Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ibidem
U
تکرار میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cyclic
U
عملی که مرتب تکرار میشود
hold
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
holds
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
loop
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
looped
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loops
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
endless
U
بخش متمادی نواز ضبط یا چندین دستور کامپیوتری که پیامی تکرار میشود
echolalia
U
تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
for next loop
U
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
fractal
<adv.>
<noun>
O
شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
iterative process
U
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
leitmotif
U
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotive
U
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
persistent offender
U
مجرم مصر به تکرار جرم در CL هر گاه کسی پس ازرسیدن به 12 سال سه بارمرتکب جرایمی که مجازاتشان حبس است بشودمشمول تجدید مجازات میشود
typematic
U
هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
Could you repeat what you said, please?
U
میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
Other Matches
quote
U
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quoted
U
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes
U
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
repeater coil
U
سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
recidivism
U
تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
repeat
U
تکرار کردن تکرار شدن
repeats
U
تکرار کردن تکرار شدن
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
softest
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation
U
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
seconded
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
workgroup
U
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
autos
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
renewal
U
تکرار
reduplication
U
تکرار
repeats
U
تکرار
recidivism
U
تکرار
rehearsals
U
تکرار
rehearsal
U
تکرار
renewals
U
تکرار
practising
U
تکرار
tautology
U
تکرار
practicing
U
تکرار
practise
U
تکرار
practises
U
تکرار
iterance
U
تکرار
reiteration
U
تکرار
replication
U
تکرار
iteration
U
تکرار
recapitulation
U
تکرار
frequency
U
تکرار
frequentation
U
تکرار
regularly
[often]
<adv.>
U
به تکرار
repetitions
U
تکرار
repetition
U
تکرار
on any number of occasions
<adv.>
U
به تکرار
oft
[archaic, literary]
<adv.>
U
به تکرار
recapitulations
U
تکرار
often
<adv.>
U
به تکرار
frequently
<adv.>
U
به تکرار
many times
<adv.>
U
به تکرار
duplication
U
تکرار
practice
U
تکرار
frequence
U
تکرار
tautologies
U
تکرار
repeat
U
تکرار
epanalepsis
U
تکرار
a lot of times
<adv.>
U
به تکرار
ingemination
U
تکرار
frequentness
U
تکرار
frequencies
U
تکرار
recurs
U
تکرار شدن
frequents
U
تکرار شونده
uses
U
تکرار ممارست
repetition instruction
U
دستورالعمل تکرار
recur
U
تکرار شدن
repetition of position
U
تکرار وضعیت
repetitous
U
تکرار کننده
replication
U
پاسخگویی تکرار
reptition compulstion
U
وسواس تکرار
frequenting
U
تکرار شونده
repetition of an act
U
تکرار کاری
repetition instruction
U
دستوالعمل تکرار
merism
U
تکرار متشابهات
repeater
U
تکرار کننده
repeatable
U
قابل تکرار
repeatability
U
قابلیت تکرار
circular frequency
U
تکرار دورانی
pulse repetition
U
تکرار ضربان
frequency of vibration
U
تکرار ارتعاش
rehearsal
U
تکرار عملیات
rehearsal
U
تکرار مجدد
pulse repetition
U
تکرار تپش
frequent
U
تکرار شونده
rehearsals
U
تکرار عملیات
rehearsals
U
تکرار مجدد
frequented
U
تکرار شونده
recidivism
U
تکرار جرم
palilogy
U
تکرار تاکیدی
use
U
تکرار ممارست
repeat counter
U
شمارنده تکرار
repeat key
کلید تکرار
typematic key
کلید تکرار
pleonasm
U
تکرار بیمورد
repeats
U
تکرار تجدید
iterative
U
تکرار کننده
iterative
U
تکرار شده
repetitions
U
باز گو تکرار
repetition
U
باز گو تکرار
tautologic
U
بیهوده تکرار کن
to repeat oneself
U
تکرار شدن
iterate
U
تکرار کردن
iterant
U
تکرار کننده
repeats
U
تکرار کردن
repeat
U
تکرار کردن
repeat
U
تکرار کنید
repeat
U
تکرار تجدید
ingeminate
U
تکرار کردن
iterable
U
تکرار کردنی
Come again
<idiom>
دوباره تکرار کن.
repeats
U
تکرار کنید
reiterating
U
تکرار کردن
renew
U
تکرار کردن
renewing
U
تکرار کردن
renews
U
تکرار کردن
replicate
U
تکرار کردن
replicated
U
تکرار کردن
replicates
U
تکرار کردن
replicating
U
تکرار کردن
reiterates
U
تکرار کردن
reiterated
U
تکرار کردن
reiterate
U
تکرار کردن
recurred
U
تکرار شدن
auto repeat
U
خود تکرار
phototransistor
U
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
recidivist
U
عامل تکرار جرم
duplication check
U
مقابله از راه تکرار
autorepeat key
U
کلید تکرار خودکار
overeun error
U
خطای تکرار شده
ingeminate
U
تکرار و تاکید کردن
recidivist
U
تکرار کننده جرم
recidivists
U
تکرار کننده جرم
recidivists
U
عامل تکرار جرم
recidivism
U
بازگشت به تکرار جنایات
spaced repetition
U
تکرار فاصله دار
recapitulations
U
تکرار رشدو نمو
recapitulation
U
تکرار رشدو نمو
recapitulations
U
تکرار رئوس مطالب
recapitulation
U
تکرار رئوس مطالب
regenerative repeater
U
تکرار کننده باززا
repeat action key
U
کلید تکرار عمل
over and over
<idiom>
U
مکرا تکرار کردن
reduplicate
U
تکرار کردن دوچندان
recurring costs
U
هزینههای تکرار شونده
frequency function
U
تابع تکرار
[ریاضی]
polysyndeton
U
تکرار حرف ربط
to make repeat
U
وادار به تکرار کردن
recidivation
U
بازگشت به تکرار جنایات
self-
U
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
transferring
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer
U
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys
U
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop
U
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
additions
U
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
addition
U
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
rehashes
U
تکرار مکررات چیز تکراری
recapitulated
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
unfrequented
U
دور افتاده تکرار نشدنی
monotone
U
صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
recapitulates
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
iteration
U
تکرار یک برنامه برای حل مشکل
rehashed
U
تکرار مکررات چیز تکراری
cycles
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cumulative distribution function
U
تابع تکرار تجمعی
[ریاضی]
rehash
U
تکرار مکررات چیز تکراری
that will be the day
<idiom>
U
چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com