English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
necrology U ثبت اموات اگهی فوت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
netherworld U عالم اموات
underworld U عالم اموات
necropolis U شهر اموات
manes U ارواح اموات مانی نقاش
cerement U پارچه مومیایی مخصوص کفن اموات
hell U عالم اموات عالم اسفل
noticed U اگهی
notices U اگهی
noticing U اگهی
announcement U اگهی
announcements U اگهی
caveat U اگهی
tickets U اگهی
ticket U اگهی
caveats U اگهی
notice U اگهی
proclamations U اگهی
proclamation U اگهی
acknowledgement U اگهی
acknowledgements U اگهی
indiction U اگهی
indigitation U اگهی
infore U اگهی به
affiche U اگهی
warning U اگهی
acknowledgments U اگهی
poster U اگهی
posters U اگهی
Annunciation U اگهی
warnings U اگهی
advertisements U اگهی
notice to mariner U اگهی دریایی
play bill U اگهی نمایش
previous notice U پیش اگهی
warning order U دستور اگهی
advertisements U اگهی تبلیغاتی
gazette U اعلان و اگهی
pin-ups U چسبانیدن اگهی
pin-up U الصاق اگهی
pin-up U چسبانیدن اگهی
pin up U الصاق اگهی
pin up U چسبانیدن اگهی
prognosis U پیش اگهی
pin-ups U الصاق اگهی
advertize U اگهی دادن
annunciate U اگهی دادن
billsticker U اگهی چسبان
fly bill U اگهی دستی
forewarning U پیش اگهی
banning U اگهی احضار
advertisement U اگهی تبلیغاتی
handbill U اگهی دستی
handbills U اگهی دستی
advertises U اگهی دادن
advertised U اگهی دادن
announcing U اگهی دادن
announces U اگهی دادن
announced U اگهی دادن
announce U اگهی دادن
ban U اگهی احضار
bans U اگهی احضار
inform U اگهی دادن
assertion U بیانیه اگهی
obituaries U اگهی در گذشت
informs U اگهی دادن
prospectuses U خلاصه اگهی
prospectus U خلاصه اگهی
proclamations U اگهی دادن
proclamation U اگهی دادن
informing U اگهی دادن
obituary U اگهی در گذشت
reclame U اگهی اغراق امیز
prognostic tests U ازمونهای پیش اگهی
proclamatory U متضمن اگهی یا اعلام
tender notice U اگهی دعوت به مناقصه
to paste up a playbill U اگهی نمایش بدیوارزدن
flier U اگهی روی کاغذکوچک
flyers U اگهی روی کاغذکوچک
press agent U مامور اگهی و تبلیغ
flyer U اگهی روی کاغذکوچک
fliers U اگهی روی کاغذکوچک
bulletins U اگهی نامه رسمی
bulletin U اگهی نامه رسمی
ballyhoo U اگهی پر سرو صدا کردن
the public are hereby notified U بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
to proclaim meetings U بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
publicizing U اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicizes U اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicized U اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicize U اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
exclaims U بعموم اگهی دادن بانگ زدن
exclaiming U بعموم اگهی دادن بانگ زدن
exclaim U بعموم اگهی دادن بانگ زدن
publicised U اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicises U اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicising U اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
exclaimed U بعموم اگهی دادن بانگ زدن
to put a notice on a door U اگهی روی در چسباندن اعلان بدر زدن
top billing U بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان
fly sheet U اگهی ها واعلاناتی که روی کاغذ کوچک چاپ شده ودستی پخش میشود
necrologist U متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
promulge U انتشار دادن بعموم اگهی دادن
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
posts U اگهی کردن اعلان کردن
post- U اگهی کردن اعلان کردن
posted U اگهی کردن اعلان کردن
post U اگهی کردن اعلان کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com