English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
isotonic exercise U تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی محرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isokinetic exercise U تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی
iron boot U کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
reinforcing stimulus U محرک تقویت کننده
evertor U عضله برون گرداننده عضله راجعه
retentor U عضله نگاهدارنده عضله ماسکه
drive shaft U میله محرک محور محرک
drive shafts U میله محرک محور محرک
s r s model U الگوی محرک- پاسخ- محرک
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
isoresistivity U هم مقاومتی
resistive U مقاومتی
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
resistance welding U جوشکاری مقاومتی
resistance capacitive coupling U جفتگری مقاومتی
r c coupling U جفتگری مقاومتی
resistance coupling U جفتگری مقاومتی
strength weld U جوشکاری مقاومتی
regenetative braking U ترمز مقاومتی
resistance coil U پیچک مقاومتی
resistance thermometer U گرماسنج مقاومتی
resistance drop U افت مقاومتی
resistance braking U ترمز مقاومتی
resistance alloys U الیاژهای مقاومتی
resistance furnace U کوره مقاومتی
resistance loss U اتلاف مقاومتی
resistancae thermometer U دماسنج مقاومتی
resistance butt welding U جوشکاری لب به لب مقاومتی
stimulus stimulus model U الگوی محرک- محرک
s s model U الگوی محرک- محرک
indirect resistance furnace U کوره مقاومتی غیرمستقیم
pulsed resistance welding U جوشکاری مقاومتی ضربهای
resistance seam welding U جوشکاری درزی مقاومتی
resistance pressure welding U جوشکاری فشاری مقاومتی
resistance fusion welding U جوشکاری ذوبی مقاومتی
balancing resistance for generator U ولتپای مقاومتی مولدها
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
stenothermy U کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
resistance arc furnace U کوره مقاومتی قوس نوری
varite U مقاومتی با ضریب دمایی منفی
characteristic strength U مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
terminator U مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
thews U عضله
muscle U عضله
muscles U عضله
triceps U عضله سه سر
protractor U عضله ممدده
transverse U عضله مستعرضه
biceps U عضله دوسر
adducent muscle U عضله مقربه
agonist muscle U عضله موافق
antagonists U عضله مخالف
ciliary muscle U عضله مژگانی
antagonist U عضله مخالف
cramps U گرفتگی عضله
splenius U عضله محرکه
stabilizer muscule U عضله نگاهدارنده
humeri U استخوان عضله
humerus U استخوان عضله
humeruses U استخوان عضله
tics U پرش عضله
cramp U گرفتگی عضله
smooth muscule U عضله صاف
sartorius U عضله خیاطه
tic U پرش عضله
protractors U عضله ممدده
tensor U عضله ممدده
flexor U عضله خم کننده
benders U عضله خم کننده
bender U عضله خم کننده
flexor U عضله تاکننده
trapezius U عضله ذوذنقه
myography U عضله نگاری
sweeney U فلج عضله
sweeny U فلج عضله
myograph U عضله نگار
myalgia U درد عضله
orbicular muscle U عضله باسطه
extensor U عضله بازکننده
ejaculator U عضله انزال
pronator U عضله مکبه
pulled muscle U عضله کشیده شده
myocardium U عضله قلب میان دل
calf machine U دستگاه پرورش عضله
psoas U عضله قطن پیسواس
archer's paralysis U گرفتگی عضله کمانگیر
complexus U عضله پهن گردن
myosin U پروتئین اساسی عضله
crick U انقباض عضله پیداکردن
relaxes U ازاد و شل شدن عضله ها
abductor U عضله دور کننده
injured muscle U عضله اسیب دیده
adductor U عضله نزدیک کننده
relax U ازاد و شل شدن عضله ها
relaxing U ازاد و شل شدن عضله ها
lobe U بخشی از عضله یا مغز
sphincter U عضله تنگ کننده
lobes U بخشی از عضله یا مغز
tonus U کشیدگی طبیعی عضله
tonicity U کشیدگی طبیعی عضله
supinator U عضله مدیره بخارج
supinator muscle U عضله برون گردان
tonus U خاصیت انقباض عضله
abductors U عضله دور کننده
stabilizer muscule U عضله ثابت کننده
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
crimp U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps U پیچش وانقباض عضله درخواب
external rectus U عضله مستقیم برون چشمی
epicardium U قسمت خارجی عضله قلب
hamstring pull U کشیدگی عضله پشت ران
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
myoglobin U پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
tone U کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
d. muscle U ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
tones U کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
levator U عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
masseter U ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charly horse U کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
fascicule U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fasciculus U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle U دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
stapedial U وابسته به عضله واستخوان رکابی گوش میانی
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
motored U محرک
motivation U محرک
appetizing U محرک
motive U محرک
motives U محرک
line driver U محرک خط
motorial U محرک
motory U محرک
motor- U محرک
motors U محرک
motor U محرک
agitators U محرک
fomenter U محرک
agitator U محرک
actuator U محرک
driving U محرک
stimuli U محرک
incitation U محرک
stimulative U محرک
excitant U محرک
anabiotic U محرک
affective U محرک
stimulating U محرک
instigator U محرک
instigators U محرک
drivers U محرک
driver U محرک
stimulus U محرک
stimulus trace U رد محرک
provocative U محرک
incentive U محرک
incentives U محرک
exciting U محرک
irritant U محرک
irritative U محرک
exciter U محرک
irritants U محرک
triggered U محرک
stimulant U محرک
trigger U محرک
stimulants U محرک
irritating U محرک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com