English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
baring the king U تنها کردن شاه شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bare king U شاه تنها یا بی یاور شطرنج
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
kick back <idiom> U تنها استراحت کردن
to live to oneself U تنها زندگی کردن
rat race <idiom> U رها کردن ،تنها گذاشتن
one-track mind <idiom> U تنها به یک چیز فکر کردن
lip service <idiom> U تنها زبونی موافقت کردن
live out of a suitcase <idiom> U تنها بایک چمدان زندگی کردن
to play at chess U شطرنج بازی کردن
To checkmate . U مات کردن ( د ربازی شطرنج )
adjusting U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusts U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjust U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
merest U تنها
solo U تنها
soles U تنها
unaccompanied U تنها
solos U تنها
just U تنها
mere U تنها
solitarily U تنها
out in the cold <idiom> U تنها
uniquely U تنها
loneliest U تنها
solitary U تنها
lonelier U تنها
unique U تنها
only U تنها
lonely U تنها
single handed U تنها
single U تنها
sole U تنها
by yourself U تنها
alone U تنها
single-handed U تنها
by one,s self U تنها
lone U تنها
solus U تنها
by oneself U تنها
exclusive U تنها
single line U خط تنها
recluses U تنها
by it self U تنها
recluse U تنها
siolus U تنها
soles U تنها انحصاری
read only U تنها خواندنی
Do not leave me alone. U من را تنها نگذار.
sole U شالوده تنها
he alone went U تنها اورفت
asides U صحبت تنها
aside U صحبت تنها
single U تنها یک نفری
singly U تنها انفرادا
bare handed U دست تنها
single haneded U دست تنها
soli U تنها خوانان
fly by the seat of one's pants <idiom> U دست تنها
to pull a lone oar U تنها کارکردن
lone electron U الکترون تنها
lonesome U تنها وبیکس
leave alone U تنها گذاردن
sole U تنها انحصاری
bread alone U تنها نان
sole argument U تنها دلیل
strands U تنها گذاشتن
soles U شالوده تنها
strand U تنها گذاشتن
wirte only U تنها نوشتن
but U نه تنها بطور محض
to pull a lone oar U تنها پارو زدن
to reckon with out one's host U تنها به قاضی رفتن
adhoc U تنها به این منظور
To go alone to the judge . <proverb> U تنها به قاضى رفتن.
out of pure mischief U تنها از روی بدجنسی
monological U تنها سخن گو خودگووخودشنو
lonely hearts U تنها و جویای همدم
lone pair electron U زوج الکترون تنها
not only he came but U نه تنها امد بلکه
leave in the lurch <idiom> U دست تنها گذاشتن
Come along and keep me company. U بامن بیا تا تنها نباشم
zoon U تنها محصول یک نطفه واحد
fair-weather friend <idiom> U شخصی که تنها دوست است
photon U تنها یک الکترون تابش شود
par for the course <idiom> U تنها چیزیکه انتظار داشته
i did it only for your sake U تنها به خاطرشما این کار را کردم
Leave her alone. U اورا تنها (بحال خود ) بگذار
tapping U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapped U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tap U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
His only aim and object is to make afortune . U تنها قصدش پولدار شدن است
i was reserved for it U تنها برای من مقدر شده بود
endorsement in blank U فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
monarchs U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarch U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
This is the only way to guarantee that ... U تنها راه برای تضمین این است که ...
only death does not tell lies U تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
My only problem is money . U تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
peripheral U و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
You alone can help me. U تنها (فقط )شما می توانید کمکم کنید
letter-box company U شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
I am obsessed by fear of unemployment . U تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
HD U ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
tuners U زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuner U زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
chess U شطرنج
rook U رخ شطرنج
rooks U رخ شطرنج
chequer U شطرنج
al fil U شطرنج
to disturb any one's privacy U کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
sleeping partner U شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
You should always be careful walking alone at night. U همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
sleeping partners U شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
chessomania U شیفتگی شطرنج
chessist U شطرنج دوست
master U استاد شطرنج
postal chess U شطرنج مکاتبهای
pignorate U پیاده شطرنج
chess olympiad U المپیاد شطرنج
chessophrenetic U متعصب شطرنج
chessboard U تخته شطرنج
checker U خانه شطرنج
chessboards U تخته شطرنج
rapid transit U شطرنج سریع
crampet game U بازی شطرنج
mastered U استاد شطرنج
chess master U استاد شطرنج
chess man U مهره شطرنج
chess machine U ماشین شطرنج
traditional chess U شطرنج استاندارد
queen U وزیر شطرنج
queens U وزیر شطرنج
rules of chess U قوانین شطرنج
chessist U شطرنج باز
chess clock U ساعت شطرنج
chequer wise U شطرنج وار
chequer U خانه شطرنج
chess oscar U اسکار شطرنج
pieces U مهره شطرنج
piece U مهره شطرنج
chess problem U مسئله شطرنج
masters U استاد شطرنج
lightning chess U شطرنج سریع
chessmen U مهره شطرنج
chessman U مهره شطرنج
progressive chess U شطرنج سریع
chess board U صفحه شطرنج
squaring U خانه شطرنج
squared U خانه شطرنج
a game of chess U یک مسابقه شطرنج
man U مهره شطرنج
pawn U پیاده شطرنج
impledge U پیاده شطرنج
pawned U پیاده شطرنج
pawning U پیاده شطرنج
pawns U پیاده شطرنج
mans U مهره شطرنج
square U خانه شطرنج
bishop U فیل شطرنج
passer U رونده شطرنج
squares U خانه شطرنج
bishop pairs U دو فیل شطرنج
bishops U فیل شطرنج
bad bishop U فیل بد شطرنج
front de liberation national U فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
latchkey child [کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
This is important, not only today, but also and especially for the future. U این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
cantilever U تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
outpost U پایگاه نفوذی شطرنج
consultation chess U بازی شطرنج مشورتی
outposts U پایگاه نفوذی شطرنج
blundered U اشتباه فاحش در شطرنج
blunder U اشتباه فاحش در شطرنج
candidate move U حرکت انتخابی شطرنج
Americans U تورنمنت دورهای شطرنج
boarded U صفحه یامیز شطرنج
round-robin U تورنمنت دورهای شطرنج
American U تورنمنت دورهای شطرنج
black U بازیگر دوم شطرنج
blundering U اشتباه فاحش در شطرنج
cordon U حبس شاه شطرنج
blunders U اشتباه فاحش در شطرنج
majority U اکثریت پیادهای شطرنج
ending U اخر بازی شطرنج
sicilian defence U دفاع سیسیلی شطرنج
book move U حرکت کتابی شطرنج
endings U اخر بازی شطرنج
majorities U اکثریت پیادهای شطرنج
grandmasters U استاد بزرگ شطرنج
grandmaster U استاد بزرگ شطرنج
cordons U حبس شاه شطرنج
board U صفحه یامیز شطرنج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com