English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cup point U تیزی حلقوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prongs U تیزی چنگال تیزی دندان
prong U تیزی چنگال تیزی دندان
loop sling U مهار حلقوی بار بند حلقوی
chamfer U گرفتن تیزی تیزی
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
shrillness U تیزی
pointedness U تیزی
trenchancy U تیزی
edge U تیزی
tartness U تیزی
acridity U تیزی
poignancy U تیزی
acumination U تیزی
acuteness U تیزی
edges U تیزی
keenness U تیزی
sharpness U تیزی
verjuice U تیزی
visual acuity U تیزی بینایی
edge U کناره تیزی
edges U کناره تیزی
sheaths U تیزی دنده
sheath U تیزی دنده
angle U تیزی یا گوشه هر چیزی
tipping U تیزی نوک چیزی
bevel U تیزی لبه را گرفتن
angles U تیزی یا گوشه هر چیزی
knolls U تیزی یابرامدگی خاک از اب
tip U تیزی نوک چیزی
knoll U تیزی یابرامدگی خاک از اب
crests U نوک تیزی راس خاکریز
crest U نوک تیزی راس خاکریز
cresting U نوک تیزی راس خاکریز
annular U حلقوی
loop code U کد حلقوی
annulate U حلقوی
annulated U حلقوی
ring cartilage U حلقوی
convolute U حلقوی
orbiculate U حلقوی
sigmoid U حلقوی
vortical U حلقوی
vortiginous U حلقوی
cricoid U حلقوی
terete U حلقوی
You are a smart cookie. [American E] U شما آدم باهوشی [تیزی] هستید. [اصطلاح روزمره]
verticillation U ارایش حلقوی
peristalsis U حرکات حلقوی
ring U جسم حلقوی
ring nebula U سحابی حلقوی
curl field U میدان حلقوی
fairy ring U قارچ حلقوی
interlocking U حلقوی بافتن
loop antenna U انتن حلقوی
loop mill rolling U نوردکاری حلقوی
ringing U حلقوی شدن
ring armature U ارمیچر حلقوی
bustle pipe U لوله حلقوی
ring network U شبکه حلقوی
ring tension U کشش حلقوی
ringbolt hitching U خفت حلقوی
ring nebula U ابری حلقوی
annular burner U مشعل حلقوی
annular eclipse U کسوف حلقوی
annular jet U فوران حلقوی
annular projection U برامدگی حلقوی
snap ring U خار حلقوی
annulus U حلقه حلقوی
apple ring fender U دفرای حلقوی
loop knot tie U گره حلقوی
marlinespike U وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
streamline body U بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
lyraring nebula U ابری حلقوی شلیاق
vortex drag U پسای جریانهای حلقوی
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
lyraring nebula U سحابی حلقوی شلیاق
wakes U جریانهای حلقوی بال
waked U جریانهای حلقوی بال
wake U جریانهای حلقوی بال
atolls U جزیره مرجانی حلقوی
atoll U جزیره مرجانی حلقوی
vortices U جریان حلقوی یا گردابی
vortex U جریان حلقوی یا گردابی
bagel U نان شیرینی حلقوی
convoluted U بهم تابیده حلقوی
induction ring heater U گرمکن حلقوی القائی
circular shift U تغییر مکان حلقوی
vortexes U جریان حلقوی یا گردابی
can annular U محفظه احتراق حلقوی شکل
toothed ring armature U ارمیچر حلقوی دندانه دار
uncoil U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiled U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiling U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoils U غیر حلقوی کردن یا شدن
mantle ring U تیر حمال حلقوی شکل
warp-loop fringe U ریشه حلقوی [در قالی همدان]
cannular U محفظه احتراق حلقوی شکل
coil antenna U انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
linstock U چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
vortex filament U خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
plug nozzle U نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
slot U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slots U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slotting U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
rotates U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotate U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotated U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
ring and bead sight U دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
joggling U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
circular list U لیست مدور لیست حلقوی
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com