Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dialysis
U
تفرق اتصال
saltus
U
تفرق اتصال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diffraction
U
تفرق
dispersion
U
تفرق
scattering
U
تفرق
scatter
U
تفرق
scatters
U
تفرق
radiation scattering
U
تفرق تابشها
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
rayleigh scattering
U
تفرق عادی تابشها
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
contact
U
اتصال
network
U
اتصال
connector
U
اتصال
seams
U
خط اتصال
fusion
U
اتصال
fusions
U
اتصال
incorporation
U
اتصال
lap joint
U
اتصال لب به لب
colligation
U
اتصال
networks
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
attach
U
اتصال
wiring
U
اتصال
continuity
U
اتصال
attaches
U
اتصال
clutch dog
U
فک اتصال
attaching
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
hitches
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
contacted
U
اتصال
conjuncture
U
اتصال
union
U
اتصال
bounding
U
اتصال
hitching
U
اتصال
hitched
U
اتصال
juncture
U
اتصال
connection line
U
خط اتصال
hitch
U
اتصال
connectivity
U
اتصال
scarfs
U
اتصال
unions
U
اتصال
tie line
U
خط اتصال
connect node
U
کد اتصال
seam
U
خط اتصال
contacting
U
اتصال
coitus
U
اتصال
bonding
U
اتصال
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
contacts
U
اتصال
tie down
U
اتصال
scarf
U
اتصال
coupling
U
اتصال
conjunctions
U
اتصال
abjoint
U
بی اتصال
inosculation
U
اتصال
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
nexus
U
اتصال
connexions
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
butt joint
U
اتصال لب به لب
link
U
اتصال
jump joint
U
اتصال لب به لب
junctions
U
اتصال
abutment
U
اتصال
junction
U
اتصال
interconnetion
U
اتصال
connection
U
اتصال
law of continvity
U
اتصال
cutter link
U
اتصال
suspension
U
اتصال
interconnection
U
اتصال
lead wire
U
خط اتصال
binding
U
اتصال
bindings
U
اتصال
joint
U
اتصال
fitting
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
short-circuits
U
اتصال کوتاه
pendant
U
طناب اتصال
rabbet joint
U
اتصال دو راهه
tapping
U
اتصال وسط
mesh connection
U
اتصال توری
ball joint
U
توپی اتصال
acondylose
U
منفصل بی اتصال
connector
U
وسیله اتصال
short-circuit
U
اتصال کوتاه
sacrfing
U
اتصال قلمتراشی
connecting
U
اتصال دهنده
tapped
U
اتصال وسط
link chain
U
زنجیر اتصال
link belt
U
تسمه اتصال
tap
U
اتصال وسط
slings
U
تسمه اتصال
slinging
U
تسمه اتصال
microphone connection
U
اتصال میکروفن
sling
U
تسمه اتصال
connectivity platform
U
برنامه اتصال
automatic drop
U
اتصال خودکار
pendants
U
طناب اتصال
sealing joint
U
اتصال اب بندی
interconnected
U
اتصال به یکدیگر
interconnected
U
با هم اتصال دادن
contact pair
U
زوج اتصال
interconnected
U
اتصال دادن
interconnect
U
اتصال به یکدیگر
interconnect
U
با هم اتصال دادن
crosspoint
U
زوج اتصال
interconnect
U
اتصال دادن
main connection
U
اتصال اصلی
main current
U
اتصال سری
contact plug
U
فیش اتصال
corner joint
U
اتصال فارسی
corner joint
U
اتصال گوشه
short circuit
U
اتصال پیداکردن
short circuit
U
اتصال برق
pivots
U
توپی اتصال
pivoted
U
توپی اتصال
interconnecting
U
اتصال دادن
connexion
U
ارتباط اتصال
interconnecting
U
با هم اتصال دادن
operates
U
اتصال دادن
operated
U
اتصال دادن
operate
U
اتصال دادن
acondylous
U
منفصل بی اتصال
contact series
U
اتصال سری
series connection
U
اتصال دنبالهای
manula shifting
U
اتصال دستی
series connection
U
اتصال زنجیری
series connection
U
اتصال سری
connector
U
اتصال دهنده
receptacle
U
سیم اتصال
adaptor piece
U
حلقه اتصال
interconnects
U
اتصال به یکدیگر
interconnects
U
با هم اتصال دادن
connector symbol
U
علامت اتصال
interconnects
U
اتصال دادن
interconnecting
U
اتصال به یکدیگر
pivot
U
توپی اتصال
channel attached
U
اتصال کانالی
floating
U
فاقدوسیله اتصال
pipe connection
U
اتصال لوله
concatenated key
U
کلید اتصال
conference circuit
U
اتصال پیشنهادی
cascade connection
U
اتصال ابشاری
jacks
U
انبر اتصال
jack
U
انبر اتصال
accolades
U
خط اتصال اکولاد
accolade
U
خط اتصال اکولاد
capacity ground
U
اتصال به فرفیت
lead wire
U
سیم اتصال
cam control
U
بادامک اتصال
arris fillet joint
U
اتصال فرنگی
collector contact
U
اتصال کلکتور
plug connection
U
اتصال دوشاخه
manifold
U
روپوش اتصال
commissure
U
محل اتصال
commissure
U
سطح اتصال
fitting
U
قطعه اتصال
circuit diagram
U
شمای اتصال
synchronizes
U
با هم اتصال دادن
synchronize
U
با هم اتصال دادن
synchronising
U
با هم اتصال دادن
synchronises
U
با هم اتصال دادن
synchronised
U
با هم اتصال دادن
cluster joint
U
اتصال خوشهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com