English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
edward j. neil award U جایزه بوکسور ممتاز سال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
eclipse award U جایزه سوارکار ممتاز سال
white hope U بوکسور سفیدپوست درمقابل بوکسور سیاه پوست
Bounty hunter U جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
awarding U جایزه دادن جایزه
awards U جایزه دادن جایزه
reward and rewarded U جایزه.جایزه داده شده
awarded U جایزه دادن جایزه
award U جایزه دادن جایزه
fighters U بوکسور
fighter U بوکسور
boxer U بوکسور
pug U بوکسور
pugs U بوکسور
pugilist U بوکسور
prize-fighter U بوکسور مشتزن
seconded U مددکار بوکسور
prizefighter U بوکسور حرفهای
seconding U مددکار بوکسور
handler U مددکار بوکسور
gladiators U بوکسور حرفهای
southpaw U بوکسور چپ دست
seconds U مددکار بوکسور
gladiator U بوکسور حرفهای
handlers U مددکار بوکسور
palooka U بوکسور بی استعداد
club fighter U بوکسور باشگاهی
second U مددکار بوکسور
catcher U بوکسور ناشی کتک خور
handle U اداره کردن بازی مددکاری بوکسور
handles U اداره کردن بازی مددکاری بوکسور
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
gilt edge U ممتاز
superiors U ممتاز
superior U ممتاز
distinct U ممتاز
privieged U ممتاز
immense U ممتاز
of d. U ممتاز
prizes U ممتاز
distinctive U ممتاز
first class U ممتاز
preferential U ممتاز
prizing U ممتاز
prize U ممتاز
first-rate U ممتاز
ditinct U ممتاز
prized U ممتاز
cordon bleu U ممتاز
excellent U ممتاز
distinguished U ممتاز
summa cum laude U ممتاز
knockout U ممتاز
knockouts U ممتاز
pre-eminent U ممتاز
advantageous U ممتاز
recherche U ممتاز
eximious U ممتاز
elite U ممتاز
privileged U ممتاز
preferential claims U طلب ممتاز
preference shares U سهام ممتاز
pererence U سهم ممتاز
distinguished unit U یکان ممتاز
hotdog U ورزشکار ممتاز
high resistance cement U سیمان ممتاز
forehand U قسمت ممتاز
good U ممتاز ارجمند
topping U عالی ممتاز
first class brick U اجر ممتاز
forehands U قسمت ممتاز
scholars U شاگر ممتاز
sovereigns U خوب و ممتاز
sovereign U خوب و ممتاز
gilt-edged U مقدم ممتاز
gilt edged U مقدم ممتاز
selectman U شخص ممتاز
sharp shooter U تیرانداز ممتاز
privileged instruction U دستورالعمل ممتاز
selected U ممتاز منتخب
select U ممتاز منتخب
unprivileged U غیر ممتاز
toppings U عالی ممتاز
PR U سهام ممتاز
selects U ممتاز منتخب
privileged shares U سهام ممتاز
privileged share U سهم ممتاز
scholar U شاگر ممتاز
illustrious U درخشان ممتاز
preferred creditor U طلبکار ممتاز
experts U تیرانداز ممتاز
expert U تیرانداز ممتاز
privileged creditor U طلبکار ممتاز
preferred shares U سهام ممتاز
preferred stock U سهم ممتاز
privieged operation U عمل ممتاز
privieged program U برنامه ممتاز
privileged mode U وجه ممتاز
privileged mode U حالت ممتاز
prizing U جایزه
prize man U جایزه بر
priase U جایزه
bounty U جایزه
guerdon U جایزه
meed U جایزه
rewardable U جایزه
award U جایزه
prizes U جایزه
trophies U جایزه
rewards U جایزه
rewarded U جایزه
prise U جایزه
trophy U جایزه
reward U جایزه
premium U جایزه
prised U جایزه
bonus U جایزه
prising U جایزه
prises U جایزه
premiums U جایزه
prize U جایزه
awarding U جایزه
prized U جایزه
bonuses U جایزه
awarded U جایزه
awards U جایزه
preference bonds U اوراق قرضه ممتاز
distinguished service cross U نشان خدمت ممتاز
whizzbang U ممتاز خارق العاده
whizbang U ممتاز خارق العاده
distinguished flying cross U نشان ممتاز پرواز
expert badge U نشان تیرانداز ممتاز
money U جایزه نقدی
premium for excellence U جایزه فضیلت
prizer U برنده جایزه
prizewinner U برنده جایزه
to win laurels U جایزه گرفتن
testimonialize U جایزه دادن
Nobel Prize U جایزه نوبل
purse U جایزه نقدی
consideration U جایزه قیمت
nobel prize U جایزه نوبل
laureate U جایزه دار
prize U انعام جایزه
head money U جایزه اوردن سر
pursed U جایزه نقدی
testimonial U پاداش جایزه
purses U جایزه نقدی
prizes U انعام جایزه
prizing U انعام جایزه
testimonials U پاداش جایزه
pursing U جایزه نقدی
oscar U جایزه اسکار
considerations U جایزه قیمت
export bounty U جایزه صدور
prized U انعام جایزه
classing U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classes U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classed U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
discriminates U با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminated U با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminate U با علائم مشخصه ممتاز کردن
class U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
showpieces U نمونه ممتاز ویژه نمایش
showpiece U نمونه ممتاز ویژه نمایش
cup U گلدان جایزه مسابقات
Ig Nobel Prize U جایزه ایگ نوبل
Nobel laureate U برنده جایزه نوبل
coronate U جایزه یا انعام دادن
Nobel Prize winner U برنده جایزه نوبل
brilliancy prize U جایزه درخشندگی شطرنج
pewter U جام پیروزی جایزه
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
cupped U گلدان جایزه مسابقات
outland trophy U جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
booby prizes U جایزه تسلی بخش
rewarder U جایزه یا پاداش دهنده
booby prize U جایزه تسلی بخش
cups U گلدان جایزه مسابقات
First Lady U زنی که در رشتهی خود ممتاز باشد
First Ladies U زنی که در رشتهی خود ممتاز باشد
accessit U امتیازی که به شاگردان ممتاز داده میشود
prize poem U شعری که جایزه برده است
salvage money U جایزه نجات کشتی یا محموله
despatch money U جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
dispatch money U جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
prizefight U مسابقه مشت زنی جایزه دار
golden shoe U بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
cupholder U برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
ashes U جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
grey cup U مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
prize fight U جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
sullivan award U جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
free-for-alls U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-all U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
prize fellow U شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com