Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oil gear
U
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aircraft arresting gear
U
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
geared
U
جعبه دنده
gear
U
جعبه دنده
gearboxes
U
جعبه دنده
drive mechanism
U
جعبه دنده
gearbox
U
جعبه دنده
gearing
U
جعبه دنده
transmission case
U
جعبه دنده
gear case
U
جعبه دنده
gears
U
جعبه دنده
gear box
U
جعبه دنده
transmission
U
جعبه دنده
transmissions
U
جعبه دنده
gear case
U
پوسته جعبه دنده
transmission grease
U
گریس جعبه دنده
gearbox position
U
وضعیت جعبه دنده
planetary gear
U
جعبه دنده خورشیدی
bevel gear drive
U
جعبه دنده مخروطی
transmission oil
U
روغن جعبه دنده
gear box
U
جعبه دنده گیرباکس
steering gear
U
جعبه دنده فرمان
gear quadrant
U
ماهک جعبه دنده
gear change box
U
جعبه تعویض دنده
quick change gearbox
U
جعبه دنده نورتون
transmission oil pump
U
پمپ روغن جعبه دنده
reduction gear
U
جعبه دنده تبدیل سرعت
gearbox flange
U
لبه برامده جعبه دنده
transmission ratio
U
نسبت تبدیل جعبه دنده
gear friction losses
U
تلفات اصطکاکی جعبه دنده
epicyclic transmission
U
جعبه دنده اپی سیکلیک
speed reduction gear
U
جعبه دنده کاهنده سرعت
reduction gear
U
جعبه دنده کاهنده سرعت
gear guard
U
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
piv variable speed transmission
U
جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
gearbox stud
U
محور کوچک داخل جعبه دنده
gear ratio
U
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
container
U
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers
U
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
vacuumed
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuums
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
ungear
U
از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
magazines
U
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine
U
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
powered
U
دستگاه برقی
electric machine
U
دستگاه برقی
power
U
دستگاه برقی
three unit electrical system
U
دستگاه سه برقی
two unit system
U
دستگاه دو برقی
powering
U
دستگاه برقی
powers
U
دستگاه برقی
limber chest
U
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
utensil socket
[پریز دستگاه برقی]
telpherage
U
استفاده از دستگاه نقاله برقی
pinions
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear
U
دنده مهمیزی دنده خاردار
pinioning
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinion
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission
U
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
pickup
U
دستگاه برقی ناقل صدای گرامافون
sleighs
U
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
electrocardiograph
U
دستگاه برقی ضربان نگارقلب تپش نگار
sleigh
U
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
box pass
U
جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit
U
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
box cameras
U
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera
U
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
rougher
U
دنده دنده کننده
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
sprocket
U
دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
kit
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
fully hydraulic machine
U
دستگاه تماما " هیدرولیکی
electrical
U
برقی
galvanic
U
برقی
powers
U
برقی
before you know it
U
برقی
electricians mate
U
برقی
powering
U
برقی
electric
U
برقی
power
U
برقی
powered
U
برقی
gears
U
دنده
costa
U
دنده
stricter
U
یک دنده
spare ribs
U
سر دنده
strict
U
یک دنده
geap
U
دنده
hard-nosed
U
یک دنده
slats
U
دنده ها
slat
U
دنده ها
gear
دنده
drive
U
دنده
drives
U
دنده
strictest
U
یک دنده
dependum
U
ته دنده
rib
U
دنده
geared
U
دنده
refrigerator
U
یخچال برقی
frigidaire
U
یخچال برقی
appliances
U
وسیله برقی
before you can say knife
U
برقی ناگهان
foud royant a
U
سکته برقی
eletro luminescence
U
لومینسانس برقی
refrigerators
U
یخچال برقی
current consuming device
U
وسیله برقی
trams
U
واگن برقی
chain saw
U
اره برقی
cable cars
U
تراموای برقی
cable car
U
تراموای برقی
escalator
U
پله برقی
vacuum cleaners
U
جاروی برقی
vacuum cleaner
U
جاروی برقی
escalators
U
پله برقی
tram
U
واگن برقی
chain saws
U
اره برقی
single ignition
U
احتراق تک برقی
vulcanizer
U
جوشکار برقی
element
U
سازه برقی
elements
U
سازه برقی
trolley bus
U
اتوبوس برقی
electroreceptive device
U
وسیله برقی
receiving apparatus
U
وسیله برقی
vulcanization
U
جوش برقی
trolley buses
U
اتوبوس برقی
escalator
U
پله برقی
electrification
U
برقی کردن
hot-plates
U
اجاق برقی
hot-plate
U
اجاق برقی
hot plate
U
اجاق برقی
patent leather
U
چرم برقی
trolleybus
U
اتوبوس برقی
trolley car
U
اتوبوس برقی
triple ignition
U
احتراق سه برقی
electrifying
U
برقی کردن
electrify
U
برقی کردن
electrifies
U
برقی کردن
trolley
U
واگن برقی
gymnotus
U
مارماهی برقی
trolleys
U
واگن برقی
power broom
U
جاروی برقی
trolly
U
واگن برقی
electrified
U
برقی کردن
thermoelectric
U
گرما برقی
thermistor
U
رزیستور برقی
electric furnace
U
بوته برقی
power turret
U
برجک برقی
electric furnace
U
کوره برقی
electric flux
U
شاره برقی
non electric
U
غیر برقی
electric fluid
U
سیال برقی
electric spectrum
U
طیف برقی
electric heater
U
بخاری برقی
electric thermometer
U
دماسنج برقی
power blower
U
دمنده برقی
electrical circuit
U
مدار برقی
electric welding
U
جوش برقی
thermoelectric
U
دما برقی
electric shock
U
ضربه برقی
electric welding
U
جوشکاری برقی
electric train
U
ترن برقی
electric train
U
قطار برقی
electric soldering iron
U
هویه برقی
electric shocks
U
ضربه برقی
hot seat
U
صندلی برقی
moving staircase
U
پله برقی
electric cushion
U
بالش برقی
electric current
U
جریان برقی
electric arch
U
قوس برقی
electric brake
U
ترمز برقی
electric candle
U
شمع برقی
electric amalgam
U
ملغمه برقی
electric , drill
U
مته برقی
electric iron
U
اطو برقی
power
U
توان برقی
electric power
U
توان برقی
powered
U
توان برقی
powering
U
توان برقی
electrochemical
U
برقی- شیمیایی
electric light
U
روشنایی برقی
all electric
U
تماما"برقی
powers
U
توان برقی
electric charge
U
بار برقی
electrical conductor
U
رسانای برقی
electrotype
U
قالب برقی
moving staircase
U
پله برقی
electrical resistance
U
مقاومت برقی
electrical series
U
زوجهای برقی
electropathy
U
معالجه برقی
dual magneto
U
مگنت دو برقی
dual ignition
U
احتراق دو برقی
electrical shant
U
مهار برقی
electrical sheet
U
ورقهای برقی
electric cleaner
U
جارو برقی
electrotherapeutics
U
درمان برقی
electrise
U
برقی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com