Perdic | جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	porter house U	جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	on licence U	پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
	news-stand U	جایگاه فروش روزنامه
	news stand U	جایگاه فروش روزنامه
	news-stands U	جایگاه فروش روزنامه
	to pass muster U	در بازدیدارتش و مانند انها
	grosbeak U	سهره و سینه سرخ و مانند انها
	pelage U	پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
	neck wear U	کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
	legumen U	حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
	paintress U	زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
	ultraist U	کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
	aggregates U	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
	aggregate U	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
	dead weight U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	dead weights U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	notobranchiate U	در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
	woollen draper U	پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
	pearlies U	جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
	wine seller U	میفروش باده فروش شراب فروش خمار
	hard sell U	سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
	sale maximization U	به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
	sales force U	نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
	optional claiming race U	مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
	foreign military sales U	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
	bushbabies U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	bushbaby U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	fossiliferous U	فسیل مانند سنگواره مانند
	lamellate U	لایه مانند ورقه مانند
	place U	جایگاه
	limb top U	جایگاه
	cabin U	جایگاه
	housed U	جایگاه جا
	positioned U	جایگاه
	house U	جایگاه جا
	position U	جایگاه
	station U	جایگاه
	stationed U	جایگاه
	placing U	جایگاه
	places U	جایگاه
	toll house U	جایگاه
	stations U	جایگاه
	houses U	جایگاه جا
	furrier U	خز فروش پوست فروش
	furriers U	خز فروش پوست فروش
	engine house U	جایگاه لوکوموتیو
	hibernaculum U	جایگاه زمستانی
	pumping ststion U	جایگاه تلمبه
	picture palace U	جایگاه سینما
	ordinal position U	جایگاه ترتیبی
	band-stand U	جایگاه ارکستر
	flash house U	جایگاه دزدان
	picture theatre U	جایگاه سینما
	picturedrome U	جایگاه سینما
	grandstand U	جایگاه سرپوشیده
	parking place U	جایگاه توقف
	home range U	جایگاه حیوانات
	expanse of ruins U	جایگاه خرابیها
	expanse of rubble U	جایگاه خرابیها
	sanctuary U	جایگاه مقدس
	lattice site U	جایگاه شبکه
	stall U	لژ جایگاه ویژه
	stalling U	لژ جایگاه ویژه
	stands U	جایگاه تماشاگران
	booths U	جایگاه رژه
	booth U	جایگاه رژه
	galleries U	جایگاه تماشاگران
	gallery U	جایگاه تماشاگران
	site plan U	نقشه جایگاه
	telephone station U	جایگاه تلفن
	sanctuaries U	جایگاه مقدس
	operating room U	جایگاه عمل
	banstand U	جایگاه ارکست
	seat U	جایگاه نشاندن
	operating rooms U	جایگاه عمل
	grandstands U	جایگاه سرپوشیده
	seats U	جایگاه نشاندن
	seated U	جایگاه نشاندن
	scene of destruction U	جایگاه خرابیها
	swinery U	پرورشگاه یا جایگاه خوکان
	podiums U	بالکن جایگاه مخصوص
	bar U	جایگاه متهمین در دادگاه
	lay by U	جایگاه ایست ایستگاه
	choir-wall U	[دیواره ی جداکننده جایگاه]
	stand one's ground <idiom> U	حمایت از جایگاه شخص
	stand U	جایگاه گواه در دادگاه
	bars U	جایگاه متهمین در دادگاه
	lay-by U	جایگاه ایست ایستگاه
	lay-bys U	جایگاه ایست ایستگاه
	menagerie U	جایگاه دام ودد
	stone work U	جایگاه سنگ تراشی
	gate chamber wall U	جایگاه حرکت دریچه
	menageries U	جایگاه دام ودد
	podium U	بالکن جایگاه مخصوص
	docks U	جایگاه متهم در دادگاه
	malt house U	جایگاه مالت سازی
	fire post U	جایگاه اتش نشانی
	far turn U	پیچ سمت جایگاه
	platforms U	کف راه جایگاه خطابه
	platform U	کف راه جایگاه خطابه
	paper advance setting	جایگاه پیشرفته ورق
	dram shop U	جایگاه نوشابه فروشی
	press box U	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
	press boxes U	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
	docked U	جایگاه متهم در دادگاه
	dock U	جایگاه متهم در دادگاه
	sanctum U	قدس جایگاه مقدس
	sail loft U	جایگاه بادبان سازی
	oarlock U	جایگاه فلزی پارو
	sales promotion U	افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
	those U	انها
	yond U	انها
	they U	انها
	witness box U	جایگاه شهود گواه جای
	location U	جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
	haras U	جایگاه تخم کشی اسب
	orchestra U	دسته نوازندگان جایگاه ارکست
	witness box U	جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
	orchestras U	دسته نوازندگان جایگاه ارکست
	locations U	جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
	choir-loft U	[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
	altar of credence U	[جایگاه نان و شراب مقدس]
	perched U	جایگاه بلند جای امن
	perch U	جایگاه بلند جای امن
	perches U	جایگاه بلند جای امن
	perching U	جایگاه بلند جای امن
	many of them U	بسیاری از انها
	one of them U	یکی از انها
	who are they? U	انها کی هستند
	the most that i can do U	بیشتر انها
	most of them U	بیشتر انها
	tap room U	جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
	lubritorium U	جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
	fore U	[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
	antechoir U	جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
	choir-aisle U	[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
	he rolled them by U	سواره از پهلوی انها رد شد
	many of them U	عده زیادی از انها
	i saw none of them U	هیچکدام از انها را ندیدم
	neither of them know U	هیچکدام از انها نمیدانند
	clubhouse U	ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
	clubhouses U	ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
	Pay attention to the house rules [hazard statements] . U	توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
	i alone bear the brunt of it U	خدمت انها بر من واجب می اید
	they came to a rupture U	میانه انها بهم خورد
	extends U	بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
	pepo U	کدو و خیار ومانند انها
	they were badly officered U	افسران انها خوب نبودند
	it is a pity of them U	دل ادم برای انها میسوزد
	curtesy U	زوج از انها ارث می برد
	brass bands U	ادوات انها از برنج باشد
	they are of a doubtful paterni U	اصل انها معلوم نیست
	brass band U	ادوات انها از برنج باشد
	podiatry U	دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
	logroll U	غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
	they are cured by nature U	طبیعت انها را درمان میکند
	extend U	بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
	extending U	بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
	grandstand U	جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
	grandstands U	جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
	adjustable wheel U	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
	it filled their hearts with t U	ترس زیاد دردل انها انداخت
	the exercised thier veto U	انها حق وتوی خود را اعمال کردند
	tzigane U	وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
	onomastics U	علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
	their principal food is rice U	خوراک عمده انها برنج است
	corrective maintenance U	جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
	crackleware U	فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
	oligopoly U	انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
	turret guns U	توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
	vendor rating U	رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
	benday U	جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
	pastries U	کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
	pastry U	کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
	pile group U	دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
	age grouping U	طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
	interdenominational U	وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
	they rate as tonic drugs U	انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
	band shell U	جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
	vendible U	قابل فروش جنس قابل فروش
	vendable U	قابل فروش جنس قابل فروش
	cunclude U	تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
	check flight U	پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
	expired appropriation U	اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
	pragmatics U	مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
	land shark U	کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
	computer literacy U	دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
	diachrony U	تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
	dispatching priority U	شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
	bead roll U	صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
	liquid consonants U	حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
	long life itemes U	اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
	slow moving U	کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
	choir-rail U	[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
	iconostasis U	[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
	sickest U	مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
	investors U	کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
	wind rose U	نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
	blasting machine U	دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
	beadroll U	صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
	investor U	کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد