English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
repeat U ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
repeats U ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scanned U تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
scan U تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
scans U تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
refresh U تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshes U تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
turnover U تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
refreshed U تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refresh U تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
refreshed U تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
frequency U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
refreshes U تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
frequencies U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
powers U اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
power U اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
powering U اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
powered U اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
looped U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loops U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
repeats U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
income velocity of money U سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
microprogram U ثباتی که آدرس ریز دستور بعدی که اید اجرا شود را دارد.
storing U ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
store U ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
SDR U ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش نگه می دارد یا محل حافظه را جابجا میکند
nests U تعداد توابع در یک تابع
nest U تعداد توابع در یک تابع
constant U فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constants U فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
key کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد.
gates U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gallonage U فرفیت چیزی بر حسب گالن تعداد گالنی که فرفی گنجایش دارد
sequence U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequences U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
penalty kicker U بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
ULA U قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
hobbies U کاری که کسی بدان عشق وعلاقه دارد
hobby U کاری که کسی بدان عشق وعلاقه دارد
fixed point notation = U نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
classes U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classing U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
class U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classed U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
round U تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest U تعداد تیر تعداد شلیک دور
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
odder U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
income velocity U دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
instability U بی ثباتی
shakiness U بی ثباتی
transience or cy U بی ثباتی
instabilities U بی ثباتی
transience U بی ثباتی
inconsistencies U بی ثباتی
inconsistency U بی ثباتی
inconsistence U بی ثباتی
slipperiness U بی ثباتی
mutability U بی ثباتی بیقراری
changefully U از روی بی ثباتی
B box U ثباتی در حافظه
registers U ثباتی درCPU
registering U ثباتی درCPU
variation U بی ثباتی تغییرپذیری
register U ثباتی درCPU
variations U بی ثباتی تغییرپذیری
instability U بی ثباتی نااستواری
inconstantly U ازروی بی ثباتی
instabilities U بی ثباتی نااستواری
mutabilty U بی ثباتی بیقراری
inconstancy U بی ثباتی تلون مزاج
tergiversation U بی ثباتی تناقض گویی
to play fast and loose U بی ثباتی نشان دادن
mobility U قابلیت حرکت بی ثباتی موبیلیته
weak knees U زانوی سست بی ثباتی بی عزمی
chloric acid U اسیداکسیدکننده بی ثباتی بفرمول 3 HCLO
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
registering U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
registers U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
register U ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
zeros U پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
zero U پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
flags U ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
zeroes U پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
op register U ثباتی که حاوی کد عمل دستور در حال اجرا باشد
flag U ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
registers U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
store U ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
registering U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
condition U ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
storing U ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
register U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
MBR U ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
status U ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
IAR U ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است
content addressable addressing U ثباتی که با توجه به محتوای آن ونه یک شماره یا آدرس محل دهی میشود
SAR U ثباتی درCPU که حاوی آدرس بعدی محلی است که باید دستیابی شود
next instruction register U ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
cell U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
mdr U ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند
cells U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
registering U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
outputs U ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
registers U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
boundary U ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
register U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
boundaries U ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
output U ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
terminator U ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
re entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
registers U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registering U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
register U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registers U دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
register U دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
registering U دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
push pop stack U ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
number U تعداد
paul U تعداد کم
magnitude U تعداد
numbers U تعداد
work force U تعداد کارگر
number of rounds U تعداد گلوله ها
number of cycle U تعداد تناوبها
number of cycle U تعداد دوره ها
counts U تعداد ایمپولز
A smaller number . Fewer . U تعداد کمتر
population [pop.] U تعداد مردم
counted U تعداد ایمپولز
number of threads U تعداد پیچش ها
count U تعداد ایمپولز
quantity U تعداد زیاد
small lot U نوبه کم تعداد
volume U تعداد میزان
volumes U تعداد میزان
quantities U تعداد زیاد
wheen U تعداد زیاد
counting U تعداد ایمپولز
width U تعداد حروف در یک صفحه یا خط
cyclic rate U تعداد تیردر دقیقه
blocking factor U تعداد رکوردها در بلاک
set U تعداد موضوعات مربوطه
kajillion [slang] U تعداد بسیار زیادی
precision U تعداد ارقام یک عدد
birthrate U تعداد موالید زه وزاد
count U تعداد امتیاز توپزن
counted U تعداد امتیاز توپزن
number [of something] U تعداد [عده] [چیزهایی]
tpi U تعداد شیار در هر اینچ
poll U تعداد رای دهندگان
polls U تعداد رای دهندگان
quantities U تعداد یا شماره چیزی
quantity U تعداد یا شماره چیزی
number of componentes U تعداد سازندههای مستقل
thereabouts U در حدود آن میزان یا تعداد
atomicity U تعداد اتم در ملکول
counts U تعداد امتیاز توپزن
counting U تعداد امتیاز توپزن
polled U تعداد رای دهندگان
parallels U تعداد آدرسهای متصل به هم
Quite a few people ... U تعداد زیادی [از مردم]
bpi U تعداد بایت در هر اینچ
No small number of ... U تعداد زیادی [از مردم]
day of supply U تعداد روزهای اماد
family size U تعداد افراد خانواده
parallel U تعداد آدرسهای متصل به هم
sets U تعداد موضوعات مربوطه
setting up U تعداد موضوعات مربوطه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com