Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 225 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cavalletto
U
تیر پرش در تمرین با اسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
use
U
تمرین
uses
U
تمرین
practice
U
ورزش تمرین
practice
U
ممارست تمرین کردن
practice
U
تمرین
practice
U
تمرین کردن
staging
U
تمرین اب خاکی
staging
U
تمرین کردن
exercise
U
تمرین
exercise
U
تمرین دادن
exercise
U
ورزش تمرین کردن
exercised
U
تمرین
exercised
U
تمرین دادن
exercised
U
ورزش تمرین کردن
exercises
U
تمرین
exercises
U
تمرین دادن
exercises
U
ورزش تمرین کردن
train
U
تمرین
trained
U
تمرین
trains
U
تمرین
drill
U
تمرین
drill
U
تمرین کردن
drill
U
تمرین مته
drilled
U
تمرین
drilled
U
تمرین کردن
drilled
U
تمرین مته
drills
U
تمرین
drills
U
تمرین کردن
drills
U
تمرین مته
rehearsal
U
تمرین نمایش
rehearsal
U
تمرین
rehearsal
U
تمرین کردن عملیات
rehearsal
U
تمرین از بر خواندن
rehearsals
U
تمرین نمایش
rehearsals
U
تمرین
rehearsals
U
تمرین کردن عملیات
rehearsals
U
تمرین از بر خواندن
dress rehearsal
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsals
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
pop up
U
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop-up
U
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
punching bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
punching bags
U
کیسه شن تمرین بوکس
limber
U
تمرین نرمش کردن
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
nutcracker
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
nutcrackers
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
gym
U
محل تمرین بوکس
gyms
U
محل تمرین بوکس
scrimmage
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmages
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
breeze
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezed
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezes
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezing
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
evolution
U
تمرین عالی
net
U
محوطه تمرین محصوربا تور
nets
U
محوطه تمرین محصوربا تور
nett
U
محوطه تمرین محصوربا تور
action
U
تمرین
actions
U
تمرین
patch
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
practicing
U
ورزش تمرین
practicing
U
ممارست تمرین کردن
practise
U
ورزش تمرین
practise
U
ممارست تمرین کردن
practises
U
ورزش تمرین
practises
U
ممارست تمرین کردن
practising
U
ورزش تمرین
practising
U
ممارست تمرین کردن
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
woodshed
U
تمرین کردن
woodsheds
U
تمرین کردن
rehearse
U
تمرین کردن
rehearsed
U
تمرین کردن
rehearses
U
تمرین کردن
rehearsing
U
تمرین کردن
sponsor
U
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring
U
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsors
U
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
mule
U
اتومبیل تمرین
mules
U
اتومبیل تمرین
training
U
تعلیم و تمرین
experience
U
تمرین دادن
experiences
U
تمرین دادن
experiencing
U
تمرین دادن
gunning
U
تمرین تیراندازی
drilling
U
تمرین
drilling
U
تمرین نظامی
drilling
U
تمرین نظامی کردن
paddock
U
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
paddocks
U
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
Other Matches
dry sum
U
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
work out
U
تمرین
ure
U
تمرین
fartlek
U
تمرین دو استقامت
exercise code word
U
رمز تمرین
field exercise
U
تمرین رزمی
field exercise
U
تمرین صحرایی
fore exercise
U
تمرین مقدماتی
formal exercise
U
تمرین صوری
gymnastical
U
تمرین زورخانهای
joint exercise
U
تمرین مشترک
maneuver
U
تمرین نظامی
mass practice
U
تمرین فشرده
massed practice
U
تمرین بی وقفه
mobilization exercise
U
تمرین بسیج
exercisable
U
قابل تمرین
battle drill
U
تمرین رزم
behavior rehearsal
U
تمرین رفتار
circuit training
U
تمرین دایرهای
combat exercise
U
تمرین رزمی
combatdrill
U
تمرین رزمی
dry run
U
تمرین جنگی
exercise term
U
اسم تمرین
overtrain
U
تمرین بیش از حد
workshop practice
U
تمرین کارگاهی
try-out
U
تمرین نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
workout
U
تمرین شدید
workouts
U
تمرین شدید
work out
<idiom>
U
تمرین کردن
work out
U
تمرین امادگی
wind sprint
U
تمرین دو سریع
physical exercise
U
تمرین بدنی
physical exercise
U
تمرین ورزشی
practice effect
U
اثر تمرین
practice period
U
دوره تمرین
negative practice
U
تمرین منفی
practice teaching
U
تمرین معلمی
pratique
U
تمرین عملی
rehearser
U
تمرین کننده
service practice
U
تمرین اموزشی
training distance
U
مسافت تمرین
training time
U
زمان تمرین
unspaced practice
U
تمرین بی فاصله
exercize
U
تمرین تکلیف
warm down
U
تمرین سبک
live exercise
U
تمرین با تیر جنگی
flash card
U
ورقه تمرین بصری
live exercise
U
تمرین رزمی حقیقی
headharness
U
کلاه تمرین بوکس
headguard
U
کلاه تمرین بوکس
head gear
U
کلاه تمرین بوکس
map exercise
U
تمرین روی نقشه
triceps extension
U
تمرین تقویت ماهیچه سه سر
sand bag
U
سستی عمدی در تمرین
toss ball against a wall
U
تمرین ابشار با دیوار
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
shadow ball
U
تمرین گوی اندازی
punch ball
U
گلابی تمرین بوکس
speedbag
U
گلابی تمرین بوکس
multiple drill
U
تمرین چندکاره یا مختلط
mass practice
U
تمرین بدون استراحت
work out
U
برنامه یک جلسه تمرین
mobilization exercise
U
تمرین بسیج نیروها
weight program
U
تمرین وزنه برداری
moom poolgi
U
تمرین کردن تکواندو
multiple drill
U
تمرین چند یکانی
distributed practice
U
تمرین فاصله دار
directed exercise
U
تمرین هدایت شده
controlled exercise
U
تمرین کنترل شده
backboard
U
دیوار تمرین تنیس
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
big bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
dojang
U
سالن تمرین تکواندو
fire drills
U
تمرین اطفاء حریق
fire drill
U
تمرین اطفاء حریق
heavy bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
command post exercise
U
تمرین پاسگاه فرماندهی
drill marching
U
تمرین پیاده روی
singlestick
U
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
triangle exercise
U
تمرین مثلث گیری درتیراندازی
grinders
U
میدان مشق و تمرین صف جمع
road work
U
دویدن جادهای در تمرین بوکس
grinder
U
میدان مشق و تمرین صف جمع
practice ammunition
U
مهمات مخصوص تمرین هدف
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
combatdrill
U
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
batting practice
U
تمرین ضربه زدن به توپ
drillmaster
U
فرمانده تمرین نظامی سردسته
interval trailing
U
تمرین استقامت و اماده سازی
solvent abuse
تمرین تنفس درمحیط های خفه
haute ecole
U
تمرین اسب سواری از روی مانع
dummy run
U
تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
dummy runs
U
تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
joint exercise
U
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
donkey raise
U
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
movement off-the-ball
U
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
bench
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
lateral raise
U
تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
morning glory
U
اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
batting cage
U
حصار توری برای تمرین بیس بال
toe raise
U
تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
service practice
U
مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
dummies
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummy
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
roadwork
U
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
front raise
U
تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
terrain exercise
U
تمرین یک وضعیت نظامی فقط از نظر بررسی وضع زمین
legg press
U
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
submarine sanctuaries
U
مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
drill sergeant
U
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
multipoundage syatem
U
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
ponying
U
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
light and heavy system
U
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
run through
<idiom>
U
ازاول تا آخر بدون توقف کردن تمرین کردن
exercise program
U
برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
bull pen
U
محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
battle drill
U
مشق جنگی تمرین جنگی
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
work interval
U
کار فاصلهای تمرین فاصلهای
time trial
U
رکوردگیری در تمرین رکوردگیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com