English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
backstop technology U تکنولوژی با صرفه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
state of the art U جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
economic U نزدیک به صرفه مقرون به صرفه
supply economy U صرفه جویی در مصرف اماد صرفه جویی تدارکاتی
techs U تکنولوژی
tech U تکنولوژی
technology U تکنولوژی
technologies U تکنولوژی
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
elecric technology U تکنولوژی برق
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
electrotechnology U تکنولوژی برق
soft technology U تکنولوژی نرم
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
technology transfer U انتقال تکنولوژی
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
architectonic U تکنولوژی ساختمان
technology U ابزارشناسی تکنولوژی
technologies U ابزارشناسی تکنولوژی
backstop technology U تکنولوژی پشتیبان
appropriate technology U تکنولوژی مناسب
information technology U تکنولوژی اطلاعات
neutral technology U تکنولوژی خنثی
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
technology U دانش فنی تکنولوژی
labor augmenting tednological progress U پیشرفت تکنولوژی کارافزا
technologies U دانش فنی تکنولوژی
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
automotive engineering U تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
globe valve U شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve U شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
mcc U انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
famos U Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
ergonomics U علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
providential U صرفه جو
thrifty U صرفه جو
advantage U صرفه
denebola U صرفه
housewifely U صرفه جو
inadvisable U بی صرفه
economizer U صرفه جو
parsimonious U صرفه جو
economical U صرفه جو
beta leonis U صرفه
behoof U صرفه
penny wise U صرفه جو
frugal U صرفه جو
costings U مقرون به صرفه
gained U صرفه استفاده
cost-effective U مقرون به صرفه
gains U صرفه استفاده
frugally U با صرفه جوئی
economies U صرفه جویی
gain U صرفه استفاده
economy U صرفه جویی
he is a bad husband U صرفه جو نیست
economical U مقرون به صرفه
thrift U صرفه جوئی
thrift U صرفه جویی
frugality U صرفه جویی
inexpensive U معقول صرفه جو
frugal U با صرفه اندک
chariness U صرفه جوئی
economization U صرفه جوئی
saving U صرفه جویی
reprographics U تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
It is not economical. U مقرون به صرفه نیست.
spareable U قابل صرفه جویی
spillover benefits U صرفه جوئیهای خارجی
To save . To economize. U صرفه جوئی کردن
thriftily U از روی صرفه جوئی
cut corners <idiom> U صرفه جویی کردن
provident U صرفه جو اینده نگر
economies of scale U صرفه جوئیهای مقیاس
economizing method U روش صرفه جویی
economized U صرفه جویی کردن
economizes U صرفه جویی کردن
economizing U صرفه جوئی کردن
scrounge U صرفه جویی کردن
scrounged U صرفه جویی کردن
scrounges U صرفه جویی کردن
consumption economies U صرفه جوئیهای مصرفی
scrounging U صرفه جویی کردن
sparing U مضایقه کننده صرفه جو
economy factor U ضریب صرفه جویی
external economies U صرفه جوئیهای خارجی
economize U صرفه جویی کردن
save U صرفه جویی کردن
saved U صرفه جویی کردن
saves U صرفه جویی کردن
internal economies U صرفه جوئیهای داخلی
economised U صرفه جویی کردن
economises U صرفه جویی کردن
parsimony U صرفه جویی کم خرجی
economising U صرفه جویی کردن
gas saving U صرفه جویی در مصرف بنزین
advantageously U با داشتن صرفه یا سود سودمندانه
providence U صرفه جویی اینده نگری
feed heater U دستگاه صرفه جویی درحرارت
an economist of time U متخصص در صرفه جویی وقت
economies of scale U صرفه جوئیهای تولید انبوه
economizer U صرفه جویی کننده انرژی
diseconomies of scale U عدم صرفه جوئی به مقیاس
time saver U صرفه جویی کننده در وقت
penny wise and pound foolish U صرفه جو در پنی و ولخرج درلیره
internal diseconomies U عدم صرفه جوئیهای داخلی
computer output microfilm U فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
austerity package U بسته صرفه جویی [اقتصاد] [سیاست]
to save up for something U برای چیزی صرفه جویی کردن
housewifely U از روی خانه داری یا صرفه جوئی
silicon valley U محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
an economist of time U کسی که میتواند در وقت صرفه جویی کند
cim U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
computer input microfilm U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
laborsaving U تقلیل دهنده زحمت کارگر صرفه جویی کننده در میزان کار
cut corners <idiom> U [زمانی که چیزی برای صرفه جویی در هزینه به طور بد انجام شده است]
farm technology U روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
economizing U صرفه جویی در دارایی حداکثر استفاده را از دارایی موجود کردن
library U و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
libraries U و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com