Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
berth
U
جایی که قایق به لنگربسته میشود
berthed
U
جایی که قایق به لنگربسته میشود
berthing
U
جایی که قایق به لنگربسته میشود
berths
U
جایی که قایق به لنگربسته میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
cat burglar
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
housebreaker
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
intruder
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
burglar
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
picklock
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
hang up
<idiom>
U
جایی دردریافتی تلفن که باعث قطع تماس میشود
Creches
U
[جایی که از بچه ها مراقبت میشود هنگامی که پدر و مادر بیرون یا سر کار رفته اند]
inserting
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
insert
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
inserts
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
sea anchor
U
وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
canopy
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line
U
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
tacking
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
boat space
U
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat
U
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
load
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation
U
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
seconds
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
workgroup
U
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
n tuple
U
N جایی
someplace
U
جایی
charnel house
U
جایی که
wherever
U
جایی که
inopportunity
U
بی جایی
inopportuneness
U
بی جایی
someplace
U
یک جایی
minx
U
زن هر جایی
auto
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
autos
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
shift
U
جابه جایی
commonplace
U
همه جایی
banal
U
همه جایی
displacement
U
جابه جایی
shifted
U
جابه جایی
gas log
U
جایی که گازمیسوزد
shifts
U
جابه جایی
scratch where it itches
U
هر جایی را که میخاردبخارانید
transposition
U
جابه جایی
from the outside
U
از خارج
[از جایی]
immutability
U
پا بر جایی ثبات
translocation
U
جابه جایی
come from
<idiom>
U
بومی جایی بودن
lie in wait
<idiom>
U
جایی قیم شدن
come back
<idiom>
U
برگشتن به جایی که حالاهستی
drop by
<idiom>
U
بازدید از کسی با جایی
make a beeline for something
<idiom>
U
با عجله به جایی رفتن
to hunker down in a place
U
در جایی پناه بردن
somewhere
U
یک جایی دریک محلی
somewheres
U
یک جایی دریک محلی
p.of the ways
U
جایی که بایدیکی ازچندچیزرابرگزید
stand clear
U
جایی را ترک کردن
to install oneself in a place
U
در جایی برقرار شدن
transposition of affect
U
جابه جایی عاطفه
synaesthesia
U
جابه جایی حسی
synesthesia
U
جابه جایی حسی
to induct into a seat
U
در جایی برقرار کردن
rettery
U
جایی که بذرک را می خیسانند
to go about
U
ازجایی به جایی رفتن
to stay overnight
U
مدت شب را
[جایی]
گذراندن
drive displacement
U
جابه جایی سائق
displacement of affect
U
جابه جایی عاطفه
attender
U
شخص حاضر در جایی
Somewhere in the darkness
U
جایی در میانی تاریکی
locomotor behavior
U
رفتار جابه جایی
locomotion
U
جابه جایی حرکتی
I have no place (nowhere) to go.
U
جایی ندارم بروم
phototransistor
U
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
self-
U
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
to admit sombody
[into a place]
U
راه دادن کسی
[به جایی]
to stay away from something
U
دور ماندن از چیزی یا جایی
to stay away from something
U
اجتناب کردن از چیزی یا جایی
parting of the ways
U
جایی که باید یکی از چندچیزرابرگزید
boarding house
U
جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
boarding houses
U
جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
i am at my wit's end
U
دیگر عقلم به جایی نمیرسد
i took up where he left
U
از جایی که او ول کرد من ادامه دادم
get out from under
<idiom>
U
از جایی که شخص دوست نداردفرارکند
out of one's element
<idiom>
U
جایی که به شخص تعلق ندارد
tourist trap
<idiom>
U
جایی که جذب توریست میکند
lomomote
U
از جایی بجایی حرکت کردن
on good turn deserves another
U
کاسه جایی رودکه بازاردقدح
break fresh ground
<idiom>
U
از راهی تازه به جایی رسیدن
rotation about ...
U
دوران دور ...
[محوری یا جایی]
to the best of ones ability
تا جایی که کسی توان آن را دارد
to tow a vehicle
[to a place]
U
یدکی کشیدن خودرویی
[به جایی]
strict enclosure
U
انزوای سخت
[در آن حالت یا جایی]
transfer
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys
U
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop
U
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
additions
U
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
addition
U
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
exchange
U
جابه جایی داده بین دو محل
where no human foot can tread
جایی که پای ادمیزاد بدان نمیرسد.
to decamp
U
با عجله و پنهانی
[جایی را]
ترک کردن
to skive off early
[British English]
U
با عجله و پنهانی
[جایی را]
ترک کردن
to head back
U
برگشتن
[از جایی که دراصل آمده اند]
stamping grounds
<idiom>
U
پاتق ،جایی که شخص بیشتراوقاتش را آنجاست
to turn around
U
برگشتن
[به جایی که از آنجا آمده اند]
Mind your head!
U
مواظب سرت باش!
[که به جایی نخورد]
bone-house
U
[جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
to turn back
U
برگشتن
[به جایی که از آنجا آمده اند]
there is time and place for everything
<proverb>
U
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
to let the ball do the work
U
توپ را به جایی غلت دادن
[فوتبال]
to bar somebody from entering the place
U
مانع کسی وارد جایی شدن
plate rack
U
جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
to languish
U
پژولیدن
[به خاطر جایی یا وضعیتی ناخوشایند]
to keep the ball moving
U
توپ را به جایی غلت دادن
[فوتبال]
exchanging
U
جابه جایی داده بین دو محل
exchanges
U
جابه جایی داده بین دو محل
exchanged
U
جابه جایی داده بین دو محل
to send home
U
به خانه
[از جایی که آمده اند]
برگرداندن
mode
U
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
modes
U
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
POSIX
U
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
carried
U
حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carrying
U
حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
to a in
U
باجرات وبابیم مخاطره به جایی داخل شدن
carry
U
حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carries
U
حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
tie down
<idiom>
U
منع کردنکسی درانجام کاری یارفتن به جایی
varicosity
U
جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
breeding ground
U
جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
breeding grounds
U
جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
an accessible place
U
جایی که راه یافتن بدان ممکن است
One good turn deserves another .
U
کاسه جایی رود که باز آید قدح
pentarch
U
یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
bone dry
U
جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
to ride on the bus
U
سوار اتوبوس شدن
[برای رفتن به جایی]
to retire from
[to]
a place
U
از
[به]
جایی کناره گیری کردن
[یا منزوی شدن]
to languish
U
هرز رفتن
[به خاطر جایی یا وضعیتی ناخوشایند]
souvenir
U
یادگاری
[وقتی که کسی از جایی با خود می آورد]
to languish
U
فاسد شدن
[به خاطر جایی یا وضعیتی ناخوشایند]
to languish
U
ضایع شدن
[به خاطر جایی یا وضعیتی ناخوشایند]
phases
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phase
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
pages
U
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
page
U
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
paged
U
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
rug delivery
U
[جابه جایی و حمل فرش به محل خرید یا فروش]
to take the a
U
بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
The library is the obvious place for the after-dinner hours.
U
کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
warehousing system
U
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
read
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
destination
U
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destinations
U
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
dump
U
جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
flag station
U
جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com