Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
braze welding
U
جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Centigrade
U
سانتی گراد
centigrade scale
U
مقیاس سانتی گراد
celsius temperature scale
U
مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale
U
مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
down hand welding
U
جوشکاری پایین دستی
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
projection welding
U
جوشکاری نقطه سیاه
woodpecker welding
U
جوشکاری نقطه سیاه
under-
U
پایین تراز کمتر از
under
U
پایین تراز کمتر از
low grade defective
U
عقب مانده ذهنی تراز پایین
low blow
U
ضربه بوکس خطا به پایین تراز کمر
forward tell
U
انتقال دادن اطلاعات به ردههای بالاتر گزارش به مقام بالاتر
esquire
U
عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
bottom dead cente
U
نقطه مرگ پایین
dead center position
U
نقطه مرگ بالا یا پایین
wood's metal
U
الیاژی با نقطه ذوب پایین
water collecting sump
U
پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
constant temperature pressure
U
welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
underprice
U
قیمت پایین تراز قیمت بازار
after bottom center
U
تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ پایین
before bottom center
U
تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ پایین
running spare
U
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares
U
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work
U
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassemble
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
spirit level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
bubble level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
camper level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
grad
U
گراد
centi
U
سانتی
grade
U
مرحله گراد
grades
U
مرحله گراد
centiliter
U
یک سانتی مترمکعب
centiampere
U
سانتی امپر
centimeter
U
سانتی متر
gradian
U
گراد
[یکای زاویه]
[ریاضی]
grad
U
گراد
[یکای زاویه]
[ریاضی]
grade
U
گراد
[یکای زاویه]
[ریاضی]
gon
U
گراد
[یکای زاویه]
[ریاضی]
double row spot welding
U
جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
contours
U
خطوط تراز یا منحنیهای تراز
storage level
U
تراز ذخیره تراز مخزن
thermal
U
دمایی
isothermal annealing
U
بازپخت هم دمایی
thermoregulation
U
تنظیم دمایی
temperature saturation
U
اشباع دمایی
psychrometer
U
نمسنج دمایی
thermoreceptor
U
گیرنده دمایی
isothermal holding furnace
U
کوره هم دمایی
thermanesthesia
U
بی حسی دمایی
filament saturation
U
اشباع دمایی
temperature correction
U
تصحیح دمایی
rankin temperature scale
U
اشل دمایی رانکین
temperature stress
U
تنش حرارتی یا دمایی
centigrade temperature scale
U
اشل دمایی سانتیگراد
kelvin temperature scale
U
اشل دمایی کلوین
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
reaumur temperature scale
U
اشل دمایی در سیستم غیرمتریک
varite
U
مقاومتی با ضریب دمایی منفی
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
gal
U
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
gals
U
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
humid tropics
U
مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
concave fillet weld
U
جوشکاری مغزی مقعر جوشکاری مغزی
decalescence point
U
دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
cloud point
U
دمایی که در ان مایع سردشونده شروع به کدر ومات شدن میکند
leveled
U
تراز کردن تراز
level
U
تراز کردن تراز
levels
U
تراز کردن تراز
levelled
U
تراز کردن تراز
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
virtual temperature
U
دمایی که ذرهای از هوا داراخواهد بود اگر فاقد بخار اب باشد
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
reversal temperature
U
دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
down
U
سوی پایین بطرف پایین
further up
U
بالاتر
overshoot
U
بالاتر از حد
overshooting
U
بالاتر از حد
overshoots
U
بالاتر از حد
higher
U
بالاتر
upper
U
بالاتر
the above figures
U
بالاتر
about
U
بالاتر
above
U
بالاتر
superiors
U
بالاتر
superior
U
بالاتر
uppers
U
بالاتر
above average
<adj.>
U
بالاتر از حد متوسط
above-average
<adj.>
U
بالاتر از حد متوسط
over-average
<adj.>
U
بالاتر از حد متوسط
transcends
U
بالاتر بودن
hereinabove
U
بالاتر از این
royalmast
U
دکل بالاتر
superordinate
U
شخص بالاتر
transcending
U
بالاتر بودن
above all
U
بالاتر از همه
transcend
U
بالاتر بودن
superordinates
U
شخص بالاتر
overshoot
U
بالاتر زدن
parent directory
U
دایرکتوری بالاتر
overshooting
U
بالاتر زدن
overshoots
U
بالاتر زدن
senior
U
بالاتر بالارتبه
seniors
U
بالاتر بالارتبه
transcended
U
بالاتر بودن
the court above
U
محکمه بالاتر
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
above par
U
بالاتر از بهای اسمی
hyperpyrexia
U
درجه حرارت بالاتر از صد
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
reserve buoyancy
U
حجم بالاتر از خط ابخور ناو
evocations
U
احاله بدادگاه بالاتر احضار
There is no colour beyond black .
<proverb>
U
بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
evocation
U
احاله بدادگاه بالاتر احضار
Black will take no other hue.
<proverb>
U
بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
critical altitude
U
ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
channelled
U
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channels
U
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channel
U
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channeling
U
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
to invoke a higher power
U
به مقامی بالاتر رجوع کردن
[برای کمک]
channeled
U
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
double bevel butt weld
U
جوشکاری لب به لب
weldbonding
U
جوشکاری
welding
U
جوشکاری
flash butt welding
U
جوشکاری لب به لب
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
cabin supercharger
U
کوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
butt strap
U
بخیه جوشکاری
atomic hydrogen welding
U
جوشکاری هیدروژنی
contact bar
U
الکترود جوشکاری
percussion welding
U
جوشکاری ضربهای
butt welding
U
جوشکاری درزی
plug welding
U
جوشکاری مسدود
butt welding
U
جوشکاری شکافی
stored energy welding
U
جوشکاری خازنی
butt seam weld
U
جوشکاری درزی
resistance welding
U
جوشکاری مقاومتی
automatic welding
U
جوشکاری اتوماتیک
all position welding
U
جوشکاری دو طرفه
autogenous welding
U
جوشکاری خودکار
resistance butt welding
U
جوشکاری لب به لب مقاومتی
arc welding
U
جوشکاری قوسی
strength weld
U
جوشکاری مقاومتی
weld
U
جوشکاری کردن
welded
U
جوشکاری کردن
welder
U
ماشین جوشکاری
welders
U
ماشین جوشکاری
braze welding
U
جوشکاری برنجی
pressure butt welding
U
جوشکاری لب به لب فشاری
pressure welding
U
جوشکاری فشاری
butt seam weld
U
جوشکاری شکافی
slot welding
U
جوشکاری شیاری
spot welding
U
جوشکاری نقطهای
burning glass
U
عینک جوشکاری
bridge spot weld
U
جوشکاری نقطهای
pulsation welding
U
جوشکاری نوسانی
welds
U
جوشکاری کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com