English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
knight errantry U جمعیت سلحشوران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
knightage U گروه سلحشوران
tabard U شنل روی زره سلحشوران
cortege U جمعیت
corteges U جمعیت
gang U جمعیت
gangs U جمعیت
societies U جمعیت
society U جمعیت
heap U جمعیت
desolate U بی جمعیت
throngs U جمعیت
thronging U جمعیت
thronged U جمعیت
throng U جمعیت
armies U جمعیت
mobs U جمعیت
mobbing U جمعیت
heaping U جمعیت
heaps U جمعیت
populace U جمعیت
population [pop.] U جمعیت
thinly populated U کم جمعیت
over peopled U پر جمعیت
thickly peopled U پر جمعیت
many peopled U پر جمعیت
gregariously U با جمعیت
full of life U پر جمعیت
thickly populated U پر جمعیت
densely populated U پر جمعیت
bodle U جمعیت
herds U جمعیت
herding U جمعیت
herded U جمعیت
herd U جمعیت
mobbed U جمعیت
mob U جمعیت
thin U کم جمعیت
population U جمعیت
press U جمعیت
rabble U جمعیت
army U جمعیت
company U جمعیت
thinned U کم جمعیت
thinners U کم جمعیت
thinnest U کم جمعیت
thins U کم جمعیت
presses U جمعیت
companies U جمعیت
crowd جمعیت
crowds U جمعیت
demos U جمعیت
gaggle U جمعیت
gaggles U جمعیت
populations U جمعیت
underpopulation U کمبود جمعیت
depopulation U تخلیه جمعیت
the crowd scattereal U جمعیت متفرق شد
habitance U جمعیت سکنه
to the cheers of [the crowd] U با تشویق [جمعیت]
populated U جمعیت دار
people U تن [جمعیت شهری]
multitude U جمعیت کثیر
demotic distribution U توزیع جمعیت
young population U جمعیت جوان
working population U جمعیت شاغل
population inversion U وارونگی جمعیت
population growth U رشد جمعیت
population structure U ساخت جمعیت
population explosion U انفجار جمعیت
population distribution U توزیع جمعیت
population density U تراکم جمعیت
urban population U جمعیت شهری
population structure U ترکیب جمعیت
optimum population U حد مطلوب جمعیت
sparse population U جمعیت کم یا پراکنده
stationary population U جمعیت ثابت
the total population U همه جمعیت
demographic transition U گذار جمعیت
demographer U جمعیت شناس
ruck U جمعیت وازدحام
depopulated U کم جمعیت کردن
demography U جمعیت نگاری
depopulates U کم جمعیت کردن
demography U جمعیت شناسی
habitancy U جمعیت سکنه
rucks U جمعیت وازدحام
depopulating U کم جمعیت کردن
social U جمعیت دوست
peopling U جمعیت قوم
peoples U جمعیت قوم
bike U انبوه جمعیت
aging population U جمعیت سالمند
bikes U انبوه جمعیت
people U جمعیت قوم
multitudes U جمعیت کثیر
peopled U جمعیت قوم
settled U جمعیت دار
depopulate U کم جمعیت کردن
overpopulation U اضافه جمعیت
party U دسته متشکل جمعیت
The police held the crowd back. U پلیس جمعیت را عقب زد
zero population growth U رشد جمعیت صفر
A big crowd gathered. U جمعیت انبوهی جمع شد
populate U دارای جمعیت کردن
gregarious U جمعیت دوست گروه جو
demography U علم جمعیت شناسی
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
birth rates U ضریب افزایش جمعیت
birth rate U ضریب افزایش جمعیت
gregariously U از روی جمعیت دوستی
flocked U جمعیت دسته پرندگان
populating U دارای جمعیت کردن
gangs U جمعیت تشکیل دادن
gang U جمعیت تشکیل دادن
populates U دارای جمعیت کردن
flocking U جمعیت دسته پرندگان
flock U جمعیت دسته پرندگان
population planning U برنامه ریزی جمعیت
flocks U جمعیت دسته پرندگان
templar U عضو جمعیت فراماسون
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
doubling time of population U زمان دو برابر شدن جمعیت
group U جمعیت گروه بندی کردن
groups U جمعیت گروه بندی کردن
slum U محلات پر جمعیت وپست شهر
She lost her husband in the crowd . U شوهرش رادرمیان جمعیت گه کرد
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
slums U محلات پر جمعیت وپست شهر
ku kluxer U عضو جمعیت کوکلس کلان
There were teeming ( surging) crowds outside the entrance of the theatre house . U دم در سینما جمعیت موج می زند
The crowd was pressing against the gate . U جمعیت به درورودی فشار می دادند
to crowd out U ازتنگی جایابسیاری جمعیت بیرون کردن
hidden momentum of population growth U به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
A big crowd surged into the streets. U جمعیت زیادی ریخت توی خیابانها
There were some angry looks in the crowd . U قیافه ها ؟ عصبانی دربین جمعیت دیده می شد
demand factors U جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
conurbation U [ناحیه پر جمعیت پر از شهرک و شهر بزرگ]
He forced his way thru the crowd . U بزور خودش رااز میان جمعیت رد کرد
grey friar U عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
bluestockings U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestocking U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
pareto distribution U در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
edict of emancipation U فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com