Perdic | توزیع درامد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 214 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	distribution of income U	توزیع درامد
	income distribution U	توزیع درامد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	appropriation U	بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
	demand factors U	پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
	functional distribution of income U	توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
	pareto distribution U	در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
	personal distribution U	توزیع درامد فردی
	redistribution of income U	توزیع دوباره درامد
	size distribution of income U	توزیع درامد مقداری
	size distribution of income U	توزیع درامد برحسب مقدار
	theory of income distribution U	نظریه توزیع درامد
	unequal distribution of income U	توزیع نابرابر درامد
	uneven distribution of income U	توزیع نابرابر درامد
Other Matches

	disposable personal income U	درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
	functional distribution U	توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
	poisson distribution U	این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
	regressive income tax U	مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	distributions U	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
	distribution U	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
	earning U	درامد
	makings U	درامد
	admission U	درامد
	income U	درامد
	proceeds U	درامد
	comings in U	درامد
	admissions U	درامد
	revenue U	درامد
	remunerative U	پر درامد
	it wasprologue to the nextmove U	درامد
	gainings U	درامد
	hatched U	درامد
	hatches U	درامد
	total income U	درامد کل
	prelusion U	درامد
	earnings U	درامد
	emoluments U	درامد
	emolument U	درامد
	hatch U	درامد
	means U	درامد
	returned U	درامد
	total revenue U	درامد کل
	returns U	درامد
	returning U	درامد
	return U	درامد
	means U	توانائی درامد
	supplementary income U	درامد تکمیلی
	deferred credits U	درامد پس افتاده
	to bring a return U	درامد دادن
	total revenue function U	تابع درامد کل
	earn U	درامد داشتن
	earns U	درامد داشتن
	total revenue curve U	منحنی درامد کل
	disposable income U	درامد دریافتی
	average revenue U	درامد متوسط
	temporary income U	درامد موقتی
	tax revenue U	درامد مالیاتی
	earned U	درامد داشتن
	revenue sharing U	سهیم در درامد
	deduction from income U	کسور درامد
	net income U	درامد خالص
	permanent income U	درامد دائمی
	attachment of earnings U	توقیف درامد
	relative income U	درامد نسبی
	personal income U	درامد شخصی
	personal income U	درامد سرانه
	real income U	درامد واقعی
	benefice U	درامد کلیسایی
	psychic income U	درامد بی دردسر
	actual income U	درامد واقعی
	present income U	درامد جاری
	annual earnings U	درامد سالانه
	annual income U	درامد سالانه
	internal revenue U	درامد داخلی
	Inland Revenue U	درامد داخلی
	revenue sources U	منابع درامد
	net revenue U	درامد خالص
	it weighed kilogrammes U	سه کیلوگرم درامد
	current income U	درامد جاری
	stream of income U	جریان درامد
	nominal income U	درامد اسمی
	sinfonia U	پیش درامد
	notional income U	درامد فرضی
	notional income U	درامد خیالی
	ordinary income U	درامد عادی
	per capita income U	درامد سرانه
	prelude U	پیش درامد
	preludes U	پیش درامد
	it scaled kilograms U	ده کیلوگرم درامد
	revenue function U	تابع درامد
	present income U	درامد حال
	transfer income U	درامد انتقالی
	overture U	پیش درامد
	auras U	پیش درامد
	aura U	پیش درامد
	broken down U	ازپای درامد
	broken-down U	ازپای درامد
	imputed income U	درامد ضمنی
	imperial decree U	درامد نامشروع
	unremunerative careers U	مشاغل کم درامد
	income tax U	مالیات بر درامد
	income leakage U	نشت درامد
	income leakage U	کسر درامد
	imputed income U	درامد انتسابی
	income taxes U	مالیات بر درامد
	overtures U	پیش درامد
	income determination U	تعیین درامد
	economic income U	درامد اقتصادی
	earnings per share U	درامد هر سهم
	income consumption curve U	منحنی درامد
	income and expenditure U	درامد و هزینه
	income analysis U	تحلیل درامد
	immoral earning U	درامد نامشروع
	income per capita U	درامد سرانه
	incremental revenue U	درامد نهائی
	mean U	منابع درامد
	mean income U	درامد متوسط
	median income U	درامد متوسط
	fixed income U	درامد ثابت
	unearned revenue U	درامد باداورده
	unearned revenue U	درامد نامکتسب
	money income U	درامد پولی
	municipal revenue U	درامد شهرداری
	prologue U	پیش درامد
	prologues U	پیش درامد
	national income U	درامد ملی
	transitory income U	درامد انتقالی
	meaner U	منابع درامد
	meanest U	منابع درامد
	gross income U	درامد ناخالص
	illicit earning U	درامد نامشروع
	marginal income U	درامد نهائی
	marginal revenue U	درامد نهائی
	flow of income U	جریان درامد
	median income U	درامد میانی
	flow of income U	گردش درامد
	it proved false U	دروغ درامد
	average revenue product U	درامد متوسط محصول
	beneficed U	دارای درامد کلیسایی
	gross national income U	درامد ناخالص ملی
	his income U	هر چه درامد داردخرج میکند
	bunched income U	درامد خدمات شخصی
	factor earnings U	درامد عوامل تولید
	dissaving U	مصرف بیش از درامد
	business income U	درامد خالص تجارتی
	income effect U	تناسب خرید با درامد
	national net income U	درامد خالص ملی
	national money income U	درامد ملی پولی
	individual income tax U	مالیات بر درامد شخصی
	national income determination U	تعیین درامد ملی
	national income analysis U	تحلیل درامد ملی
	personal income tax U	مالیات بر درامد شخصی
	margin revenue U	سهم درامد از فروش
	marginal revenue curve U	منحنی درامد نهائی
	marginal revenue function U	تابع درامد نهائی
	marginal revenue product U	درامد محصول نهائی
	marginal utility of income U	مطلوبیت نهائی درامد
	negative income tax U	مالیات بر درامد منفی
	deferred income U	پیش دریافت درامد
	earning asset U	دارائی ایجادکننده درامد
	net national income U	درامد خالص ملی
	circular flow of income U	گردش دورانی درامد
	circular flow of income U	جریان دوری درامد
	corporation income tax U	مالیات بر درامد شرکتها
	nonmonetary income U	درامد غیر پولی
	non tax revenue U	درامد غیر مالیاتی
	current income U	درامد یک سال مالی
	earned income U	درامد تحصیل شده
	income multiplier U	ضریب فزاینده درامد
	disposable income U	درامد قابل تصرف
	single tax U	مالیات بر درامد انفرادی
	budgets U	حساب درامد وخرج
	wage income U	درامد بشکل دستمزد
	net tax revenue U	خالص درامد مالیاتی
	unearned income U	درامد ازمبنایی جز کار
	unearned income U	درامد باد اورده
	relative income hypothesis U	فرضیه درامد نسبی
	theory of income determination U	نظریه تعیین درامد
	revenue U	درامد سود سهام
	depletion U	تقلیل درامد ملی
	taxable income U	درامد مشمول مالیات
	surtax U	مالیات بر درامد اضافی
	real national income U	درامد ملی واقعی
	budgeted U	حساب درامد وخرج
	progressive income tax U	مالیات بر درامد تصاعدی
	depleting U	تقلیل درامد ملی
	depletes U	تقلیل درامد ملی
	deplete U	تقلیل درامد ملی
	proportional income tax U	مالیات بر درامد تناسبی
	depleted U	تقلیل درامد ملی
	windfall income U	درامد باد اورده
	budget U	حساب درامد وخرج
	supertax U	مالیات بر درامد اضافی
	dissemination U	توزیع
	allotments U	توزیع
	allotment U	توزیع
	distribution U	توزیع
	distributions U	توزیع
	marketing U	توزیع
	issue U	توزیع
	issued U	توزیع
	issues U	توزیع
	t distribution U	توزیع تی
	repartition U	توزیع
	dispensations U	توزیع
	dispensation U	توزیع
	income forgone U	درامد صرف نظر شده
	disposable income U	درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
	pocketbooks U	درامد کتابچه یا دفتر بغلی
	autonomous investment U	سرمایه مستقل از درامد ملی
	rental income U	درامد ناشی از اجاره بها
	property income U	درامد ناشی از املاک ومستغلات
	personal disposable income U	درامد قابل تصرف شخصی