English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incident U حتمی وابسته
incidents U حتمی وابسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imperatives U حتمی
emergencies U حتمی
emergency U حتمی
indispensability U حتمی
indispensable <adj.> U حتمی
imminent U حتمی
cocksure U حتمی
inevitable <adj.> U حتمی
never failing U حتمی
unalienable <adj.> U حتمی
cretain U حتمی
definite <adj.> U حتمی
unalterable <adj.> U حتمی
absolute <adj.> U حتمی
inalienable <adj.> U حتمی
categorical U حتمی
emergence U حتمی
very U حتمی
all right U حتمی
imperative U حتمی
indispensable U حتمی
categoric U حتمی
the inevitable U حتمی الوقوع
potential enemy U دشمن حتمی
certain to happen U حتمی الوقوع
indispensably U بطور حتمی
inevitable U حتمی الوقوع بدیهی
death is inevitable U مرگ حتمی یا چاره ناپذیراست
combat essential U مورد نیاز حتمی رزمی
It is in the bag . It is a dead cert. U ردخورد ندارد (حتمی است )
losing game U بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
to be a foregone conclusion <idiom> U نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
ensuring U متقاعد کردن حتمی کردن
foregone conclusion U نتیجه حتمی نتیجه مسلم
ensured U متقاعد کردن حتمی کردن
ensure U متقاعد کردن حتمی کردن
insuring U متقاعد کردن حتمی کردن
ensures U متقاعد کردن حتمی کردن
insures U متقاعد کردن حتمی کردن
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
cantabrigian U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
israelitish U وابسته به
federates U وابسته
elfin U وابسته به جن
federating U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
elysian U وابسته به
pertinent U وابسته
affiliates U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
subordinated U وابسته
levitical U وابسته به
wedded U وابسته
thereof U وابسته به ان
pyretic U وابسته به تب
federated U وابسته
hanger on U وابسته
interdependent U وابسته
aquatic U وابسته به اب
febile U وابسته به تب
messianic U وابسته به
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
affiliating U وابسته
affiliated U وابسته
sexual organs U وابسته به
congenerous U وابسته
riverrine U وابسته به
commissarial U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
federate U وابسته
cephalic U وابسته به سر
diphtheric U وابسته به
pertaining U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
comprador U وابسته
syncop U وابسته به غش
affiliate U وابسته
related U وابسته
contingent U وابسته
tuitionary U وابسته به
subordinates U وابسته
relative U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
germane U وابسته
monitorial U وابسته به
attributable U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
of kin U وابسته
belonging U وابسته ها
contingents U وابسته
subordinate U وابسته
subordinating U وابسته
dependent U وابسته
pertianing U وابسته
relevant U وابسته
attached U وابسته
appurtenant U وابسته
attache U وابسته
sudanese U وابسته به سودان
dependent variable U متغیر وابسته
maritime U وابسته بدریانوردی
subunits U یکانهای وابسته
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
materialistic U وابسته به مادیات
dependant variable U متغیر وابسته
generic U وابسته به تیره
tubuliferous U وابسته به استکانیان
tubulifloral U وابسته به استکانیان
cycloidal U وابسته به دایره
cuttural attache U وابسته فرهنگی
paralytics U وابسته به فلج
cuticular U وابسته به پوست
deathy U وابسته بمردن
cufic U وابسته به کوفه
paralytic U وابسته به فلج
darky U وابسته به نژادسیاه
deltaic U وابسته به دلتا
subordinate class U طبقه وابسته
dominical U وابسته بخداوند
dermatic U وابسته به زیرپوست
dioecious U وابسته به مگ س گیران
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
diphtheritic U وابسته به خناق
dipteran U وابسته به دوبالان
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
humans U وابسته بانسان
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
eleemosinary U وابسته به صدقه
eleemosynary U وابسته به صدقه
uranological U وابسته به اسمانشناسی
social U وابسته بجامعه
stimulus bound U محرک- وابسته
planetary U وابسته به سیاره
naval U وابسته به کشتی
stomatic U وابسته بدهان
device dependent U وابسته به دستگاه
tussive U وابسته به سرفه
diaconal U وابسته بشماس
tutelary U وابسته بقیمومت
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به بینی
undersurface U وابسته بزیرسطح
diametral U وابسته بقطر
stomatal U وابسته به دهان
oratorical U وابسته به سخنرانی
focal U وابسته بکانون
seminal U وابسته به منی
supererogatory U وابسته به بس پردازی
tibial U وابسته بدرشت نی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com