Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grandstand
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hippodrome
U
[میدان اسب دوانی یونانی]
hippodrome
U
میدان اسب دوانی سیرک
paddocks
U
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
paddock
U
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
horsey
U
وابسته به اسب دوانی معتاد به اسب دوانی
stand
U
سکوب تماشاچیان مسابقات
bring the house down
<idiom>
U
باعث خنده زیاد دربین تماشاچیان
houselights
U
نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
of an unknown parentage
U
پوشیده تبار پوشیده گهر
compound wound generator
U
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
U
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field
U
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
snow capped
U
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
horse racing
U
اسب دوانی
race
U
اسب دوانی
races
U
اسب دوانی
raced
U
اسب دوانی
battlefield recovery
U
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
jockeying
U
اسب دوانی فریب
jockeys
U
سوارکاراسب دوانی شدن
race card
U
برنامه اسب دوانی
jockey
U
سوارکاراسب دوانی شدن
horse race
U
مسابقه اسب دوانی
dashes
U
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
the hurdles
U
اسپ دوانی با پرش از موانع
dashed
U
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
sweepstakes
U
شرط بندی در اسب دوانی
hurdles
U
اسب دوانی با پرش از ارتفاع
pari mutuel
U
شرط بندی در اسب دوانی
sweepstake
U
شرط بندی در اسب دوانی
sweep stakes
U
شرط بندی اسب دوانی
sweep stake
U
شرط بندی اسب دوانی
hurdle
U
اسب دوانی با پرش از ارتفاع
dash
U
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
hurdle race
U
اسب دوانی با پرش از موانع
to ride a race
U
در اسب دوانی شرکت کردن
jockey
U
نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
postward
U
بسوی محل شروع اسب دوانی
jockeys
U
نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
closure minefield
U
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
totalizer
U
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
derby
U
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
totalizator
U
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
derbies
U
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
steeplechase
U
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
steeplechases
U
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
totalisator
U
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
poolroom
U
اطاق شرط بندی مسابقه اسب دوانی
ringman
U
کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است
handing
U
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
hand
U
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
courses
U
میدان تیر میدان
course
U
میدان تیر میدان
coursed
U
میدان تیر میدان
cabin
U
جایگاه
positioned
U
جایگاه
place
U
جایگاه
places
U
جایگاه
placing
U
جایگاه
limb top
U
جایگاه
station
U
جایگاه
position
U
جایگاه
stations
U
جایگاه
stationed
U
جایگاه
toll house
U
جایگاه
house
U
جایگاه جا
housed
U
جایگاه جا
houses
U
جایگاه جا
picture palace
U
جایگاه سینما
operating room
U
جایگاه عمل
operating rooms
U
جایگاه عمل
booths
U
جایگاه رژه
booth
U
جایگاه رژه
engine house
U
جایگاه لوکوموتیو
lattice site
U
جایگاه شبکه
telephone station
U
جایگاه تلفن
home range
U
جایگاه حیوانات
banstand
U
جایگاه ارکست
seats
U
جایگاه نشاندن
flash house
U
جایگاه دزدان
parking place
U
جایگاه توقف
seated
U
جایگاه نشاندن
seat
U
جایگاه نشاندن
band-stand
U
جایگاه ارکستر
picture theatre
U
جایگاه سینما
picturedrome
U
جایگاه سینما
site plan
U
نقشه جایگاه
grandstand
U
جایگاه سرپوشیده
hibernaculum
U
جایگاه زمستانی
ordinal position
U
جایگاه ترتیبی
scene of destruction
U
جایگاه خرابیها
expanse of rubble
U
جایگاه خرابیها
grandstands
U
جایگاه سرپوشیده
stalling
U
لژ جایگاه ویژه
sanctuary
U
جایگاه مقدس
gallery
U
جایگاه تماشاگران
expanse of ruins
U
جایگاه خرابیها
sanctuaries
U
جایگاه مقدس
stall
U
لژ جایگاه ویژه
stands
U
جایگاه تماشاگران
pumping ststion
U
جایگاه تلمبه
galleries
U
جایگاه تماشاگران
news stand
U
جایگاه فروش روزنامه
lay-bys
U
جایگاه ایست ایستگاه
lay-by
U
جایگاه ایست ایستگاه
docks
U
جایگاه متهم در دادگاه
press box
U
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
docked
U
جایگاه متهم در دادگاه
dock
U
جایگاه متهم در دادگاه
press boxes
U
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
menagerie
U
جایگاه دام ودد
menageries
U
جایگاه دام ودد
platform
U
کف راه جایگاه خطابه
sail loft
U
جایگاه بادبان سازی
sanctum
U
قدس جایگاه مقدس
podiums
U
بالکن جایگاه مخصوص
paper advance setting
جایگاه پیشرفته ورق
podium
U
بالکن جایگاه مخصوص
swinery
U
پرورشگاه یا جایگاه خوکان
stone work
U
جایگاه سنگ تراشی
stand one's ground
<idiom>
U
حمایت از جایگاه شخص
lay by
U
جایگاه ایست ایستگاه
stand
U
جایگاه گواه در دادگاه
news-stands
U
جایگاه فروش روزنامه
news-stand
U
جایگاه فروش روزنامه
platforms
U
کف راه جایگاه خطابه
far turn
U
پیچ سمت جایگاه
gate chamber wall
U
جایگاه حرکت دریچه
fire post
U
جایگاه اتش نشانی
malt house
U
جایگاه مالت سازی
dram shop
U
جایگاه نوشابه فروشی
choir-wall
U
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
bars
U
جایگاه متهمین در دادگاه
oarlock
U
جایگاه فلزی پارو
bar
U
جایگاه متهمین در دادگاه
orchestras
U
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
perching
U
جایگاه بلند جای امن
perches
U
جایگاه بلند جای امن
perched
U
جایگاه بلند جای امن
perch
U
جایگاه بلند جای امن
witness box
U
جایگاه شهود گواه جای
orchestra
U
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
locations
U
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
location
U
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
haras
U
جایگاه تخم کشی اسب
choir-loft
U
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
witness box
U
جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
altar of credence
U
[جایگاه نان و شراب مقدس]
choir-aisle
U
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
fore
U
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
tap room
U
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
antechoir
U
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
lubritorium
U
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
selling race
U
مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
plater
U
صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
clubhouse
U
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouses
U
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
porter house
U
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
Pay attention to the house rules
[hazard statements]
.
U
توجه بکنید به قواعد جایگاه
[اظهارات خطر]
.
recondite
U
پوشیده
covert
U
پوشیده
dressed
U
پوشیده
feathered
U
پوشیده
painted
U
پوشیده
private
U
پوشیده
veiled
U
پوشیده
privates
U
پوشیده
latent
U
پوشیده
overcast
U
پوشیده
occult
U
پوشیده
shaded
U
پوشیده
inapparent
U
پوشیده
crypto
U
پوشیده
larvated
U
پوشیده
impenetrable
U
پوشیده
defilade
U
پوشیده
furry
U
خز پوشیده
crested
U
پوشیده
florid
U
پوشیده از گل
furriest
U
خز پوشیده
masked depression
U
افسردگی پوشیده
defiladed area
U
منطقه پوشیده
masked epilepsy
U
صرع پوشیده
efflorescent
U
پوشیده ازگرداملاح
cryptonym
U
نام پوشیده
verrucous
U
پوشیده از گندمه
verrucose
U
پوشیده از گندمه
robed in bleck
U
سیاه پوشیده
indoor swimming pool
U
استخر سر پوشیده
surmounted with snow
U
پوشیده از برف
stubbly
U
پوشیده از کاهبن
solvated
U
حلال پوشیده
enclosed bridge
U
پل فرماندهی سر پوشیده
snow clad
U
برف پوشیده
shrubby
U
پوشیده از بوته
habilitate
U
لباس پوشیده
glace
U
پوشیده ازشکر
kerchiefed or chift
U
بادستمال پوشیده
latent defect
U
نقض پوشیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com