English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cryoscopic constant U ثابت انجماد سنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crymetry U انجماد سنجی
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
cryoscopic U وابسته به انجماد سنجی
solidifying process U روند انجماد جریان انجماد
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
freezing U انجماد
anti freezer U ضد انجماد
solidus U خط انجماد
solidification U انجماد
glaciation U انجماد
congealment U انجماد
frigidity U انجماد
solidification point U نقطه انجماد
freezing points U نقطه انجماد
price freezing U انجماد قیمت
heat of solidification U گرمای انجماد
solidification U انجماد استحکام
regelation U انجماد مجدد
wage freeze U انجماد دستمزد
freezing point U نقطه انجماد
solidifying point U نقطه انجماد
solidifying process U مرحله انجماد
setting point U نقطه انجماد
congealing point U نقطه انجماد
solidifying process U پروسه انجماد
cryoscope U انجماد سنج
cryogenic frezing U انجماد با سرمازایی
condensation trail U مسیر انجماد
congelation U انجماد افسردگی
concretive U مایه انجماد
solidifying process U فرایند انجماد
cryoscope U انجماد نما
cryoscopy U تعیین نقطه انجماد
condensation trail U مجموعه وسایل انجماد
normal freezing point U نقطه انجماد متعارفی
freezing point depression U نزول نقطه انجماد
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
supercool U بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
odorimetry U بو سنجی
iodometry U ید سنجی
contrasting U هم سنجی
contrast U هم سنجی
contrasted U هم سنجی
contrasts U هم سنجی
psychometrics U روان سنجی
sociometric technique U فن گروه سنجی
sociometry U گروه سنجی
radioscopy U تشعشع سنجی
potentiometry U پتانسیل سنجی
polarimetry U قطبش سنجی
pluviometry U باران سنجی
psychometrics U هوش سنجی
tachometry U سرعت سنجی
salinometry U نمک سنجی
timing U زمان سنجی
spirometry U تنفس سنجی
seismometry U زلزله سنجی
quantitation U چندی سنجی
psychometry U روان سنجی
sociometry U جامعه سنجی
planimetry U پهنه سنجی
coulometry U کولن سنجی
bolometri U تابش سنجی
biometry U زیست سنجی
biometrics U زیست سنجی
bathymetry U عمق سنجی
bathymetric contour U خط عمق سنجی
barometric U ارتفاع سنجی
audiometry U شنوایی سنجی
argentometry U نقره سنجی
colorimetry U رنگ سنجی
craniometry U جمجمه سنجی
densitometry U چگالی سنجی
diffractometry U پراش سنجی
ebulliometry U غلیان سنجی
econometrics U اقتصاد سنجی
electrometry U برق سنجی
feasibility study U امکان سنجی
anthropometry U اندام سنجی
anthropometry U مردم سنجی
interfrometry U تداخل سنجی
iodimetry U یدی سنجی
motion study U تحرک سنجی
olfactometry U بویایی سنجی
optical pyrometry U تف سنجی نوری
optometry U دید سنجی
optometry U بینایی سنجی
oscillometry U نوسان سنجی
performance appraisal U عملکرد سنجی
hygrometry U رطوبت سنجی
geodesy U زمین سنجی
alka;imetry U قلیا سنجی
actinometry U پرتو سنجی
acoumetry U شنوایی سنجی
acetimetry U سرکه سنجی
goniometry U زاویه سنجی
hydrometry U ابگونه سنجی
piezometry U فشار سنجی
telemetry U مسافت سنجی
cost unit U واحدهزینه سنجی
volumetric pipet U پی پت حجم سنجی
urinalysis U پیشاب سنجی
turbidimetry U کدری سنجی
turbidimetry U زلال سنجی
telemetry U دور سنجی
turbidimetric analysis U کدری سنجی
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
polariscopic U قطب سنجی نور
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
pressure taping U انشعاب فشار سنجی
goniometrical U وابسته به زاویه سنجی
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
bolometric magnitude U قدر تابش سنجی
pullover gaging U کالیبر سنجی کردن
test chart U لوحه بینایی سنجی
gravimetric U وابسته به ثقل سنجی
gravimetrical U وابسته به ثقل سنجی
horlogic U وابسته به زمان سنجی
horology U فن وهنر وقت سنجی
human biometric U زیست سنجی انسانی
unfathomable U غیرقابل عمق سنجی
volumetric flask U بالن حجم سنجی
mass spectrometry U طیف سنجی جرمی
optometric service U قسمت بینایی سنجی
clock track U شیار زمان سنجی
conductometric titration U تیتراسیون رسانایی سنجی
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
clock stagger U رتبه زمان سنجی
clock skew U اریب زمان سنجی
clock signal U علامت زمان سنجی
clock rate U نرخ زمان سنجی
clock pulse U تپش زمان سنجی
clock generator U مولد زمان سنجی
clinometric U وابسته به شیب سنجی
clock interrupt U وقفه زمان سنجی
tamping volumeter U حجم سنجی کوبشی
clock frequency U بسامد زمان سنجی
light meter U اسباب کوچک نور سنجی
stereometry U حجم پیمایی جسم سنجی
clock U تپش زمان سنجی ساعت
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
clocks U تپش زمان سنجی ساعت
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
direct potentiometric method U روش پتانسیل سنجی مستقیم
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
absorption spectrophometry U طیف نور سنجی جذبی
telemetry U چندی سنجی از راه دور
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
direct potentiometric measurement U اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم
gravitas U موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
optometric service U بخش بینایی سنجی و چشم پزشکی
line gauge U وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
structural form U شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
microbarograph U هوا سنجی که تغییرات کوچک وسریع هوا را ضبط کند
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
click U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicks U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicked U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
constants U ثابت
specifics U ثابت
pegged U ثابت
steadied U ثابت
pats U ثابت
established U ثابت
true U ثابت
invariable U ثابت
specific U ثابت
constant U ثابت
pat U ثابت
incommutable U ثابت
inalterable U ثابت
thetical U ثابت
thetic U ثابت
fixed U ثابت
unswerving <adj.> U ثابت
fixes U ثابت
patted U ثابت
settled U ثابت
patting U ثابت
standstill U ثابت
stable U ثابت
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com