Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
transposition
U
جابه جا سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dump
U
جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
Other Matches
shifts
U
جابه جایی
transposition
U
جابه جایی
shifted
U
جابه جایی
displacement
U
جابه جایی
shift
U
جابه جایی
translocation
U
جابه جایی
locomotion
U
جابه جایی حرکتی
locomotor behavior
U
رفتار جابه جایی
referred sensation
U
احساس جابه جا شده
referred pain
U
درد جابه جا شده
synaesthesia
U
جابه جایی حسی
displacement of affect
U
جابه جایی عاطفه
transposition of affect
U
جابه جایی عاطفه
drive displacement
U
جابه جایی سائق
synesthesia
U
جابه جایی حسی
undercutting of commutator
U
تراشیدن جابه جاگر
exchanged
U
جابه جایی داده بین دو محل
exchanges
U
جابه جایی داده بین دو محل
exchanging
U
جابه جایی داده بین دو محل
exchange
U
جابه جایی داده بین دو محل
rug delivery
U
[جابه جایی و حمل فرش به محل خرید یا فروش]
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
retortion
U
کج سازی
individualize
U
تک سازی
idolization
U
بت سازی
individualising
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
padding
U
له سازی
bridge building
U
پل سازی
individualizes
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
flection
U
خم سازی
local anasthesia
U
سر سازی
individualization
U
تک سازی
stylization
U
مد سازی
flooring
U
کف سازی
individuation
U
تک سازی
retortion
U
خم سازی
bridgework
U
پل سازی
deflexion
U
خم سازی
pavements
U
کف سازی
pavement
U
کف سازی
compaction
U
تو پر سازی
individualized
U
تک سازی
truncation
U
بی سر سازی
repk lection
U
پر سازی
neutralization
U
خنثی سازی
humanization
U
مردمی سازی
enrichment
U
غنی سازی
fading
U
محو سازی
exclusion
U
محروم سازی
substructure
U
زیر سازی
latticing
U
شبکه سازی
neutralization
U
بی اثر سازی
pacification
U
ارام سازی
insulate
U
عایق سازی
insulates
U
عایق سازی
substructures
U
زیر سازی
insulating
U
عایق سازی
lapidification
U
سنگ سازی
miniaturization
U
کوچک سازی
machine building
U
ماشین سازی
machicolation
U
مزغل سازی
illumination
U
روشن سازی
secretion
U
پنهان سازی
liquefaction
U
ابگونه سازی
synchronizing
U
همزمان سازی
integration
U
مجتمع سازی
nationalization
U
ملی سازی
cooling
U
خنک سازی
levigation
U
نرم سازی
metabolic
U
سوخت و سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
magnifcation
U
بزرگ سازی
brewing
U
ابجو سازی
doping
U
ناخالص سازی
infuriation
U
خشمگین سازی
strangling
U
خفه سازی
bedding
U
کف سازی بسترسازی
beautification
U
زیبا سازی
bookbinding
U
کتاب سازی
inflexion
U
خم سازی خمیدگی
inebriation
U
مست سازی
individuation
U
جدا سازی
fitting
U
جفت سازی
histogenesis
U
بافت سازی
refreshment
U
تازه سازی
impregnation
U
ابستن سازی
incavation
U
پوک سازی
inceration
U
موم سازی
inculcation
U
جایگیر سازی
individualization
U
منفرد سازی
individualization
U
فرد سازی
inspissation
U
غلیظ سازی
intensification
U
پر قوت سازی
lapidation
U
سنگسار سازی
seduction
U
گمراه سازی
equating
U
هم ارز سازی
landscape painting
U
منظره سازی
lancination
U
پاره سازی
lancination
U
مجروح سازی
lamponery
U
هجونامه سازی
irreticence
U
فاش سازی
wearisomeness
U
کسل سازی
irksomeness
U
کسل سازی
invalidation
U
باطل سازی
inurement
U
معتاد سازی
reclamation
U
اباد سازی
bedding
U
ثابت سازی
bedding
U
محکم سازی
formulation
U
قاعده سازی
refreshments
U
تازه سازی
malting
U
مالت سازی
relocation
U
جابجا سازی
forgery
U
صورت سازی
forgery
U
سند سازی
forgeries
U
صورت سازی
forgeries
U
سند سازی
optimize
U
بهینه سازی
solutions
U
چاره سازی
oblieration
U
پاک سازی
obliteration
U
پاک سازی
obscuration
U
تیره سازی
decryption
U
اشکار سازی
reductions
U
ساده سازی
reduction
U
ساده سازی
roofing
U
سقف سازی
implementation
U
پیاده سازی
optimization
U
بهینه سازی
solution
U
چاره سازی
stripping
U
برهنه سازی
optometry
U
عینک سازی
paneling
U
قاب سازی
panification
U
نان سازی
paralysation
U
فلج سازی
paralyzation
U
فلج سازی
pattern making
U
نمونه سازی
pattern making
U
مدل سازی
pedogenesis
U
جلگه سازی
peneplanation
U
دشت سازی
perpetuation
U
جاودان سازی
vaporization
U
بخار سازی
extinction
U
خاموش سازی
panel work
U
تنکه سازی
ostosis
U
استخوان سازی
curtailment
U
کوتاه سازی
overconditioning
U
پرشرطی سازی
mutilation
U
معیوب سازی
separating
U
جدا سازی
abbreviations
U
کوته سازی
abbreviation
U
کوته سازی
replacements
U
جانشین سازی
replacement
U
جانشین سازی
paling
U
نرده سازی
optimality
U
بهینه سازی
milling
U
ارد سازی
packing
U
فشرده سازی
microminiaturization
U
ریز سازی
microsoft
U
بهنگام سازی
minimalization
U
کمینه سازی
wording
U
عبارت سازی
minimization
U
کمینه سازی
miseenscene
U
صحنه سازی
modeller
U
قالب سازی
mortar mixing
U
ملات سازی
oscillations
U
نوسان سازی
displacement
U
جانشین سازی
depletion
U
تهی سازی
assimilation
U
همگون سازی
assimilation
U
درون سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com