English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sitzkrieg U جنگ بدون پیشروی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advances U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advances U پیشروی پیشروی کردن
advancing U پیشروی پیشروی کردن
advance U پیشروی پیشروی کردن
advances U پیشروی ها
proceedings U پیشروی ها
progression U پیشروی
improvement U پیشروی
progress U پیشروی
advance U پیشروی
onrush U پیشروی
antecedence U پیشروی
advancing پیشروی
advance پیشروی
victories U پیشروی
march U پیشروی
marched U پیشروی
marches U پیشروی
marching U پیشروی
victory U پیشروی
progression U پیشروی
precession U پیشروی
head way U پیشروی
progressions U پیشروی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
birl U پیشروی باچرخیدن
axis of advance U محور پیشروی
advancing U پیشرفت پیشروی
advance U پیشرفت پیشروی
gain ground U پیشروی کردن
advances U : پیشروی پیشرفت
advances U پیشرفت پیشروی
grind out U پیشروی مختصر
law of progression U قانون پیشروی
marine transgression U پیشروی دریا
self advancement U پیشروی نفس
progressed U پیشرفت پیشروی
advance force U نیروی پیشروی
saltation U پیشروی بتدریج
progress U پیشرفت پیشروی
progresses U پیشرفت پیشروی
set forward U فشار پیشروی
speed of advance U سرعت پیشروی
progressing U پیشرفت پیشروی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
heads up U سمت مسیر پیشروی
lunges U پیشروی ناگهانی خیز
lunging U پیشروی ناگهانی خیز
lunged U پیشروی ناگهانی خیز
marching order [travel order] U دستور پیشروی [ارتش]
lunge U پیشروی ناگهانی خیز
heads up U وضعیت مسیر پیشروی
advance march U پیشروی حرکت به جلو
get by U مخفیانه پیشروی کردن
ground grainer U مهاجمی که پیشروی میکند
advancing units U یکانهای پیشروی کننده
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
sternway U پیشروی ناواز سمت پاشنه
steerage way U پیشروی در سمت حرکت یکان
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
to issue marching order U دستور پیشروی دادن [ارتش]
advance to contact U پیشروی برای اخذ تماس
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
advance variation U واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
lap course U جهت پیشروی نوار مین روبی
block U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocks U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocked U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
first down U اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
marching U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
heads up display U وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
chains U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
marches U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
march U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marched U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
accompanying fire U اتشی که پیاده نظام در زیران پیشروی میکند
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
realistic deterrence U میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم
advance by bounds U پیشروی خیز به خیز
advance by echelon U پیشروی رده به رده
acheilous U بدون لب
acheilos U بدون لب
to a certainty U بدون شک
not nearctic U بدون
indubitable U بدون شک
goalless U بدون گل
ex U بدون
unstressed U بدون مد
i'll warrant U بدون شک
without U بدون
but U بدون
undoubted U بدون شک
wanting U بدون
and no mistake U بدون شک
obtrusively U بدون حق
ex- U بدون
undoubtedly U بدون شک
bottomless U بدون ته
doubtlessly U بدون شک
sans U بدون
diamensionless U بدون اندازه
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
bareheaded U بدون کلاه
bloodlessly U بدون خونریزی
by rote U بدون فکر
diamensionless U بدون بعد
dealated U بدون بال
degas U بدون گازکردن
deice U بدون یخ کردن
cordless U بدون سیم
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
awless U بدون بیم
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
tax-free <adj.> U بدون مالیات
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
ametabolic U بدون دگردیسی
ametabolous U بدون دگردیسی
unselfish U بدون خودخواهی
anechoic U بدون انعکاس
taxless <adj.> U بدون مالیات
asymptomatic U بدون علامت
avirulent U بدون شدت
dimensionless U بدون بعد
disconnectedly U بدون ارتباط
air dry U بدون رطوبت
off hand U بدون آمادگی
glabrous U بدون کرک
guilelessly U بدون تزویر
hands down U بدون احتیاط
free from error <adj.> U بدون مشکل
immaculate <adj.> U بدون مشکل
barrier-free U بدون حائل
fruitlessly U بدون نتیجه
discontinuously U بدون اتصال
exclusive of U بدون در نظرگرفتن
failure free U بدون خرابی
flavorless U بدون مزه
free from backlash U بدون لقی
wireless <adj.> U بدون سیم
free of tax U بدون مالیات
free play U بدون محدودیت
cordless <adj.> U بدون سیم
free trader U بدون گمرک
flawless <adj.> U بدون مشکل
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
free from slip U بدون لغزش
insecure U بدون ایمنی
problem-free <adj.> U بدون زحمت
trouble-free <adj.> U بدون زحمت
problem-free <adj.> U بدون دردسر
trouble-free <adj.> U بدون دردسر
notwithstanding U بدون توجه
involuntarily U بدون اراده
bloodless U بدون خونریزی
immediately U بدون واسطه
toothless U بدون دندانه
indubitable U بدون تردید
direct <adj.> U بدون واسطه
unattended U بدون متصدی
endless U بدون پایان
humble U بدون ارتفاع
humblest U بدون ارتفاع
bachelor U بدون عیال
bachelors U بدون عیال
inaction U بدون فعالیت
continuously U بدون توقف
unresponsive U بدون احتیاط
confidently U بدون شبهه
tenantless U بدون مستاجر
achlamydeous U بدون پوشش
achromatic U بدون ترخیم
achromic U بدون ترخیم
acid free U بدون اسید
acold U بدون احساسات
acranial U بدون کاسهء سر
acarpous U بدون میوه
adrift U بدون هدف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com