English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
circular motion U حرکت دایرهای
rotary motion U حرکت دایرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
epicycle U دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
volte U حرکت اسب درگام برداشتن دایرهای بقطر 6متر
Other Matches
circular scanning U مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
circulars U دایرهای
gyrate U دایرهای
gyrated U دایرهای
circular U دایرهای
gyrating U دایرهای
cyclic U دایرهای
gyrates U دایرهای
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
circular U دایرهای شکل
shiko dachi U ایستادن دایرهای
circular list U لیست دایرهای
circumferential stress U خستگی دایرهای
circular velocity U سرعت دایرهای
polycyclic U چند دایرهای
endless sling U باربردار دایرهای
circular flow U جریان دایرهای
circulars U دایرهای شکل
semi circular U نیم دایرهای
circle graph U نمودار دایرهای
circuit training U تمرین دایرهای
hoop stress U تنش دایرهای
circular arch U طاق دایرهای
circular shift U تغییر مکان دایرهای
circular casing pump U تلمبه پا بده دایرهای
molinello U ضربه دایرهای به سر در سابر
circle eight U چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
circular mil U مساحت دایرهای به قطر یک میل
heyland diagram U دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
ring sight U شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
eye U شکاف درجه دایرهای شکل
eyeing U شکاف درجه دایرهای شکل
eyes U شکاف درجه دایرهای شکل
eying U شکاف درجه دایرهای شکل
circle of influence U دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
rupture U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupturing U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
dartboard U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
circular probable error U دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
poiseuille flow U جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
annulus U دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
bulb angle U جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
collector ring U منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
effectiveness clock U دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
wheel satellite U ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
button U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoning U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoned U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
travels U حرکت
demeanor U حرکت
statist U بی حرکت
stirabout U حرکت
moved U حرکت
stationary U بی حرکت
animations U حرکت
locomotion U حرکت
moves U حرکت
travel U حرکت
traveled U حرکت
animation U حرکت
motioned U حرکت
oi U در حرکت
on the move U در حرکت
inert U بی حرکت
otiose U بی حرکت
maneuver U حرکت
running U در حرکت
haviour U حرکت
geste U حرکت
gest U حرکت
motion U حرکت
motioning U حرکت
motions U حرکت
animal U حس و حرکت
animals U حس و حرکت
stills U بی حرکت
vapid U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
moveless U بی حرکت
motionless U بی حرکت
movement U حرکت
afloat U در حرکت
agog U در حرکت
shifts U حرکت
shifted U حرکت
shift U حرکت
departure U حرکت
stillest U بی حرکت
frozen U بی حرکت
scrolling U حرکت
progressing U حرکت
progresses U حرکت
progressed U حرکت
progress U حرکت
immobile U بی حرکت
still U بی حرکت
stiller U بی حرکت
departures U حرکت
demeanour U حرکت
agoing U در حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
as you were U حرکت از نو
circulation U حرکت
gesture U حرکت
stirrings U حرکت
stirs U حرکت
traversing U حرکت
gestured U حرکت
traverses U حرکت
ambulation U حرکت
circulations U حرکت
vowel point U حرکت
gesturing U حرکت
stir U حرکت
stirred U حرکت
traverse U حرکت
sedentary U بی حرکت
traversed U حرکت
square move U حرکت
behaviour U حرکت
move U حرکت
stock still U بی حرکت
behavior U حرکت
behaviuor U حرکت
patting U بی حرکت
patted U بی حرکت
pats U بی حرکت
pat U بی حرکت
innovation U حرکت جدید
zigzag U حرکت زیگزاگ
get under way U حرکت کردن
glassily U بطورمات و بی حرکت
harmonic motion U حرکت هماهنگ
immobilization U بی حرکت شدن
human movement U حرکت انسان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com