Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unequal distribution of income
U
توزیع نابرابر درامد
uneven distribution of income
U
توزیع نابرابر درامد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
income distribution
U
توزیع درامد
distribution of income
U
توزیع درامد
size distribution of income
U
توزیع درامد مقداری
redistribution of income
U
توزیع دوباره درامد
personal distribution
U
توزیع درامد فردی
theory of income distribution
U
نظریه توزیع درامد
size distribution of income
U
توزیع درامد برحسب مقدار
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
pareto distribution
U
در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
appropriation
U
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
disposable personal income
U
درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
functional distribution
U
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
unequal
U
نابرابر
lop sided
U
نابرابر
one legged
U
نابرابر
incongrvent
U
بی تناسب نابرابر
scalene
U
نابرابر پهلو
scragglier
U
نابرابر و تنک
scraggliest
U
نابرابر و تنک
scraggly
U
نابرابر و تنک
disparate
U
نابرابر نامساوی
inequilateral
U
[دارای پهلوی نابرابر]
chemical shift non equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
poisson distribution
U
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
regressive income tax
U
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
distribution
U
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions
U
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
earnings
U
درامد
proceeds
U
درامد
income
U
درامد
admission
U
درامد
admissions
U
درامد
emoluments
U
درامد
means
U
درامد
gainings
U
درامد
prelusion
U
درامد
hatches
U
درامد
hatched
U
درامد
hatch
U
درامد
it wasprologue to the nextmove
U
درامد
makings
U
درامد
revenue
U
درامد
remunerative
U
پر درامد
earning
U
درامد
returns
U
درامد
comings in
U
درامد
emolument
U
درامد
total revenue
U
درامد کل
returning
U
درامد
returned
U
درامد
total income
U
درامد کل
return
U
درامد
revenue sharing
U
سهیم در درامد
earned
U
درامد داشتن
per capita income
U
درامد سرانه
revenue function
U
تابع درامد
flow of income
U
گردش درامد
flow of income
U
جریان درامد
fixed income
U
درامد ثابت
benefice
U
درامد کلیسایی
unearned revenue
U
درامد نامکتسب
revenue sources
U
منابع درامد
unearned revenue
U
درامد باداورده
transitory income
U
درامد انتقالی
ordinary income
U
درامد عادی
income determination
U
تعیین درامد
income consumption curve
U
منحنی درامد
income and expenditure
U
درامد و هزینه
income analysis
U
تحلیل درامد
imputed income
U
درامد انتسابی
imputed income
U
درامد ضمنی
imperial decree
U
درامد نامشروع
immoral earning
U
درامد نامشروع
illicit earning
U
درامد نامشروع
notional income
U
درامد خیالی
gross income
U
درامد ناخالص
present income
U
درامد جاری
economic income
U
درامد اقتصادی
earnings per share
U
درامد هر سهم
current income
U
درامد جاری
average revenue
U
درامد متوسط
deferred credits
U
درامد پس افتاده
personal income
U
درامد سرانه
total revenue function
U
تابع درامد کل
attachment of earnings
U
توقیف درامد
total revenue curve
U
منحنی درامد کل
deduction from income
U
کسور درامد
unremunerative careers
U
مشاغل کم درامد
annual income
U
درامد سالانه
annual earnings
U
درامد سالانه
transfer income
U
درامد انتقالی
actual income
U
درامد واقعی
temporary income
U
درامد موقتی
tax revenue
U
درامد مالیاتی
disposable income
U
درامد دریافتی
sinfonia
U
پیش درامد
permanent income
U
درامد دائمی
personal income
U
درامد شخصی
prelude
U
پیش درامد
preludes
U
پیش درامد
meanest
U
منابع درامد
stream of income
U
جریان درامد
Inland Revenue
U
درامد داخلی
internal revenue
U
درامد داخلی
meaner
U
منابع درامد
mean
U
منابع درامد
supplementary income
U
درامد تکمیلی
broken-down
U
ازپای درامد
median income
U
درامد میانی
median income
U
درامد متوسط
mean income
U
درامد متوسط
income tax
U
مالیات بر درامد
real income
U
درامد واقعی
net income
U
درامد خالص
overture
U
پیش درامد
overtures
U
پیش درامد
broken down
U
ازپای درامد
to bring a return
U
درامد دادن
national income
U
درامد ملی
municipal revenue
U
درامد شهرداری
money income
U
درامد پولی
income taxes
U
مالیات بر درامد
incremental revenue
U
درامد نهائی
auras
U
پیش درامد
income per capita
U
درامد سرانه
relative income
U
درامد نسبی
aura
U
پیش درامد
means
U
توانائی درامد
psychic income
U
درامد بی دردسر
earn
U
درامد داشتن
marginal revenue
U
درامد نهائی
earns
U
درامد داشتن
marginal income
U
درامد نهائی
notional income
U
درامد فرضی
it proved false
U
دروغ درامد
nominal income
U
درامد اسمی
prologues
U
پیش درامد
net revenue
U
درامد خالص
it weighed kilogrammes
U
سه کیلوگرم درامد
prologue
U
پیش درامد
income leakage
U
نشت درامد
income leakage
U
کسر درامد
present income
U
درامد حال
it scaled kilograms
U
ده کیلوگرم درامد
current income
U
درامد یک سال مالی
unearned income
U
درامد ازمبنایی جز کار
nonmonetary income
U
درامد غیر پولی
net national income
U
درامد خالص ملی
unearned income
U
درامد باد اورده
circular flow of income
U
جریان دوری درامد
negative income tax
U
مالیات بر درامد منفی
circular flow of income
U
گردش دورانی درامد
surtax
U
مالیات بر درامد اضافی
net tax revenue
U
خالص درامد مالیاتی
business income
U
درامد خالص تجارتی
corporation income tax
U
مالیات بر درامد شرکتها
bunched income
U
درامد خدمات شخصی
national net income
U
درامد خالص ملی
theory of income determination
U
نظریه تعیین درامد
national money income
U
درامد ملی پولی
single tax
U
مالیات بر درامد انفرادی
earning asset
U
دارائی ایجادکننده درامد
margin revenue
U
سهم درامد از فروش
real national income
U
درامد ملی واقعی
factor earnings
U
درامد عوامل تولید
non tax revenue
U
درامد غیر مالیاتی
income effect
U
تناسب خرید با درامد
progressive income tax
U
مالیات بر درامد تصاعدی
personal income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
individual income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
gross national income
U
درامد ناخالص ملی
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
marginal revenue curve
U
منحنی درامد نهائی
marginal revenue function
U
تابع درامد نهائی
national income determination
U
تعیین درامد ملی
national income analysis
U
تحلیل درامد ملی
deferred income
U
پیش دریافت درامد
earned income
U
درامد تحصیل شده
taxable income
U
درامد مشمول مالیات
disposable income
U
درامد قابل تصرف
dissaving
U
مصرف بیش از درامد
proportional income tax
U
مالیات بر درامد تناسبی
his income
U
هر چه درامد داردخرج میکند
supertax
U
مالیات بر درامد اضافی
marginal utility of income
U
مطلوبیت نهائی درامد
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
income multiplier
U
ضریب فزاینده درامد
depleted
U
تقلیل درامد ملی
beneficed
U
دارای درامد کلیسایی
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
deplete
U
تقلیل درامد ملی
budget
U
حساب درامد وخرج
budgeted
U
حساب درامد وخرج
depleting
U
تقلیل درامد ملی
budgets
U
حساب درامد وخرج
windfall income
U
درامد باد اورده
depletes
U
تقلیل درامد ملی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com