English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
natural U حرکت در عنوان
naturals U حرکت در عنوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
background U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
wobble plate U دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
Other Matches
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
headword U عنوان
headings U عنوان
headwords U عنوان
life peers U عنوان
life peer U عنوان
prints U عنوان و..
caption U عنوان
appellative U عنوان
title U عنوان
titles U عنوان
printed U عنوان و..
captions U عنوان
themes U عنوان ها
by way of remainder U به عنوان رد
epithets U عنوان
epithet U عنوان
rubric U عنوان
rubrics U عنوان
capitulary U عنوان
topic U عنوان
subject [topic] U عنوان
headlines U عنوان
headline U عنوان
topics U عنوان ها
subjects U عنوان ها
titles U عنوان ها
names U عنوان ها
print U عنوان و..
ground U عنوان
head line U عنوان
heading U عنوان
name U عنوان
title U عنوان
doctorate U عنوان دکتری
message heading U عنوان پیام
Distinguished . Titled. U صاحب عنوان
surnames U لقب عنوان
head U سالار عنوان
head U عنوان مبحث
intitule U عنوان دادن به
untitled U بدون عنوان
brands U عنوان تجارتی
branding U عنوان تجارتی
honorifics U عنوان تجلیلی
surname U لقب عنوان
guize U روبند عنوان
berth U کسب عنوان
berthed U کسب عنوان
berthing U کسب عنوان
berths U کسب عنوان
Under the title ( heading) of … U تحت عنوان ...
in a topic form U بصورت عنوان
honorific U عنوان تجلیلی
doctorates U عنوان دکتری
brand U عنوان تجارتی
exercise term U عنوان مانور
caption U عنوان دادن
appropriation title U عنوان سپرده
for example U به عنوان مثال
possessory title U عنوان مالکیت
exempli gratia [e.g.] U به عنوان مثال
on loan U به عنوان قرض
heading U عنوان گذاری
headings U عنوان سرصفحه
appropriation title U عنوان اعتبار
topic U عنوان سرفصل
topics U عنوان سرفصل
captions U عنوان دادن
the hoy f. U عنوان پاپ
start of heading U شروع عنوان
superscrible U عنوان روی
heading U عنوان سرصفحه
nowise U به هیچ عنوان
headings U عنوان گذاری
titlist U دارای عنوان
stabile U بدون حرکت بی حرکت
title page U صفحه عنوان کتاب
clinches U کسب عنوان قهرمانی
clinching U کسب عنوان قهرمانی
title block U قسمت عنوان نامه
clinched U کسب عنوان قهرمانی
clinch U کسب عنوان قهرمانی
subhead U عنوان جزء یا فرعی
titles U دارنده عنوان قهرمانی
titles U واگذارکردن عنوان دادن به
lord U عنوان لردی دادن به
subhead U عنوان فرعی مقاله
title U دارنده عنوان قهرمانی
title U واگذارکردن عنوان دادن به
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
donna U عنوان مودبانه بانوان
challenge round U مبارزه با صاحب عنوان
defending shampion U مدافع عنوان قهرمانی
misdirection U گمراهی عنوان غلط
short title U عنوان کوتاه شده
streamer U عنوان چشمگیر مقاله
language U برنامهای که به عنوان مترجم
languages U برنامهای که به عنوان مترجم
streamers U عنوان چشمگیر مقاله
rubricize U دارای عنوان قرمزکردن
running head U خط عنوان هرصفحه در متن
lords U عنوان لردی دادن به
head line U عنوان سرصفحه روزنامه
superscription U عنوان روی پاکت
rubricate U دارای عنوان قرمزکردن
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
letterheads U عنوان چاپی بالای کاغذ
superscription U عنوان نوشته روی چیزی
What is the title of the book ? U عنوان این کتاب چیست ؟
to act [as somebody] U عمل کردن [به عنوان رتبه ای]
headings U سمت سینه ناو عنوان
heading U عنوان یا نام متن در فایل
heading U سمت سینه ناو عنوان
to function as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
letterhead U عنوان چاپی بالای کاغذ
to serve as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
to readdress a letter U عنوان نامهای را عوض کردن
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
Take it as a souvenir! U این را به عنوان سوغاتی بردار!
short title U عنوان یارمز مخفف یا کوتاه
running title U عنوان کوچک هر یک ازصفحات کتاب
residentship U اقامت سیاسی به عنوان نمایندگی
headings U عنوان یا نام متن در فایل
nontitle U مسابقه بدون عنوان قهرمانی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
prifix U پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
pabulum U [هر چیزی که بشود به عنوان غذا خورد]
they call him mister U یک اقایی است که عنوان یا لقب ندارد
mercury delay line U تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
to act [as somebody] U عمل کردن [به عنوان نماینده کسی]
to have a title [ to be titled] U لقب دار [صاحب عنوان] بودن
smear word U عنوان یا لقب اهانت امیز تهمت
interfaces U و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
titleholder U صاحب سند مالکیت دارای عنوان
interface U و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
prifixal U پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
dauphin U عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
hold down U نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
defacto recognition U به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند
He works as engineer. U او [مرد] به عنوان مهندس کار می کند.
keep in trust U به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
rematch U مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com