English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pontificalia U جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
pontifical U وابسته به پاپ یا اسقف جامه اسقفی
pontifically U چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
clothes U جامه لباس
mantua U نوعی جامه یا لباس شب
finery [formal] U جامه رسمی جشن
dust coat U لباس روبرای گرفتن گرد جامه گردگیر
night clothes U لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
to be groomed in all finery U با جامه رسمی جشن کاملا آراستن
ephod U جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
episcopacy U مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
mufti U جامه معمولی برتن کسی که حق داردجامه رسمی بپوشد
vestment U لباس رسمی
driss uniform U لباس رسمی
Full dress. Formal dress. U لباس رسمی
tux U لباس رسمی
tuxedo U لباس رسمی
dress suit U لباس رسمی شب
tuxedos U لباس رسمی
regulation clothing U لباس رسمی نظامی
dress shirt U پیراهن لباس رسمی
vestment U لباس رسمی اسقف
canonicals U لباس رسمی روحانیون
dress uniform U لباس رسمی نظامی
canonical dress U لباس رسمی روحانیون
dress shirts U پیراهن لباس رسمی
dinner jackets U لباس مخصوص مهمانی رسمی
formal U لباس رسمی شب قرار دادی
vesture U پوشاندن لباس رسمی پوشیدن
academicals U لباس رسمی استادی دانشگاه
dinner jacket U لباس مخصوص مهمانی رسمی
academic costume U لباس رسمی استادی دانشگاه
toga U ردای بی استین لباس رسمی قضات
togas U ردای بی استین لباس رسمی قضات
dress guard U اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
bishopric U اسقفی
prelatism U اسقفی
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
bishopric U مقام اسقفی
diocesan U جزوحوزه اسقفی
prelacy U مقام اسقفی
episcopate U رتبه اسقفی
crosier U عصای اسقفی یاکشیشی
sees U مقر یا حوزه اسقفی
see U مقر یا حوزه اسقفی
mitering U انتصاب بمقام اسقفی
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
crozier U عصای اسقفی یاکشیشی
mitering U استعمال تاج اسقفی
mitring U استعمال تاج اسقفی
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
mitring U انتصاب بمقام اسقفی
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
pipe U نشانهای
piped U نشانهای
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
pontify U سیمای اسقفی یا پاپی بخوددادن
cathedratic U وابسته بکرسی بامقام اسقفی
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
pastoralism U روش نامه نویسی اسقفی چوپانی
pontificating U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificate U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificated U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificates U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
the peculiarities of mammals U نشانهای اختصاصی پستانداران
prelatess U زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
heraldry U ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
officious U نیمه رسمی شبهه رسمی
officiary U مامور رسمی مقام رسمی
review U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing U بازدید رسمی یاسان رسمی
king of arms U متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
operator U نشانهای که یک عمل ریاضی را بیان کند.
operators U نشانهای که یک عمل ریاضی را بیان کند.
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
flag U نشانهای که محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
flags U نشانهای که محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
symbolic U دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
noughts and crosses U یکجور دوز بازی که نشانهای صفرو چلیپادران بکارمیرود
symbolically U دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
quantifier U علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
prompts U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompted U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompt U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
PRN U نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
checks U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
checked U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
trashcan U نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند
symbolically U برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
symbolic U برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
trashcans U نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند
hatchment U صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
benchmark U نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
benchmarks U نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
groups U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
end U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ended U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
group U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
ends U نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
exchange devaluation U تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
Recycle Bin U نشانهای روی صفحه نمایش ویندوزکه مانند محل نگهداری کاغذهای بیهوده است
scroll U میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
scrolls U میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
aiming field U نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
suitcase U نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
suitcases U نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
selections U نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
selection U نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
My Computer U نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
delimiter U 1-حرف یا نشانهای که به زبان یابرنامه شروع و پایان داده یا کورد یا اطلاع بیان میکند. 2-مرز بین دستور و آرگومان
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
pontificating U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificate U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificates U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificated U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
wild card character U نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
outwall U جامه
liveries U جامه
livery U جامه
overclothes U جامه رو
toggery U جامه
monkhood dress U جامه
rig U جامه
thing U جامه
rigs U جامه
swallow tail coat U جامه شب
rigged U جامه
vesture U جامه
suit U جامه
apparel U جامه
garments U جامه
habit U جامه
transvestites U زن جامه
transvestite U زن جامه
costumes U جامه ها
tog U جامه
suits U جامه
costumes U جامه
weeds U جامه
raiment U جامه
togs U جامه
suited U جامه
habits U جامه
costume U جامه
garment U جامه
costume U جامه
samite U جامه زربفت
valise U جامه دان
sadly dressed U جامه غم پوشیده
portmanteaux U جامه دان
valises U جامه دان
he wears a new suit to day U امروز جامه
furs U جامه خزدار
fur U جامه خزدار
undressing U جامه معمولی
undress U جامه معمولی
smalls U جامه بچگانه
small cloths U جامه بچگانه
incognita U با جامه مبدل
undresses U جامه معمولی
knock about clothes U جامه کار
suit case U جامه دان
gears U الات جامه
linen U جامه زبر
kimonos U جامه ژاپنی
kimono U جامه ژاپنی
nether garment U زیر جامه
night clothes U جامه خواب
night gown U خواب جامه
oil coat U جامه مشمعی
weeds U جامه بوگی
golds U جامه زری
gold U جامه زری
tog U جامه پوشاندن
geared U الات جامه
proper dress U جامه زیبا
night suit U جامه خواب
print dress U جامه چیت
gear U الات جامه
scarlet U سرخ جامه
proper dress U جامه شایسته
portmanteaus U جامه دان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com