English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
prepare mortar U تهیه ملات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
abram's law U این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
lime cement mortar U ملات باتارد ملات حرامزاده
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
grout U ملات شل
clay mortar U ملات گل
mortars U ملات
mortar U ملات
water proofed mortar U ملات ابی
hydraulic mortar U ملات ابی
lime cement mortar U ملات سه گرگه
hawk U تخته ملات
plastic mortar U ملات خمیری
hydraulic mortar U ملات اب بند
jointing wood U شمشه ملات
water proofed mortar U ملات اب بند
lime cement mortar U ملات کندگیر
lean concrete U بتن کم ملات
mortar mixing U ملات سازی
prepare mortar U ساختن ملات
lime mortar U ملات اهکی
lime mortar U ملات اهک
trass mortar U ملات تراس
hawked U تخته ملات
rubble with binding material U سنگچینی با ملات
hawks U تخته ملات
portland cement mortat U ملات سیمان
cement mortar U ملات سیمانی
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
setting time U مدت گرفتن ملات
portland cement mortat U ملات سیمان پرتلند
skin with mortar U اندود کردن با ملات
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
dry rubble fill U سنگچینی بدون ملات
skin with mortar U رومالی کردن با ملات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
mortar mill U مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
mortar tub U تشت ملات سازی یا استانبولی
vacuum concrete U ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه
provision U تهیه
ministration U تهیه
procurement U تهیه
housing U تهیه جا
supply U تهیه
off hand U بی تهیه
supplying U تهیه
supplied U تهیه
seating U تهیه جا
purveyed U تهیه
preparations U تهیه
counter preparation U ضد تهیه
purveying U تهیه
purveys U تهیه
preparation U تهیه
preparing U تهیه کردن
prepares U تهیه کردن
placements U تهیه کار
prepare U تهیه کردن
placements U تهیه شغل
afford U تهیه کردن
provides U تهیه کردن
process U تهیه کردن
blend U تهیه کردن
blends U تهیه کردن
preparation fire U تیر تهیه
affords U تهیه کردن
affording U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
catering U تهیه کردن
afforded U تهیه کردن
caters U تهیه کردن
placement U تهیه شغل
placement U تهیه کار
provides U تهیه دیدن
procure U تهیه کردن
preparatorily U بعنوان تهیه
procured U تهیه کردن
procures U تهیه کردن
photo imagery U تهیه عکس
provisionment U تهیه خواربار
parasceve U روز تهیه
procuring U تهیه کردن
on the stocks U د رشرف تهیه
preparator U تهیه کننده
preparation of food U تهیه خوراک
administers U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
preparation time U زمان تهیه
provide U تهیه کردن
provide U تهیه دیدن
administer U تهیه کردن
purveyance U تهیه خواربار
supplying U تهیه کردن
preparation U تهیه مقدمات
appropriated <adj.> <past-p.> U تهیه شده
provided <adj.> <past-p.> U تهیه شده
preparation U تهیه و ارایش
preparations U تهیه مقدمات
preparations U اتش تهیه
base development U تهیه پایگاه
preparations U تهیه و ارایش
preparation U اتش تهیه
fabricator U تهیه کننده
furtherance U تهیه وسایل
provided [that] <conj.> U تهیه شده
supply U تهیه کردن
supplied U تهیه کردن
vacuum-packed تهیه شده
to bargain for U تهیه دیدن
weaponry U تهیه سلاح
to find in U تهیه کردن
pitched U تهیه دیده
provision U تهیه کردن
the water supply of tehran U تهیه اب تهران
the preparation day U روز تهیه
suppliers U تهیه کننده
supplier U تهیه کننده
to make provision U تهیه دیدن
preparation fire U اتش تهیه
lighting feeder U تهیه روشنایی
victualage U تهیه اذوقه
processes U تهیه کردن
victual U تهیه اذوقه
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
triplicity U تهیه در سه نسخه
triplication U تهیه در سه نسخه
data processing U تهیه اطلاعات
laid on <past-p.> U تهیه شده
counter preparation U تیر ضد تهیه
programmer U تهیه کننده برنامه
prearrange U قبلا تهیه کردن
bills U تهیه کردن صورتحساب
forge U تهیه جنس قلابی
furred U تهیه شده باخز
polychromy U فن تهیه نقوش الوان
bill U تهیه کردن صورتحساب
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
forges U تهیه جنس قلابی
effigies U تمثال تهیه کردن
effigy U تمثال تهیه کردن
area projection U تهیه تصویر منطقه
area projection U تهیه نقشه از منطقه
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
duplicators U ماشین تهیه رونوشت
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
lyonnaise U باپیاز تهیه شده
acetylene generator U دستگاه تهیه استیلن
process U تهیه و تولید کردن
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
topography U تهیه نقشه از عوارض
prearranged U از پیش تهیه شده
programmers U تهیه کننده برنامه
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
it is in preparation U در دست تهیه است
he is an adequate provider U برای تهیه خواربار
budgeter U تهیه کننده بودجه
programme U برنامه تهیه کردن
programmes U برنامه تهیه کردن
budgeteer U تهیه کننده بودجه
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
hydrography U تهیه نقشه دریایی
information providers U تهیه کنندگان اطلاعات
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
beach unit U یکان تهیه بارانداز
barrier tactics U تاکتیک تهیه موانع
processes U تهیه و تولید کردن
enable U تهیه کردن برای
affordable قابل تهیه و خریداری
cold turkey U بدون تهیه وتدارک
procurement U تهیه و تحویل اماد
harness U اشیاء تهیه کردن
harnessed U اشیاء تهیه کردن
harnessing U اشیاء تهیه کردن
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
program U برنامه تهیه کردن
stenciller U تهیه کننده استنسیل
stenciler U تهیه کننده استنسیل
preparatory U مربوط به تهیه یامقدمات
host U تهیه تسهیلات ورزشی
hosted U تهیه تسهیلات ورزشی
hosting U تهیه تسهیلات ورزشی
enabled U تهیه کردن برای
enables U تهیه کردن برای
enabling U تهیه کردن برای
programs U برنامه تهیه کردن
get U تهیه کردن فهمیدن
gets U تهیه کردن فهمیدن
getting U تهیه کردن فهمیدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com