Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ground water runoff
U
جریان زیرزمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cut out
U
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine
U
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
subsurface ice
U
یخ زیرزمینی
underground
U
زیرزمینی
ground water
U
اب زیرزمینی
subterranean
U
زیرزمینی
cellars
U
زیرزمینی
subsurface water
U
اب زیرزمینی
cellar
U
زیرزمینی
underground water
U
اب زیرزمینی
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
kobold
U
غول زیرزمینی
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
subbing
U
ابیاری زیرزمینی
under ground working
U
استخراج زیرزمینی
fixed ground water
U
اب زیرزمینی ماندگار
subsoil drainage
U
زهکشی زیرزمینی
subsoil irrigation
U
ابیاری زیرزمینی
under ground mining
U
استخراج زیرزمینی
mattamore
U
انبار زیرزمینی
underdrain
U
زهکش زیرزمینی
underground cable
U
کابل زیرزمینی
burrowed
U
سوراخ زیرزمینی
burrow
U
سوراخ زیرزمینی
underground furnace
U
کوره زیرزمینی
burrows
U
سوراخ زیرزمینی
underground mine
U
معدم زیرزمینی
camouflet
U
حفره زیرزمینی
burrowing
U
سوراخ زیرزمینی
earth house
U
خانه زیرزمینی
tunnels
U
دالان زیرزمینی
ground water storage
U
اب انباشت زیرزمینی
ground water table
U
سطح اب زیرزمینی
grottoes
U
غار زیرزمینی
grottos
U
غار زیرزمینی
underground
U
شبکه زیرزمینی
dug out
U
پناهگاه زیرزمینی
ground water table
U
سفره اب زیرزمینی
ground water
U
ابهای زیرزمینی
cavern
U
حفره زیرزمینی
ground water basin
U
حوزه اب زیرزمینی
caverns
U
حفره زیرزمینی
mined
U
راه زیرزمینی
tunneling
U
دالان زیرزمینی
tunnelled
U
دالان زیرزمینی
mines
U
راه زیرزمینی
mine
U
راه زیرزمینی
grotto
U
غار زیرزمینی
tunnel
U
دالان زیرزمینی
tunneled
U
دالان زیرزمینی
ground water trench
U
بریدگی اب زیرزمینی
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
under ground
U
راه اهن زیرزمینی
fluctutaion of water table
U
نوسان سفره اب زیرزمینی
underground railway
U
راه اهن زیرزمینی
kanat
U
کانالهای زه کشی زیرزمینی
metros
U
راه آهن زیرزمینی
metro
U
راه آهن زیرزمینی
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
hypogeum
U
قسمت زیرزمینی بنا
hydrogeology
U
بررسی ابهای زیرزمینی
underground
U
راه اهن زیرزمینی
rhizmatous
U
دارای ساقه زیرزمینی
actual velocity of ground water
U
سرعت واقعی اب زیرزمینی
endophagous
U
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
culverts
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
magazine space
U
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
culvert
U
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
retrench
U
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
lateral
U
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
rhizomatous
U
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
intrapermafrost water
U
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus
U
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
keyth rope system
U
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehill
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehills
U
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
dowse
U
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
suprapermafrost
U
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
junction well
U
چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
observation pipe
U
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
mole hill
U
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
earths
U
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth
U
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
course
U
جریان
affluxion
U
جریان
income
U
جریان
tide
U
جریان
twayblade
U
جریان
effluvium
U
جریان
against the stream
U
بر ضد جریان اب
afflux
U
جریان
coursed
U
جریان
conduct
U
جریان
conducted
U
جریان
conducting
U
جریان
rheostome
U
جریان بر
conducts
U
جریان
action
U
جریان
runoff
U
جریان
actions
U
جریان
gush
U
جریان
gushed
U
جریان
gushes
U
جریان
going
U
جریان
inset
U
جریان
courses
U
جریان
total current
U
جریان کل
processes
U
جریان
flush
U
جریان
flushes
U
جریان
flushing
U
جریان
process
U
جریان
rede
U
جریان
insets
U
جریان
line of flow
U
خط جریان
flows
U
جریان
currents
U
جریان
flowline
U
خط جریان
afoot
U
در جریان
circulation
U
جریان
flow line
U
خط جریان
circulations
U
جریان
flow limit
U
حد جریان
current
U
جریان
streams
U
جریان اب
stream
U
جریان
proceeding
U
جریان
in hand
U
در جریان
streamed
U
جریان اب
streams
U
جریان
flow
U
جریان
fluor
U
جریان
in the air
<idiom>
U
جریان
flowed
U
جریان
stream
U
جریان اب
streamed
U
جریان
maximum current
U
جریان پیک
convection current
U
جریان همرفتی
convectional current
U
جریان قراردادی
gold flow
U
جریان طلا
conventional current
U
جریان قراردادی
imaginary current
U
جریان راکتیو
impluse
U
ضربه جریان
cooling water circulation
U
جریان اب سرد
generation of current
U
تولید جریان
magnetic current
U
جریان مغناطیسی
laminar flow
U
جریان لایهای
luminous flux
U
جریان نور
current compensation
U
جبران جریان
current converter
U
مبدل جریان
free flow
U
جریان ازاد
current density
U
چگالی جریان
current density
U
تکائف جریان
current density
U
غلظت جریان
current displacement
U
تغییر جریان
current distortion
U
اعوجاج جریان
current divider
U
مقسم جریان
current capacity
U
فرفیت جریان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com