English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
location U جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
locations U جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flag U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
to grow [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
to develop [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
develop U توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
develops U توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
indicator U نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
maintenance U 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
local <adj.> U مکانی
locative U مکانی
regional <adj.> U مکانی
developments U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
parabolas U قطع مکانی
clearing out [of a place] U اخراج [از مکانی]
parabola U قطع مکانی
location chart U نگاره مکانی
locative U حالت مکانی
local U مکانی شهری
place utility U مطلوبیت مکانی
place value U ارزش مکانی
locals U مکانی موضعی
locals U مکانی شهری
position response U پاسخ مکانی
position habit U عادت مکانی
local U مکانی موضعی
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
positional notation U نشان گذاری مکانی
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
put on the map <idiom> U باعث معروف شدن مکانی
on the move <idiom> U حرکت از مکانی به مکان دیگر
relative U اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
there is time and place for everything <proverb> U هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
lay over <idiom> U به مکانی درراه رسیدن برای مدتی ماندن
bit mapped screen U pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
groupie U دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
groupies U دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
cabin U جایگاه
limb top U جایگاه
positioned U جایگاه
houses U جایگاه جا
position U جایگاه
stations U جایگاه
stationed U جایگاه
station U جایگاه
house U جایگاه جا
housed U جایگاه جا
placing U جایگاه
places U جایگاه
place U جایگاه
toll house U جایگاه
band-stand U جایگاه ارکستر
galleries U جایگاه تماشاگران
seat U جایگاه نشاندن
grandstand U جایگاه سرپوشیده
grandstands U جایگاه سرپوشیده
hibernaculum U جایگاه زمستانی
flash house U جایگاه دزدان
picturedrome U جایگاه سینما
picture theatre U جایگاه سینما
seats U جایگاه نشاندن
telephone station U جایگاه تلفن
ordinal position U جایگاه ترتیبی
parking place U جایگاه توقف
sanctuary U جایگاه مقدس
sanctuaries U جایگاه مقدس
pumping ststion U جایگاه تلمبه
picture palace U جایگاه سینما
booths U جایگاه رژه
booth U جایگاه رژه
expanse of ruins U جایگاه خرابیها
gallery U جایگاه تماشاگران
expanse of rubble U جایگاه خرابیها
scene of destruction U جایگاه خرابیها
lattice site U جایگاه شبکه
site plan U نقشه جایگاه
stalling U لژ جایگاه ویژه
stall U لژ جایگاه ویژه
engine house U جایگاه لوکوموتیو
banstand U جایگاه ارکست
operating rooms U جایگاه عمل
operating room U جایگاه عمل
seated U جایگاه نشاندن
home range U جایگاه حیوانات
stands U جایگاه تماشاگران
dock U جایگاه متهم در دادگاه
platforms U کف راه جایگاه خطابه
stand U جایگاه گواه در دادگاه
press boxes U لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
fire post U جایگاه اتش نشانی
choir-wall U [دیواره ی جداکننده جایگاه]
platform U کف راه جایگاه خطابه
dram shop U جایگاه نوشابه فروشی
far turn U پیچ سمت جایگاه
gate chamber wall U جایگاه حرکت دریچه
press box U لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
menageries U جایگاه دام ودد
swinery U پرورشگاه یا جایگاه خوکان
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
sail loft U جایگاه بادبان سازی
stand one's ground <idiom> U حمایت از جایگاه شخص
sanctum U قدس جایگاه مقدس
podium U بالکن جایگاه مخصوص
bar U جایگاه متهمین در دادگاه
bars U جایگاه متهمین در دادگاه
stone work U جایگاه سنگ تراشی
news-stand U جایگاه فروش روزنامه
malt house U جایگاه مالت سازی
news stand U جایگاه فروش روزنامه
menagerie U جایگاه دام ودد
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
docked U جایگاه متهم در دادگاه
news-stands U جایگاه فروش روزنامه
oarlock U جایگاه فلزی پارو
docks U جایگاه متهم در دادگاه
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
plenum method U طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
perched U جایگاه بلند جای امن
perching U جایگاه بلند جای امن
choir-loft U [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
orchestra U دسته نوازندگان جایگاه ارکست
haras U جایگاه تخم کشی اسب
witness box U جایگاه شهود گواه جای
perches U جایگاه بلند جای امن
witness box U جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
orchestras U دسته نوازندگان جایگاه ارکست
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
perch U جایگاه بلند جای امن
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
lubritorium U جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
choir-aisle U [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
fore U [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
antechoir U جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
tap room U جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
porter house U جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
clubhouse U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
Pay attention to the house rules [hazard statements] . U توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
clubhouses U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
grandstands U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstand U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell U جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
choir-rail U [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
destination U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destinations U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
on licence U پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
state U وضعیت
attitude U وضعیت
attitudes U وضعیت
states U وضعیت
situation U وضعیت
stating U وضعیت
estate U وضعیت
manner U وضعیت
estates U وضعیت
stated U وضعیت
fate U وضعیت
fates U وضعیت
state- U وضعیت
attack conditon , bravo U وضعیت تک
attack condition , alfa U وضعیت تک
situations U وضعیت
condition U وضعیت
phase U وضعیت
position U وضعیت
phased U وضعیت
phases U وضعیت
status U وضعیت
quality U وضعیت
qualities U وضعیت
positioned U وضعیت
stationary state U وضعیت سکون
status report U گزارش وضعیت
state stress U وضعیت تنش
byte mode U وضعیت بایت
condition code U رمز وضعیت
status board U تابلوی وضعیت
status board U تابلو وضعیت
status register U ثبات وضعیت
idle position U وضعیت ساکن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com