English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
latensify U بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
biosynthesis U تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
organic compound U مواد شیمیایی
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
synthetic U مواد شیمیایی و پروسس شده
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chemical defense U پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
inert U که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
pyrocondensation U تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
electroanalysis U تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
bleaches U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleached U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleach U سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
catalytic agent U عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
spray attack U پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
resists U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resist U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
concentration U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentrations U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
Mercerization U مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
dead wool U پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
photography U عکاسی
photogeny U عکاسی
imagery U عکاسی هوایی
kodak U دوربین عکاسی
brownies U یکجوردوربین عکاسی
faxing U عکاسی رادیویی
brownie U یکجوردوربین عکاسی
photographic chemistry U شیمی عکاسی
photography U لوازم عکاسی
photographic U وابسته به عکاسی
heliochrome U عکاسی رنگی
line of collimation U خط محور عکاسی
film U فیلم عکاسی
filmed U فیلم عکاسی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
radiophoto U عکاسی رادیویی
dark room U تاریکخانه عکاسی
photographic fixing U ثبوت عکاسی
photographic accessories U لوازم عکاسی
shutterbug U عاشق عکاسی
flash photography U عکاسی شب بابرق
aerial photography U عکاسی هوائی
photochromy U عکاسی رنگی
fax U عکاسی رادیویی
photoionization U یونش عکاسی
facsimiles U عکاسی رادیویی
facsimile U عکاسی رادیویی
telephotography U عکاسی رادیویی
flashlights U لامپ عکاسی
flashlight U لامپ عکاسی
flash U فلاش عکاسی
flashed U فلاش عکاسی
photographic scale U مقیاس عکاسی
wirephoto U عکاسی رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
flashes U فلاش عکاسی
photographic strip U باند عکاسی
telephoto U عکاسی رادیویی
photographic strip U نوار عکاسی
faxes U عکاسی رادیویی
image format U اندازه فیلم عکاسی
vidicon U لوله دوربین عکاسی
negative photo plane U افق شیشه عکاسی
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
image format U اندازه شیشه عکاسی
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
heliocheomy U عکاسی بارنگ طبیعی
safelight U چراغ تاریکخانه عکاسی
camera axis U محور دوربین عکاسی
telephotography U عکاسی از راه دور
fan cameras U دوربینهای عکاسی منظرهای
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
to print out U چاپ کردن در عکاسی
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
photoflash U فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
camera دوربین یا جعبه عکاسی
photographically U از روی علم عکاسی
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
fixer U دوای ثبوت عکاسی
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
flash lamp U لامپ پر نور عکاسی
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
flashbulb U لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashbulbs U لامپ پرنور فلاش عکاسی
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
photogravure U گراور سازی از روی شیشه عکاسی
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
ground position U نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
chemic U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
chemicals U شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemical U شیمیایی
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
canadian , grid U سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
chemical combination U ترکیب شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com