Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rochet
U
جبه کتانی گشاد اسقفان وراهبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slopped
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slop
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
straddled
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddle
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddles
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
To walk with ones feet wide apart.
U
گشاد گشاد راه رفتن
bishopric
U
طبقه وسلک اسقفان
surcingle
U
کمر بند اسقفان وکشیشان
prelatize
U
در زیر حکومت اسقفان ومترانها در اوردن
She stared at him with wide eyes.
U
با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
pontifically
U
چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
witan
U
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
toadflax
U
گل کتانی
flaxen
U
کتانی
flaxy
U
کتانی
inkle
U
نوار کتانی
mutch
U
کلاه کتانی
inkle
U
قیطان کتانی
list slippers
U
کفش کتانی
peanut
U
رنگ کتانی
peanuts
U
رنگ کتانی
lingerie
U
ملبوس کتانی
linen
U
پارچه کتانی
flaxen
U
کتانی رنگ
drabbet
U
نوعی پارچه کتانی
tennis shoe
U
تنیس کفش کتانی
lockram
U
نوعی پارچه کتانی
cotton duke
U
بافت ساده پنبهای یا کتانی
surplice
U
ردای کتانی سفید وگشادکشیشان
surplices
U
ردای کتانی سفید وگشادکشیشان
gingham
U
نوعی پارچه پنبهای یا کتانی
forfars
U
یکجور پارچه کتانی ضخیمforelady
reline
U
پارچه کتانی تازه دوختن
canvas
پارچه کتانی جهت لفاف فرش
cambric
U
نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
woof
U
پارچه کتانی دارای پود کردن
woofs
U
پارچه کتانی دارای پود کردن
linenfold
U
[پارچه های کتانی برای آذین قاب]
sneakers
U
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
sneaker
U
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
straddle
U
گشاد با زی
straddled
U
گشاد با زی
wide
U
گشاد
wider
U
گشاد
widest
U
گشاد
straddles
U
گشاد با زی
broadest
U
گشاد
reamer
U
گشاد کن
broad
U
گشاد
broader
U
گشاد
loose-fitting
U
گشاد
loose fitting
U
گشاد
loosest
U
گشاد
looser
U
گشاد
loose
U
گشاد
stretchier
U
گشاد شونده
stretchiest
U
گشاد شونده
stretchy
U
گشاد شونده
straddle
U
گشاد نشستن
bell mouthed
U
دهن گشاد
slip-ons
U
لباس گشاد
wide mouthed
U
دهن گشاد
straddled
U
گشاد نشستن
straddles
U
گشاد نشستن
slip on
U
لباس گشاد
dilatant
U
گشاد شونده
spacious
U
جامع گشاد
bigmouthed
U
دهن گشاد
slopping
U
شلوار گشاد
pajamas
U
شلوار گشاد
ream
U
گشاد کردن
dilates
U
گشاد کردن
dilate
U
گشاد کردن
slopped
U
شلوار گشاد
reaming
U
گشاد کردن
slop
U
شلوار گشاد
dilating
U
گشاد کردن
mason jar
U
کوزه دهن گشاد
oxford bags
U
شلوار خیلی گشاد
carboy
U
تنگ دهن گشاد
oxbags
U
شلوار خیلی گشاد
mother hubbard
U
لباس گشاد زنانه
clump block
U
قرقره دهان گشاد
dalmatic
U
خرقه استین گشاد
varix variously
U
سیاهرگ گشاد شده
dolman sleeve
U
استین گشاد و اویخته
to let out
U
افشاکردن گشاد کردن
sacked
U
پیراهن گشاد و کوتاه
capacious
U
گنجایش دار گشاد
jars
U
شیشه دهن گشاد
robes
U
لباس بلند و گشاد
robe
U
لباس بلند و گشاد
jars
U
کوزه دهن گشاد
jarred
U
شیشه دهن گشاد
jarred
U
کوزه دهن گشاد
jar
U
شیشه دهن گشاد
jar
U
کوزه دهن گشاد
sack
U
پیراهن گشاد و کوتاه
blouses
U
پیراهن یاجامه گشاد
blouse
U
پیراهن یاجامه گشاد
sacks
U
پیراهن گشاد و کوتاه
Wellington
U
چکمه دهان گشاد
slack
U
کساد کردن گشاد
slackest
U
کساد کردن گشاد
wide eyed
U
دارای چشم گشاد
wide-eyed
U
دارای چشم گشاد
slacks
U
کساد کردن گشاد
varicosity
U
گشاد شدگی سیاهرگ
astraddle
U
دارای پای گشاد
scrawls
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawling
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawled
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawl
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
straddle
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddles
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
carronade
U
یکجورتوپ کوتاه دهن گشاد
To widen a road .
U
جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
To spend recklessly ( prodigally ) .
U
گشاد بازی کردن ( ولخرجی )
sprawl
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
straddled
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
sprawling
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawls
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
risks
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risking
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risk
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risked
U
گشاد بازی بخطر انداختن
raglan
U
پالتو استین گشاد سبک و فراخ
krater
U
کوزه دهن گشاد دسته دارقدیمی
These shoes are too big for me .
U
این کفشها برایم گشاد است
canvas
U
پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
canvases
U
پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
The shoes are a size too big for my feet.
U
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
She likes loose - fitting dresses .
U
از لباس های گشاد خوشش نمی آید
pajamas
U
جامه گشاد که در خانه یا هنگام خوابیدن می پوشند
varicosity
U
جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
chimere
U
خرقه بدون استین ویا بااستین گشاد وبزرگ
bloomer
U
شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
denim
پارچه کتانی راه راه و زبر
denims
U
پارچه کتانی راه راه و زبر
The position is over his head . he cannot cope with it .
U
این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
baying
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bays
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bay
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com