Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bombast
U
جنس پنبهای گزافه گویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bullshit
U
گزافه گویی
tympany
U
گزافه گویی
exaggeration
U
گزافه گویی
overstatement
U
گزافه گویی
overstatements
U
گزافه گویی
exaggerates
U
گزافه گویی کردن
overstating
U
گزافه گویی کردن
hyperbolize
U
گزافه گویی کردن
exaggerating
U
گزافه گویی کردن
overstate
U
گزافه گویی کردن
overstated
U
گزافه گویی کردن
overstates
U
گزافه گویی کردن
exaggerate
U
گزافه گویی کردن
rodomontade
U
گزافه گویی کردن فریاد
chiromancy
U
پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
braggadocio
U
گزافه گو
braggart
U
گزافه گو
braggarts
U
گزافه گو
bigmouthed
U
گزافه گوی
telnet
U
پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
cotton
U
پنبهای
callous
U
پنبهای
cottony
U
پنبهای
cottons
U
پنبهای
corky
U
چوب پنبهای
cotton sleeving
U
بوش پنبهای
subereous
U
چوب پنبهای
suberose
U
چوب پنبهای
candlewick
U
نخ پنبهای حاشیه دوزی
cotton enameled wire
U
سیم لعابدار پنبهای
d.c.c.
U
سیم با دو روکش پنبهای
corkiness
U
خاصیت چوب پنبهای
phelloderm
U
بافت چوب پنبهای
suber
U
بافت چوب پنبهای
cork sheet
U
ورقه چوب پنبهای
double cotton covered
U
سیم با دو روکش پنبهای
cotton covered wire
U
سیم با روکش پنبهای
gingham
U
نوعی پارچه پنبهای یا کتانی
suberous
U
دارای بافت چوب پنبهای
cheesecloth
U
پارچهی پنبهای درشت باف
suberic
U
دارای بافت چوب پنبهای
suberose
U
دارای بافت چوب پنبهای
cotton duke
U
بافت ساده پنبهای یا کتانی
calico
U
پارچههای پنبهای ارزان قیمت
suberization
U
ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
GI
U
لباس دو تکهای پنبهای سبک جودو
suberize
U
تبدیل به بافت چوب پنبهای شدن
GIs
U
لباس دو تکهای پنبهای سبک جودو
dungaree
U
نوعی پارچه پنبهای نامرغوب زبر وخشن
cork jacket
U
جامه چوب پنبهای که ادم رادر روی اب شناورمیسازد
flannelette
U
پارچه پنبهای شبیه فلانل فلانل نما
corks
U
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
cork
U
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
life jacket
U
لباس نجات لباس چوب پنبهای
candour
U
رک گویی
so to peaking
U
گویی
candor
U
رک گویی
to stab in the back
U
بد گویی
scandal
U
بد گویی
outdpokenness
U
رک گویی
plain speaking
U
رک گویی
as thought
U
گویی
scandals
U
بد گویی
soliloquy
U
تک گویی
soliloquies
U
تک گویی
laconic speech
U
کم گویی
hypologia
U
کم گویی
ingenuousness
U
رک گویی
one would say
U
گویی
knop
U
گویی
pauciloquy
U
کم گویی
free spokenness
U
رک گویی
downrightness
U
رک گویی
hypophrasia
U
کم گویی
somniloquy or quence
U
سخن گویی
iterance
U
باز گویی
missatement
U
خلاف گویی
lallation
U
کودکانه گویی
logorrhea
U
پراکنده گویی
gratulation
U
تبریک گویی
soliloquize
U
تک گویی کردن
idiolalia
U
مهمل گویی
leasing
U
دروغ گویی
labyrinthine speech
U
پریشان گویی
stilted speech
U
مطنطن گویی
metonymy
U
به تقریب گویی
witticisms
U
بذله گویی
tachyphemia
U
شتابان گویی
tachylalia
U
شتابان گویی
agitolalia
U
شتابان گویی
polyphrasia
U
پریشان گویی
ambage
U
ابهام گویی
open heartedness
U
رک گویی صداقت
idioglossia
U
نامفهوم گویی
rodomontade
U
گزاف گویی
facetiousness
U
بذله گویی
extemporization
U
بالبداهه گویی
echophrasia
U
پژواک گویی
echolalia
U
پژواک گویی
divination
U
غیب گویی
divagation
U
پریشان گویی
rhodomontade
U
گزاف گویی
free spokenness
U
ساده گویی
scandalum magnatum
U
بد گویی از بزرگان
poeticism
U
شعر گویی
so to speak
U
چنانکه گویی
prate
U
یاوه گویی
pseudology
U
دروغ گویی
ranten
U
بیهوده گویی
reticency
U
سکوت کم گویی
revilement
U
ناسزا گویی
self contradiction
U
تناقض گویی
wit
U
بذله گویی
wits
U
بذله گویی
jest
U
بذله گویی
jests
U
بذله گویی
polylogia
U
پریشان گویی
knock
U
بد گویی کردن از
knocked
U
بد گویی کردن از
knocks
U
بد گویی کردن از
word salad
U
اشفته گویی
wittiness
U
لطیفه گویی
wittiness
U
بذله گویی
gossip
U
اراجیف بد گویی
gossiped
U
اراجیف بد گویی
ellipsis
U
بریده گویی
repetitions
U
باز گویی
door-knob
U
دستگیره گویی
contradiction
U
خلاف گویی
contradictions
U
خلاف گویی
knob
U
دستگیره گویی
knobs
U
دستگیره گویی
ironies
U
وارونه گویی
irony
U
وارونه گویی
invective
U
ناسزا گویی
repetition
U
باز گویی
gossiping
U
اراجیف بد گویی
cluttering
U
بریده گویی
premonition
U
شوم گویی
premonitions
U
شوم گویی
witticism
U
بذله گویی
verbosity
U
اطناب گویی
restatement
U
باز گویی
restatements
U
باز گویی
piffle
U
مهمل گویی
reticence
U
سکوت کم گویی
jocose
U
بذله گویی
jocosely
U
بذله گویی
ranted
U
بیهوده گویی
rant
U
بیهوده گویی
ranting
U
بیهوده گویی
rants
U
بیهوده گویی
improvisation
U
بدیهه گویی
tautologize
U
مکرر گویی
disclosures
U
بی پرده گویی
verbalization
U
دراز گویی
unreserve
U
بی پرده گویی
to speak ill of
U
بد گویی کردن از
incoherence
U
گسسته گویی
vituperation
U
ناسزا گویی
disclosure
U
بی پرده گویی
gossips
U
اراجیف بد گویی
waggery
U
بذله گویی
to fling d.
U
بد گویی کردن
veridical
U
از روی حقیقت گویی
obsequiousness
U
تملق مزاج گویی
toucher
U
گویی که باجک برخوردکند
deliriousness
U
پرت گویی
[روانشناسی]
tergiversation
U
بی ثباتی تناقض گویی
recriminative
U
پس دهنده بد گویی یا تهمت
natters
U
یاوه گویی کردن
nattering
U
یاوه گویی کردن
nattered
U
یاوه گویی کردن
natter
U
یاوه گویی کردن
bullshit
U
چرند گویی کردن
Is that so ? You dont say.
U
نه بابا ( جدی می گویی ) ؟
Do you mean it ? Really ? Honestly ?
U
جان من ؟( جدی می گویی )
deliriousness
U
هذیان گویی
[روانشناسی]
logorrhea
U
پرحرفی وبیهوده گویی
witticism
U
شوخی لطیفه گویی
chicaneries
U
ضد ونقیض گویی مغالطه
chicanery
U
ضد ونقیض گویی مغالطه
gutter ball
U
گویی که به شیار میافتد
grandiloquence
U
گزاف گویی مبالغه
extravaganza
U
فانتزی گزاف گویی
extravaganzas
U
فانتزی گزاف گویی
forebode
U
پیش گویی کردن
delirium
U
پرت گویی دیوانگی
divining rod
U
چوب غیب گویی
bounces
U
جست گزاف گویی
divine
U
غیب گویی کردن
divined
U
غیب گویی کردن
divines
U
غیب گویی کردن
corespondent
U
مسئول جواب گویی
divining
U
غیب گویی کردن
witticisms
U
شوخی لطیفه گویی
dotes
U
پرت گویی کردن
doted
U
پرت گویی کردن
dote
U
پرت گویی کردن
hyperbole
U
غلو گزاف گویی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com