Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jamb
U
تیر عمودی چارچوپ
jambs
U
تیر عمودی چارچوپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
vertical redundancy check
U
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
straightest
U
عمودی
righting
U
حق عمودی
righted
U
حق عمودی
right
U
حق عمودی
lineal
U
عمودی
plumb line
U
خط عمودی
perpendicular
U
عمودی
upright
U
عمودی
plumb lines
U
خط عمودی
erect
U
عمودی
erected
U
عمودی
erecting
U
عمودی
erects
U
عمودی
straight
U
عمودی
vertical
U
عمودی
othogonal
U
عمودی
on end
U
عمودی
straighter
U
عمودی
perpendecular
U
عمودی
vertical merger
U
ادغام عمودی
vertical integration
U
ادغام عمودی
out of plumb
U
غیر عمودی
vertical growth
U
رشد عمودی
orthogonal rotation
U
چرخش عمودی
orthogonality
U
حالت عمودی
orthotropism
U
رویش عمودی
vertical interval
U
فاصله عمودی
vertical justification
U
تطابق عمودی
vertical justification
U
تنظیم عمودی
booms
U
ستون عمودی
vertical scrolling
U
چرخش عمودی
off plmb
U
غیر عمودی
normal force
U
نیروی عمودی
normal force
U
تلاش عمودی
vertical recording
U
ضبق عمودی
vertical mobility
U
تحرک عمودی
normal axis
U
محور عمودی
linal descent
U
وارث خط عمودی
normal acceleration
U
شتاب عمودی
booming
U
ستون عمودی
joint drain
U
زهکش عمودی
vertical expansion
U
گسترش عمودی
vertical equity
U
برابرسازی عمودی
plumb
U
شاقول عمودی
vertical equity
U
عدالت عمودی
vertical combines
U
ترکیب عمودی
riser
U
سیم عمودی
vertical antenna
U
انتن عمودی
angle socket
سرپیچ عمودی
vertical adjustment
U
تنظیم عمودی
apeak
U
بحالت عمودی
vertical force
U
نیروی عمودی
out of the perpendicular
U
غیر عمودی
perpendecular
U
خط عمودی یا قائم
perpendicularity
U
حالت عمودی
vertical axis
U
محور عمودی
nosedive
U
فرود عمودی
lineal
U
عمودی اجدادی
erectness
U
حالت عمودی
plumbness
U
حالت عمودی
portraint orientation
U
تمایل عمودی
tap root
U
ریشه عمودی
apeak
U
عمودی قائم
boomed
U
ستون عمودی
hammer-post
U
تیر عمودی
cliffs
U
صخره عمودی
profiles
U
برش عمودی
brise-soleil
U
پرده عمودی
brise-soleil
U
کرکره عمودی
cliff
U
صخره عمودی
stringer
U
تراورس عمودی
profiling
U
برش عمودی
crown-post
U
تیرک عمودی
door-post
U
[تیر عمودی در]
near vertical
U
تقریبا عمودی
profiled
U
برش عمودی
boom
U
ستون عمودی
stringers
U
تراورس عمودی
vertical synchronizing
U
همزمانساز عمودی
verticality
U
حالت عمودی
profile
U
برش عمودی
whip stall
U
حرکت عمودی
y axis
U
محور عمودی
vertical
U
عمودی
[ریاضی]
nosediving
U
فرود عمودی
nosedives
U
فرود عمودی
nosedived
U
فرود عمودی
aplomb
U
حالت عمودی
Y direction
U
حرکت عمودی
munting
U
الت عمودی پنجره
profiling
U
نیمرخ برش عمودی
profiles
U
نیمرخ برش عمودی
stanchion
U
میلههای عمودی ناو
serrated vertical pulse
U
ضربه عمودی دندانهای
vertical cliffs
U
صخره های عمودی
erectly
U
بطور ایستاده یا عمودی
profile
U
نیمرخ برش عمودی
gules
U
خطوط موازی عمودی
lucarne
U
پنجره عمودی خوابگاه
anchor at short stay
U
لنگر طولی عمودی
rudders
U
مکان عمودی متحرک
hoops
U
میله عمودی کروکه
hoop
U
میله عمودی کروکه
stairwells
U
پله کان عمودی
stairwell
U
پله کان عمودی
Y coordinate
U
مختصات بردار عمودی
y axis
U
بردار عمودی گراف
vrc
U
بررسی افزایش عمودی
vertically adjustable
قابلیت تنظیم عمودی
vertical tab
U
جدول بندی عمودی
vertical stabilizer
U
تیغه یا باله عمودی
rudder
U
مکان عمودی متحرک
taproot
U
ریشه عمودی اصلی
vertical application
U
برنامه کاربردی عمودی
goalpost
U
تیرک عمودی دروازه
goalposts
U
تیرک عمودی دروازه
profiled
U
نیمرخ برش عمودی
upright
U
تیرک عمودی دروازه
door-jamb
U
[تیر عمودی چارچوب در]
crown-strut
U
[شمع پشتبند عمودی]
plumb
U
: راست بطور عمودی
king-pendant
U
[تیر عمودی در خرپای میانی]
vertical speed
U
سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical events numbering
U
شماره گذاری عمودی وقایع
chimney-jamb
U
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
sternpost
U
تیر عمودی عقب کشتی
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
escoinson
U
[گوشه تیر عمودی چارچوب]
slash pocket
U
جیب عمودی درجهت درزلباس
orthotropic
U
دارای محور اصلی عمودی
flute
U
[شیار عمودی روی ستون]
bulkhead
U
دیواره عمودی روی قایق
bulkheads
U
دیواره عمودی روی قایق
stumps
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stump
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
axis
U
برای مختصات عمودی در گراف
stumping
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
pitches
U
چرخش عمودی وعرضی ناو
pitch
U
چرخش عمودی وعرضی ناو
profiling
U
برش عمودی تصویر جانبی
profile
U
برش عمودی تصویر جانبی
profiled
U
برش عمودی تصویر جانبی
profiles
U
برش عمودی تصویر جانبی
stumped
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
uprights
U
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
papered
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
stile
U
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
lubber line
U
خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
stiles
U
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
papers
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
masse
U
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
simple shear
U
دراین برش تنش عمودی وجودندارد
y axis
U
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
hanging-post
U
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
papering
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
plumb
U
عمق پیمودن عمودی قرار دادن
y amplifier
U
تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
mullion
U
جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
stick
U
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
intertie
U
تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
columns
U
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
high tailed aircraft
U
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
munnion
U
جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
springing teal
U
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
durn
U
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
capriole
U
پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
orientation
U
جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
column
U
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
bollards
U
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollard
U
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
vertical replenishment
U
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
escapement
U
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
two-dimensional
U
آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
rimrock
U
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
lofts
U
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
rocketed
U
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocket
U
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
X Y
U
مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
cross-window
U
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
long-and-short work
[بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
hemstitch
U
رشتههای نخ رابطورموازی قرار دادن ورشتههای عمودی را ازلای انهاگذراندن
loft
U
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
rocketing
U
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rockets
U
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
lanternpinion
U
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
keystone distortion
U
تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
columnar
U
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
poles
U
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole
U
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
bar graph
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
over the shoulder bombing
U
نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
bar chart
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
histogram
U
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
tabbing
U
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
t stop
U
روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
trapezoidal distortion
U
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com