English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
division artillery U توپخانه لشگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pack artillery U توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities U چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
divisions U لشگر
rearguard U پس لشگر
arose U لشگر
division U لشگر
corps U لشگر
army U لشگر
armies U لشگر
intradivision U در داخل لشگر
vanguard U پیش لشگر
division commander U فرمانده لشگر
division engineer U مهندسی لشگر
division support area U منطقه پشتیبانی لشگر
panzer U لشگر زرهی المانی
rear barrier U حد عقب سپاه یا لشگر
airial division U لشگر محمول هوایی
division engineer U یکان مهندسی لشگر
division support command U فرماندهی پشتیبانی لشگر
intradivision U داخل لشگری داخله لشگر
forays U پیشتاز لشگر گروه یورتچی
foray U پیشتاز لشگر گروه یورتچی
to count U بشماره مردم یا سپاهی لشگر نگاه کردن
intermediate area U منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
gunnery U توپخانه
ordnance U توپخانه
artillery U توپخانه
ordnace U توپخانه
hostile artillery U توپخانه دشمن
coastal artillery U توپخانه ساحلی
cannonry U توپ و توپخانه
battering train U توپخانه محاصره
field artillery U توپخانه صحرائی
artillery piece U قبضه توپخانه
artillery mount U سکوی توپخانه
artillery mount U قنداق توپخانه
artillery group U گروه توپخانه
artillery corps U رسته توپخانه
corps artillery U توپخانه سپاه
division artillery U توپخانه لشگری
heavy artillery U توپخانه سنگین
gunner's party U گروه توپخانه
light artillery U توپخانه سبک
fieldartillery U توپخانه صحرایی
field atrillery U توپخانه صحرایی
self propelled U توپخانه خودکششی
medium artillery U توپخانه متوسط
towed artillery U توپخانه کششی
artillery corps U قسمت توپخانه
gunners U جمعی توپخانه
armored artillery U توپخانه زرهی
armored artillery U توپخانه زرهدار
turret U برج توپخانه
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
artillery U رسته توپخانه
gunner U جمعی توپخانه
turrets U برج توپخانه
flak U توپخانه ضد هوایی
gunnery U توپخانه دریایی
artillery U توپخانه صحرایی
gunnery U علم توپخانه
army artillery U توپخانه ارتش
artillery annex U پیوست توپخانه
artillery ammunition U مهمات توپخانه
artillery brigade U تیپ توپخانه
artillery branch U رسته توپخانه
artillery battalion U گردان توپخانه
antitank artillery U توپخانه ضد تانک
artillerist U متخصص توپخانه
firing chart U طرح تیر توپخانه
aerial field artillery U توپخانه محمول هوایی
fire plan U طرح اتش توپخانه
active status U خط مشی فعال توپخانه
gunnery ship U ناو اموزشی توپخانه
flak U توپخانه پدافند هوایی
artillery fire plan U طرح اتش توپخانه
gunnery U قوانین تیر توپخانه
spotter U دیدبان توپخانه دریایی
artillery carriage U قنداق سلاح توپخانه
no fire line U خط منع اتش توپخانه
rolling barrage U سد اتش غلطان توپخانه
air defense artillery U توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery fire unit U سکوی توپخانه پدافندهوایی
all available U تمام توپخانه موجود
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
army artillery U توپخانه نیروی زمینی
artillery chart U طرح تیر توپخانه
artillery liaison officer U افسر رابط توپخانه
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
stargauge U وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
jato unit U موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
battery U حمله با توپخانه ضرب و جرح
batteries U حمله با توپخانه ضرب و جرح
air and naval gunfire U اتش توپخانه دریایی و هوایی
ask ask U توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
air defense artillery fire unit U یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
fire control U دستگاه کنترل اتش توپخانه
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
plotting room U مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
engagement control U کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
surface mission U پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
towed U توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air spot U تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . U توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
gun salute U سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
survey information center U مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
spotting line U خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
bombardment U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
mobile employment U استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
bombardments U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observers U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
observer U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
mid range U موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
offset plottin U روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
service of the piece U مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
fire call U درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com