اولیه
input attenuation U دمفونگ اولیه
input current U جریان اولیه
input capacitance U فرفیت اولیه
input capacitor U خازن اولیه
input circuit U مدار اولیه
input diode U دیود اولیه
input coordinate U مختصات اولیه
input coupling U تزویج اولیه
input data U دادههای اولیه
input attenuation U میرائی اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
historical costs U هزینه اولیه
first notions U تصورات اولیه
first cost U هزینه اولیه
first cause U علت اولیه
first aids U کمکهای اولیه
feed stock U مواد اولیه
elementary cell U پیل اولیه
drawing key U طرح اولیه
cogging train U مسیر اولیه
breaking down train U راه اولیه
basic standard U استاندارد اولیه
input speed U سرعت اولیه
initial speed U سرعت اولیه
basic speed U سرعت اولیه
basic size U اندازه اولیه
i.c. U حالت اولیه
incunabula U مراحل اولیه
initialize U مقداردهی اولیه
initial velocity U سرعت اولیه
initial value U مقدار اولیه
initial strength U استحکام اولیه
initial reserves U ذخایر اولیه
initial point U نقطه اولیه
initial mass U جرم اولیه
initial level U سطح اولیه
initial cost U هزینه اولیه
initial condition U شرط اولیه
initial condition U شرایط اولیه
opening capital U سرمایه اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
initial acceleration U شتاب اولیه
basic requisition number U درخواست اولیه
raw data U دادههای اولیه
radix U سرچشمه اولیه
proto planets U سیارههای اولیه
proto galaxy U کهکشان اولیه
priority processing U پردازش اولیه
primogenitors U اجداد اولیه
primitive element U عنصر اولیه
primery terminal U ترمینال اولیه
primery obligation U تعهدات اولیه
primery current U جریان اولیه
primery coil U پیچک اولیه
primery citcuit U مدار اولیه
primery battery U باطری اولیه
primeral borth U ابگوشت اولیه
prime costs U هزینههای اولیه
prime cost U ارزش اولیه
raw products U محصولات اولیه
raw statistics U امارهای اولیه
roughed slab U برامن اولیه
outline agreement U توافق اولیه
skeleton agreement U توافق اولیه
master agreement U توافق اولیه
frame agreement U توافق اولیه
basic agreement U توافق اولیه
scheme U طرح اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . U ما یه اولیه از من کار از تو
self aid U کمکهای اولیه
rudiment U اولیه ابتدایی
primary track U شیار اولیه
primary structure U ساختمان اولیه
primery voltage U ولتاژ اولیه
input voltage U ولتاژ اولیه
input unit U واحد اولیه
input translator U مترجم اولیه
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
input time U زمان اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
input tape U نوار اولیه
input stage U طبقه اولیه
input signal U سیگنال اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
input noise U پارازیت اولیه
input information U اطلاعات اولیه
input gap U فاصله اولیه
input function U تابع اولیه
pre assembly U نصب اولیه
pre load U بار اولیه
pre loading U بارگیری اولیه
primary storage U حافظه اولیه
primary storage U انباره اولیه
primary standard U استاندارد اولیه
primary products U محصولات اولیه
primary inputs U نهادههای اولیه
primary inputs U دادههای اولیه
primary industries U صنایع اولیه
primary emission U صدور اولیه
primary electron U الکترون اولیه
primary cognizance U شناختهای اولیه
primary center U مرکز اولیه
primary body U جسم اولیه
prereduction U کاهش اولیه
preliminiary work U کار اولیه
input frequency U فرکانس اولیه
integral U تابع اولیه
velocity U سرعت اولیه
velocities U سرعت اولیه
layouts U طرح اولیه
stuffs U ماده اولیه
layout U طرح اولیه
input U سیگنال اولیه
stuffed U ماده اولیه
primes U نخستین اولیه
primed U نخستین اولیه
Aborigine ساکن اولیه
first aid U کمکهای اولیه
parent U یکان اولیه
prototypes U نمونه اولیه
inputted U سیگنال اولیه
inputted U توان اولیه
embryonic U نارس اولیه
input U توان اولیه
primitive U انسان اولیه
archetype U نمونه اولیه
archetypes U نمونه اولیه
base loading U بار اولیه
stuff U ماده اولیه
prime U نخستین اولیه
base rate U ارزش اولیه
stock U ماده اولیه
basic branch U رسته اولیه
stocked U ذخیره اولیه
stocked U ماده اولیه
basic data U اطلاعات اولیه
raw materials U مواد اولیه
stock U ذخیره اولیه
blueprints U طرح اولیه
originals U نسخه اولیه
blueprint U طرح اولیه
original U نسخه اولیه
base rates U ارزش اولیه
prototype U نمونه اولیه
primitivism U اتکا به مبادی اولیه
input bias current U جریان ارام اولیه
initialization U فرآیند مقداردهی اولیه
corpuses U سرمایه اولیه و اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com