English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
articulata U جانوران حلقه دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
somite U حلقه یابند بدن جانوران
Other Matches
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop U حلقه درون حلقه دیگر
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
convolute U حلقه حلقه کردن
purls U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
wreathy U حلقه حلقه شده
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purled U حلقه حلقه شدن
purling U حلقه حلقه شدن
faunology U جانوران
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
zooplankton U جانوران شناور
bimana U جانوران دودست
faunistic U وابسته به جانوران
zoodvnamics U فیزیولوژی جانوران
invertebrata U جانوران بی مهره
faunis U الهه جانوران
halobiont U جانوران اب شور
arachnida U جانوران عنکبوتی
herbivora U جانوران علفخوار
implacentalia U جانوران بی جفت
faunae U مربوط به جانوران
animals kingdom U جهان جانوران
kits U بچه جانوران
vermin U جانوران موذی
lights U ریه جانوران
menagerie U نمایشگاه جانوران
menageries U نمایشگاه جانوران
kit U بچه جانوران
acephali U جانوران بیسر
animality U زندگی جانوران
animal kingdom U جهان جانوران
animalist U پیکرنمای جانوران
clawed U سرپنجه جانوران ناخن
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
claw U سرپنجه جانوران ناخن
king of beasts U پادشان جانوران :شیر
clawing U سرپنجه جانوران ناخن
neontology U بررسی جانوران مانده
oestrum U شهوت ومستی جانوران
arthropoda U جانوران مفصل دار
instinct U هوش طبیعی جانوران
instincts U هوش طبیعی جانوران
animal husband U پرورش جانوران اهلی
biosystematic U رده بندی جانوران
claws U سرپنجه جانوران ناخن
zooid U جانورسان شبیه جانوران
zootaxy U طبقه بندی جانوران
underbody U پایین تنه جانوران
verminous U پر از حشرات یا جانوران موذی
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
terrarium U نمایشگاه جانوران خشکی
pincer U عضو گازانبری جانوران
to water [horses, cattle, etc.] U آب دادن [به جانوران بومی]
microorganism U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganisms U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
epizootic U منتشر شونده درمیان جانوران
weasels U جانوران پستاندار شبیه راسو
weasel U جانوران پستاندار شبیه راسو
achordata U جانوران فاقد ستون فقرات
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
To kI'll animals for food . U جانوران را برای غذا کشتن
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
seafood U غذاهای مرکب از جانوران دریایی
limnologist U زیست شناس جانوران اب شیرین
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
vivarium U جای نگاهداری جانوران زمینی
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
polyphagous U تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
zootechnics U روش تربیت ورام کردن جانوران
zootechnics U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny U روش تربیت و رام کردن جانوران
foraminifer U جنسی از جانوران ریز ریشه پای
incestuous U وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
verminate U تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
chitin U جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
deadfall U دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
polyzoic U مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
zoography U علم توصیف جانوران وخوی انان
humane killer U تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
foot and mouth U یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
rodenticide U دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
outbreed U جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
sea fire U شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
pinfold U جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Aborigines U سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
awn U الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
chine U مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
inbreed U پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
lethal chamber U اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
Are animals able to think ? آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
hard roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
hard roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
drag net U توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
Brit U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
omnivora U جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
oestrual U در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
Brits U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
heteromorphic U جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
inbreeding U تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
labyrinthodon U سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte U انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
galantine U خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
totem pole U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
notochord U نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin U ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
strop U حلقه
wisps U حلقه
vortex U حلقه
volution U حلقه
for/next loop U حلقه NEXT/FOR
flower cup U حلقه گل
grummet U حلقه
gyre U حلقه
metamere U حلقه
ring aperture U حلقه
volute U حلقه
lunette U حلقه
vortices U حلقه
wreath U حلقه گل
verticil U حلقه
vortexes U حلقه
ear ring U حلقه
collar U حلقه
collars U حلقه
curl U حلقه
curled U حلقه
curls U حلقه
wreaths U حلقه گل
coiled U حلقه
convolution U حلقه
convolutions U حلقه
coils U حلقه
hoops U حلقه
anadem U حلقه گل
ran U حلقه
do while loop U حلقه WHILE/DO
bell-flower U حلقه گل
curly U حلقه حلقه
hoop U حلقه
cycle U حلقه
cycled U حلقه
cycles U حلقه
coil U حلقه
wisp U حلقه
loops U حلقه
eye U حلقه
reeled U حلقه
reeling U حلقه
fascias U حلقه
fascia U حلقه
hanks U حلقه
hank U حلقه
eyeing U حلقه
eying U حلقه
loop U حلقه
reel U حلقه
eyes U حلقه
meshing U حلقه
whorl U حلقه
link U حلقه
whorls U حلقه
earring U حلقه
meshes U حلقه
mesh U حلقه
ring U حلقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com