Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shooting
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
shootings
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shoot down
U
تیرباران کردن
execute by shooting
U
تیرباران کردن
shoots
U
تیرباران کردن
shoot
U
تیرباران کردن
pepper
U
فلفل زدن به تیرباران کردن
peppering
U
فلفل زدن به تیرباران کردن
peppers
U
فلفل زدن به تیرباران کردن
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
sonic
U
درمیدان شنوایی
with in gun shot
U
درمیدان تیر درتیررس
sand trap
U
فرورفتگی مصنوعی شن درمیدان گلف
vexillum
U
پرچم نصب شده درمیدان
rifle clasp
U
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
U
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
volleys
U
تیرباران
volleying
U
تیرباران
volleyed
U
تیرباران
volley
U
تیرباران
fires
U
تیراندازی کردن
fired
U
تیراندازی کردن
fire
U
تیراندازی کردن
gun
U
تیراندازی کردن
guns
U
تیراندازی کردن
shoot
U
تیراندازی کردن
shoots
U
تیراندازی کردن
death squad
U
جوخهی تیرباران
death squads
U
جوخهی تیرباران
open fire
U
شروع به تیراندازی کردن
set up
U
اماده تیراندازی کردن
he was shot for a spy
U
او به جرم جاسوسی تیرباران شد
fusillade
U
شلیک متوالی تیرباران
volley bombing
U
شلیک تیرباران شلیک کردن
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
maypole
U
تیری که باگلهای گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند
port
U
حمل کردن مزغل تیراندازی
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
she was shot for a spy
U
اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند
sniped
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipe
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
shoot
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
snipes
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
shoots
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
dead line
U
خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
breaching
U
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
popped
U
تیراندازی
archery
U
تیراندازی
musketry
U
تیراندازی
pops
U
تیراندازی
gunnery
U
تیراندازی
pop
U
تیراندازی
shootings
U
تیراندازی
gunning
U
تیراندازی
shooting
U
تیراندازی
dry sum
U
مشق تیراندازی
fire power
U
قدرت تیراندازی
firing area
U
منطقه تیراندازی
order of fire
U
روش تیراندازی
firing line
U
خط شروع تیراندازی
combat firing
U
تیراندازی جنگی
offhand
U
تیراندازی ایستاده
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
conduct of fire
U
اجرای تیراندازی
conduct of fire
U
هدایت تیراندازی
fire bay
U
دهلیز تیراندازی
riflery
U
تیراندازی تفنگداری
field archery
U
تیراندازی صحرایی
scheme of fire
U
طرح تیراندازی
horseback archery
U
تیراندازی سواره
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
fire trench
U
سنگر تیراندازی
ready position
U
حاضربه تیراندازی
firing table
U
جدول تیراندازی
handbow
U
کمان تیراندازی
the butts
U
میدان تیراندازی
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
gunnery
U
قوانین تیراندازی
lived
U
تیراندازی جنگی
live
U
تیراندازی جنگی
methode of fire
U
روش تیراندازی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
gunning
U
تمرین تیراندازی
field arrow
U
تیرهای تیراندازی صحرایی
field round
U
یک دور تیراندازی صحرایی
expert badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
squeeze off
U
تیراندازی با فشار ماشه
squatting position
U
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
field roving course
U
مسابقه تیراندازی جنگلی
recoil
U
دفع ضربت تیراندازی
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
shootoff
U
مسابقه اضافی تیراندازی
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
methode of fire
U
روش اجرای تیراندازی
recoiled
U
دفع ضربت تیراندازی
passive
U
دفاع بدون تیراندازی
passives
U
دفاع بدون تیراندازی
recoils
U
دفع ضربت تیراندازی
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
dwell at
U
به تیراندازی ادامه دادن
recoiling
U
دفع ضربت تیراندازی
trap shoot
U
تیراندازی به هدفهای متحرک
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
main fire
U
سیستم تیراندازی اصلی
shot
U
تیراندازی شده تیرخورده
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
range firing
U
تیراندازی در میدان تیر
gun fire
U
توپ بامدادیاشام تیراندازی
qualification badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
shot
U
گلوله تیراندازی شده
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
U
گلوله تیراندازی شده
shots
U
تیراندازی شده تیرخورده
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
target arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries
U
میدان تیراندازی تمرینی
firing battery
U
اتشبار تیراندازی کننده
firing line
U
خط تیراندازی مدار اتش
absolute error
U
اشتباه مطلق تیراندازی
toxophily
U
علم تیراندازی باتیر وکمان
skeet gun
U
تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
plinking
U
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
sector of fire
U
قطاع اتش منطقه تیراندازی
power head
U
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
repeat range
U
با همین مسافت تیراندازی کنید
power form
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
step through method
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
plane of fire
U
سطح مبنای مسیر تیراندازی
wingshooting
U
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
gun shy
U
کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
x ring
U
دایره مرکزی هدف تیراندازی
point bland
U
تیراندازی بدون نشانه روی
shooting position
U
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
natural form
U
وضع بدن هنگام تیراندازی
target round
U
یک دور تیراندازی با تیر وکمان
target rifle
U
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
slow fire
U
یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
ready rack
U
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
preparatory
U
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
armpits
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
ground fire
U
تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeves
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
armpit
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
intermittent
U
اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
trap gun
U
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
freestyle
U
شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
errors
U
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
error
U
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
double barreled shotgun
U
تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
howler
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howlers
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
gunnery
U
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
battle clout
U
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
roving gun
U
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
outshoot
U
تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
high pheasant
U
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
flight arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
springing teal
U
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
first salvo
U
اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
freestyle
U
مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
captive firing
U
ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
neglects
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
verification fire
U
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
subcaliber range
U
تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
neglected
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
redeye
U
موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
shooting line
U
خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
clout shooting
U
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
gunner's rule
U
روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
target captain
U
عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
v ring
U
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
green
U
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
greenest
U
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
sniper scope
U
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
western round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
dry sum
U
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
isolead curve
U
خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com