Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pressure adjustment
U
تنظیم فشار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cut-out
U
روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
cut-outs
U
روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pressure gaverner
U
تنظیم کننده فشار
light-load adjustment screw
پیچ تنظیم فشار نور
Other Matches
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
calibration
U
تنظیم
adjustments
U
تنظیم
shaping regulating
U
تنظیم
timing
U
تنظیم
formulation
U
تنظیم
alignments
U
تنظیم
spreading
U
تنظیم
regulation
U
تنظیم
alignment
U
تنظیم
set out
U
تنظیم
adjustment
تنظیم
regularization
U
تنظیم
zipped
U
فشار
isobar
U
تک فشار
zipping
U
فشار
distraint
U
فشار
zips
U
فشار
impact
U
فشار
water pressure
U
فشار اب
isobars
U
تک فشار
isobars
U
هم فشار
compression
U
فشار
zip
U
فشار
pressured
U
فشار
impacts
U
فشار
pressure
U
فشار
violence
U
فشار
stressing
U
فشار
tension
U
فشار
pressure sense
U
حس فشار
stroke
U
فشار با پا
stroked
U
فشار با پا
strokes
U
فشار با پا
stroking
U
فشار با پا
tensions
U
فشار
pushes
U
فشار
sense of pressure
U
حس فشار
pressure vessel
U
فشار
bunt
U
فشار با سر
weight
U
فشار
barometric pressure
U
فشار جو
stresses
U
فشار
isobar
U
هم فشار
exertions
U
فشار
exertion
U
فشار
constraint
U
فشار
brunt
U
فشار
pushed
U
فشار
growing pains
U
فشار
pressor
U
فشار زا
atmospheric pressure
U
فشار جو
pressure curve
U
خم فشار
back iron
U
بن فشار
stress
U
فشار
back pressure
U
پی فشار
push
U
فشار
press
U
فشار
isopiestic
U
هم فشار
isobare
U
هم فشار
pressing
U
فشار
low pressure
U
فشار کم
hydraulic pressure
U
فشار اب
thrust
U
فشار
total pressure
U
فشار کل
line of thrust
U
خط فشار
presses
U
فشار
atmosphere
U
فشار جو
atmospheres
U
فشار جو
ice push
U
فشار یخ
thrusts
U
فشار
pressures
U
فشار
strain
U
فشار
pressuring
U
فشار
strains
U
فشار
fantod
U
فشار
thrusting
U
فشار
to draw out
U
تنظیم کردن
adjustable
U
تنظیم پذیر
set up
U
تنظیم کردن
to draw up
U
تنظیم کردن
rocker gear
U
تنظیم جاروبک
to make out
U
تنظیم کردن
attend
U
تنظیم کردن
attending
U
تنظیم کردن
adjustable
U
قابل تنظیم
conduction
U
هدایت تنظیم
rheostat regulation
U
تنظیم با رئوستا
indictment
U
تنظیم ادعانامه
variability
U
قابلیت تنظیم
regulation
U
پهنه تنظیم
adjusability
U
قابلیت تنظیم
adjusting point
U
نقطه تنظیم
adjustment of fire
U
تنظیم تیر
adjustment of rools
U
تنظیم غلطک
timing
U
تنظیم وقت
indictment
U
تنظیم کیفرخواست
indictments
U
تنظیم کیفرخواست
family planning
U
تنظیم خانواده
indictments
U
تنظیم ادعانامه
adjusted
U
تنظیم شده
regulator
U
تنظیم کننده
will adjust
U
تنظیم می کنم
regulators
U
تنظیم کننده
air adjustment
U
تنظیم هوا
speed adjustment
U
تنظیم سرعت
thermostatic regulation
U
تنظیم با دماپای
trigger control
U
تنظیم با ماشه
regiments
U
تنظیم کردن
regiment
U
تنظیم کردن
vertical adjustment
U
تنظیم عمودی
classifying
U
تنظیم کردن
classify
U
تنظیم کردن
classifies
U
تنظیم کردن
tunable
U
تنظیم پذیر
tunably
U
تنظیم پذیر
spark setting
U
تنظیم جرقه
frame
U
تنظیم کردن
adjust
U
تنظیم کردن
adjusting
U
تنظیم کردن
stup string
U
رشته تنظیم
adjusts
U
تنظیم کردن
thermoregulation
U
تنظیم حرارت
thermoregulation
U
تنظیم دمایی
tuneable
U
تنظیم پذیر
formulating
U
تنظیم کردن
vertical justification
U
تنظیم عمودی
regularizes
U
تنظیم کردن
regularized
U
تنظیم کردن
regularize
U
تنظیم کردن
set the watch
U
تنظیم نگهبانی
regularising
U
تنظیم کردن
to set out
U
تنظیم کردن
regularises
U
تنظیم کردن
to put in to shape
U
تنظیم کردن
regularised
U
تنظیم کردن
regularizing
U
تنظیم کردن
formulate
U
تنظیم کردن
formulates
U
تنظیم کردن
formulated
U
تنظیم کردن
voltage regulation
U
تنظیم ولتاژ
setting ring
U
حلقه تنظیم
attends
U
تنظیم کردن
set screw
U
پیچ تنظیم
pilot valve
U
سوپاپ تنظیم
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
electronic tuning
U
تنظیم الکترونی
expanded contrast
U
تنظیم کنتراست
fine adjustment
U
تنظیم فریف
fine adjustment
U
تنظیم دقیق
regulate
U
تنظیم کردن
corrector
U
تنظیم کننده
preset
U
پیش تنظیم
crystal control
U
تنظیم با بلور
precision adjustment
U
تنظیم دقیق
regulating
U
تنظیم کردن
regulates
U
تنظیم کردن
regulated
U
تنظیم کردن
fine setting
U
تنظیم دقیق
fine setting
U
تنظیم میکرومتری
tune
U
تنظیم کردن
arrangements
U
ترتیب تنظیم
arrangement
U
ترتیب تنظیم
indicement
U
تنظیم ادعانامه
inductive tuning
U
تنظیم القائی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com