English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
dip dodge U رد شدن از حریف با تغییردادن چوب لاکراس به دست دیگر
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
walkovers U برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
walkover U برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
dribbles U رد کردن توپ از حریف
clinching U بغل کردن حریف
put the ball on the floor U رد کردن توپ از حریف
clinch U بغل کردن حریف
mark U نشانه کردن حریف
dribble U رد کردن توپ از حریف
clinched U بغل کردن حریف
dribbled U رد کردن توپ از حریف
clinches U بغل کردن حریف
marks U نشانه کردن حریف
dribbling U رد کردن توپ از حریف
to overcrow one's rival U از پیروزی بر حریف شادی کردن
parries U دفع کردن حمله حریف
squeezing U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes U سد کردن مدافع حریف با دونفر
hooking U سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
interference U سد کردن غیرمجاز راه حریف
finger hold U خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
parry U دفع کردن حمله حریف
squeezed U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeeze U سد کردن مدافع حریف با دونفر
parried U دفع کردن حمله حریف
simple leg ride U شگک خراب کردن حریف
parrying U دفع کردن حمله حریف
overplays U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplaying U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplayed U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
overplay U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
sweat out U بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
kneeing U خطای سد کردن راه حریف بازانو
near all U نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
to row back <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
to backtrack <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
jabbed U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengage U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jab U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengages U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabs U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
flea flicker U پاس اشفته برای گیج کردن حریف
disengaging U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabbing U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
spear U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
clips U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clippings U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
clipped U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
double leg pick up U زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
protection U سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
match U حریف
adversaries U حریف
matches U حریف
rivaled U حریف
competitor U حریف
adversary U حریف
competitors U حریف
opponents U حریف
opponent U حریف
rivals U حریف
rivalling U حریف
adversarial U حریف
challengers U حریف
rival U حریف
d. cut d. U حریف
foe U حریف
challenger U حریف
rivaling U حریف
foes U حریف
rivalled U حریف
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
opponent U حریف طرف
ended U زمین حریف
ends U زمین حریف
shadow U چسبیدن به حریف
shadowed U چسبیدن به حریف
drop U جاگذاشتن حریف
shadows U چسبیدن به حریف
shadowing U چسبیدن به حریف
adversaries U حریف کشتی
opponents U حریف طرف
away U زمین حریف
deliver a series of blows U بمباران حریف
adversary U حریف کشتی
playing the man U بازی با حریف
victims U حریف ضعیف
drops U جاگذاشتن حریف
dropping U جاگذاشتن حریف
target U سینه حریف
victim U حریف ضعیف
dropped U جاگذاشتن حریف
jacks of all trades U همه فن حریف
jack of all trades U همه فن حریف
end U زمین حریف
downfield U زمین حریف
targetted U سینه حریف
i cannot manage him U حریف او نمیشوم
targets U سینه حریف
sell a dummy U فریفتن حریف
he was too much for me U من حریف او نبودم
swingman U همه فن حریف
targeted U سینه حریف
cope U حریف شدن
copings U حریف شدن
copes U حریف شدن
coped U حریف شدن
charges U حمله به حریف
targetting U سینه حریف
targeting U سینه حریف
head butt U با سر به حریف زدن
razzle dazzle U فریفتن حریف
charge U حمله به حریف
bluffed U حریف را از میدان درکردن
bluffing U حریف را از میدان درکردن
bluffs U حریف را از میدان درکردن
intercept U قطع پاسکاری حریف
intercepted U قطع پاسکاری حریف
scouts U ارزیابی حریف اینده
outplay U بازی بهتر از حریف
deceiving U فریب دادن حریف
intercepting U قطع پاسکاری حریف
outroll U شکست دادن حریف
hindering U مانع حریف شدن
intercepts U قطع پاسکاری حریف
burn U امتیاز گرفتن از حریف
burns U امتیاز گرفتن از حریف
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
hinder U مانع حریف شدن
sparring partner U حریف مشت بازی
outclass U شکست فاحش حریف
manage a person U حریف کسی شدن
assorted U همه فن حریف همسر
lapped U رسیدن به حریف جلویی
onside U پا به توپ در زمین حریف
outclasses U شکست فاحش حریف
outclassing U شکست فاحش حریف
scouted U ارزیابی حریف اینده
scout U ارزیابی حریف اینده
circle dodge U گریز از حریف در مسیرمنحنی
lap U رسیدن به حریف جلویی
unanswered U همردیف نبودن حریف
hindered U مانع حریف شدن
outclassed U شکست فاحش حریف
go behind U به پشت حریف رفتن
back sacrifice throw U افکندن حریف ازپشت
drop U پشت سر گذاشتن حریف دو
block U سدکردن غیرمجاز حریف
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
draw U رویارویی دو حریف در اغار
stomach throw U افکندن حریف از پشت
blocks U سدکردن غیرمجاز حریف
deceive U فریب دادن حریف
deceived U فریب دادن حریف
kin geri U لگد به بیضه حریف
to stand up to one's opponent U با حریف روبرو شدن
blocked U سدکردن غیرمجاز حریف
assault U حمله بدنی به حریف
assaulted U حمله بدنی به حریف
assaults U حمله بدنی به حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com