Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pimpling
U
حباب سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
globe
U
حباب
blubbers
U
حباب
blubbering
U
حباب
blubbered
U
حباب
blubber
U
حباب
boll
U
حباب
bulb
U
حباب
bubble
حباب
bubbling
U
حباب
bubbles
U
حباب
bulbs
U
حباب
pockets
U
حباب
pocket
U
حباب
globes
U
حباب
lampshades
U
حباب
bubbled
U
حباب
lampshade
U
حباب
balloon
U
حباب
bubbles
U
حباب براوردن
shade
U
حباب اباژور
glass bulb
U
حباب شیشهای
vial
U
حباب دوربین
airlocks
U
حباب هوا
bubbling
U
حباب براوردن
soap bubble
U
حباب کف صابون
shades
U
حباب اباژور
shadings
U
حباب اباژور
bulb
U
حباب لامپ
bubbled
U
حباب براوردن
bubble chamber
U
اتاقک حباب
level buble
U
حباب تراز
bubble tray
U
بشقابک حباب
bubble tower
U
برج حباب
bubble cap
U
فنجانک حباب
blubbery
U
حباب وار
cross level buble
U
حباب تراز
shaded
U
حباب دار
lamp shade
حباب آباژور
opal globe
U
حباب شیری
blob
U
گلوله حباب
gas bubble
U
حباب گاز
absorption bulb
U
حباب جذب
bulbs
U
حباب لامپ
blobs
U
گلوله حباب
bubble
U
حباب براوردن
cross level
U
حباب تراز افقی
cross level buble
U
حباب تراز عرضی
vial
U
حباب تراززاویه یاب
tilting level
U
تراز حباب دار
globe lamp
U
چراغ حباب دار
cross level buble
U
شیشه حباب تراز
bubbled
U
بیان کردن حباب
bubble
U
بیان کردن حباب
bubbles
U
بیان کردن حباب
bubbling
U
بیان کردن حباب
spirit level
U
تراز حباب دار
spirit levels
U
تراز حباب دار
shades
U
حباب چراغ یا فانوس اباژور
shade
U
حباب چراغ یا فانوس اباژور
bleb
U
حباب هوا دراب یاشیشه
shadings
U
حباب چراغ یا فانوس اباژور
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
halving
U
نیم حباب منطبق شونده درانواع دوربینها و مسافت یابها برای تراز کردن
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
bubble cap plate column
U
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
bubble tray column
U
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
local anasthesia
U
سر سازی
idolization
U
بت سازی
individualised
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
padding
U
له سازی
repk lection
U
پر سازی
bridgework
U
پل سازی
bridge building
U
پل سازی
individuation
U
تک سازی
compaction
U
تو پر سازی
retortion
U
کج سازی
stylization
U
مد سازی
individualize
U
تک سازی
truncation
U
بی سر سازی
individualized
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
flection
U
خم سازی
individualization
U
تک سازی
pavement
U
کف سازی
pavements
U
کف سازی
retortion
U
خم سازی
deflexion
U
خم سازی
individualizing
U
تک سازی
afforestment
U
جنگل سازی
brick works
U
اجر سازی
bonification
U
به سازی محیط
anabiosis
U
زنده سازی
insulate
U
عایق سازی
cabinetwork
U
مبل سازی
cabinetwork
U
قفسه سازی
activation barrier
U
سد فعال سازی
enrichment
U
غنی سازی
acidification
U
اسید سازی
humanization
U
مردمی سازی
activation
U
فعال سازی
anonymization
U
گمنام سازی
balladry
U
تصنیف سازی
insulating
U
عایق سازی
beadwork
U
تسبیح سازی
road construction
U
جاده سازی
bedevilment
U
شیطان سازی
atomization
U
ریز سازی
road building
U
جاده سازی
asphalt paving
U
جاده سازی
arrefication
U
لطیف سازی
belittlement
U
کم ارزش سازی
bellfounding
U
زنگ سازی
pacification
U
ارام سازی
exclusion
U
محروم سازی
arrefication
U
رقیق سازی
aromatization
U
عطر سازی
fading
U
محو سازی
aromatization
U
معطر سازی
insulates
U
عایق سازی
calcination
U
اهک سازی
domestication
U
اهلی سازی
deep foundation
U
پی سازی در عمق
decryption
U
اشکار سازی
deconditioning
U
ناشرطی سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
debilitation
U
ناتوان سازی
nationalization
U
ملی سازی
deallocation
U
ازاد سازی
deactivation
U
بی اثر سازی
de escalation
U
محدود سازی
de energize
U
بی برق سازی
dazzlement
U
خیره سازی
dactyliography
U
نگین سازی
milling
U
ارد سازی
assimilation
U
همگون سازی
defeasance
U
باطل سازی
divestment
U
بی بهره سازی
divestiture
U
برهنه سازی
divestiture
U
بی بهره سازی
discolourment
U
بدرنگ سازی
dilution
U
رقیق سازی
die shop
U
حدیده سازی
die making
U
حدیده سازی
detersion
U
پاک سازی
derichment
U
رقیق سازی
deprival
U
بی بهره سازی
denudation
U
برهنه سازی
denaturation
U
مصنوعی سازی
curriery
U
چرم سازی
crystallization
U
بلور سازی
ceiling construction
U
سقف سازی
cavitation
U
حفره سازی
duplexing
U
مضاعف سازی
cartwright's shop
U
دوچرخه سازی
carnification
U
گوشت سازی
carcassing
U
اسکلت سازی
carbonize
U
کربن سازی
capitalization
U
سرمایه سازی
capital building
U
سرمایه سازی
canalization
U
کانال سازی
canalization
U
ابراه سازی
canalization
U
مجرا سازی
channelization
U
ترعه سازی
channelization
U
مجرا سازی
channelization
U
تنگه سازی
countersink
U
خزینه سازی
cooperage
U
پیت سازی
cooperage
U
چلیک سازی
coordination
U
هماهنگ سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com