Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
long odds
U
تفاوت زیاد درمسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
by far
<idiom>
U
با تفاوت زیاد،بزرگ
play
U
شرکت درمسابقه انفرادی
outplay
U
درمسابقه جلو افتادن از
plays
U
شرکت درمسابقه انفرادی
playing
U
شرکت درمسابقه انفرادی
played
U
شرکت درمسابقه انفرادی
stationed
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
stations
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
entry fee
U
مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
brush
U
به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
daclare
U
تایید مجدد شرکت اسب درمسابقه
fleets
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
fleet
U
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
half century
U
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
brushes
U
به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
neck and neck
<idiom>
U
درمسابقه مساوی ویا نزدیک به تساوی بودن
starter's list
U
فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
off roader
U
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
diversities
U
تفاوت
margin
U
تفاوت
differences
U
تفاوت
margins
U
تفاوت
difference
U
تفاوت
indfferent
U
بی تفاوت
diversity
U
تفاوت
noise margin
U
تفاوت خش
indifferent
U
بی تفاوت
discrepancy
U
تفاوت
exchanges
U
تفاوت
exchanging
U
تفاوت
margine
U
تفاوت
apathetic
U
بی تفاوت
exchanged
U
تفاوت
amphoteric
U
بی تفاوت
exchange
U
تفاوت
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
winning the exchang
U
تفاوت گرفتن
tolerance
U
تفاوت مجاز
displaciment
U
تفاوت مکان
price differential
U
تفاوت قیمت
product differentiation
U
تفاوت محصول
permissible deviation
U
تفاوت مجاز
neutral equilibrium
U
تعادل بی تفاوت
what the odds
U
چه تفاوت میکند
sensed difference
U
تفاوت محسوس
significant difference
U
تفاوت معنادار
neutral stability
U
پایداری بی تفاوت
inequalities
U
تفاوت نامعادله
inequality
U
تفاوت نامعادله
minor exchange
U
تفاوت کوچک
losing the exchange
U
تفاوت دادن
tolerances
U
تفاوت مجاز
in the face of such odds
U
با وجود این تفاوت
just noticeable difference
U
کمترین تفاوت محسوس
jnd
U
کمترین تفاوت محسوس
discrepancy
U
تفاوت اشتباه در حساب
agio
U
تفاوت هزینه تسریع
as cool as a cucumber
<idiom>
U
مثل یخ
[سرد و بی تفاوت]
make over
<idiom>
U
بی تفاوت جلوه دادن
rank difference correlation
U
همبستگی تفاوت رتبه ها
they differ materially
U
تفاوت کلی با هم دارند
sed
U
خطای معیار تفاوت
standard error of difference
U
خطای معیار تفاوت
play off
U
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
dump
U
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
pistol clasp
U
قفل طپانچه نشان شرکت درمسابقه تیراندازی با طپانچه
it makes a t. difference
U
تفاوت خیلی زیادی نمیکند
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
qualities
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
trade gap
U
تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
total factor productivity
U
تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
to split the difference
U
تفاوت میان دو چیز را دو نیم کردن
straight face
U
چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
markup
U
تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
balance of trade
U
تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
debt discount
U
تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
declination
U
مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
balance of trade
U
تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
contrast
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasted
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasting
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasts
U
تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
tare
U
تفاوت وزن خالص و وزن ناخالص
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
hair
U
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
differed
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differs
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differ
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
offset knots
U
گره نامتقارن
[گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
cord yarn
U
نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
extensive
U
زیاد
profoundly
U
زیاد
quite a few
<idiom>
U
زیاد
intense
U
زیاد
fulsome
U
زیاد
mickle or muckle
U
زیاد
muckle
U
زیاد
ranksack
U
زیاد
too
U
زیاد
very
U
زیاد
many
U
زیاد
plethoric
U
زیاد
extortionary
U
زیاد
mickle
U
زیاد
plaguily
U
زیاد
extortionate
U
زیاد
populous
U
زیاد
superabundant
U
زیاد
wide
U
زیاد
copious
U
زیاد
excessive
U
زیاد
heartbreak
U
غم زیاد
much
U
زیاد
greatly
U
زیاد
too much
U
زیاد
wider
U
زیاد
outrageously
U
زیاد
heavily
U
زیاد
widest
U
زیاد
over and above
U
زیاد
highly
U
زیاد
rife
U
زیاد
late
U
زیاد
overly
U
زیاد
not a lettle
U
زیاد
squeamishly
U
زیاد
squeamishness
U
زیاد
greatest
U
زیاد
great-
U
زیاد
numerous
U
زیاد
supererogatory
U
زیاد
no end of
U
زیاد
to a large extent
U
زیاد
profusely
U
زیاد
vastly
U
زیاد
high
U
زیاد
intensely
U
زیاد
thickest
U
زیاد
overmuch
U
زیاد
glaring
U
زیاد
thicker
U
زیاد
in quantities
U
زیاد
large adv
U
زیاد
intensively
U
زیاد
mortally
U
زیاد
generous
U
زیاد
egregiously
U
زیاد
hugely
U
زیاد
tremendously
U
زیاد
immoderate
U
زیاد
thick
U
زیاد
highest
U
زیاد
swingeing
U
زیاد
heart break
U
غم زیاد
highs
U
زیاد
great
U
زیاد
widely
U
زیاد
effusively
U
زیاد
for all the world
U
بی کم و زیاد
in excess
U
زیاد
immane
U
زیاد
multiply
U
زیاد شدن
high spin
U
چرخش زیاد
high yield
U
با بازده زیاد
over issue
U
زیاد انتشاردادن
multiplies
U
زیاد شدن
swarmed
U
دسته زیاد
over anxious
U
زیاد دل واپس
multiplying
U
زیاد شدن
over estimate
U
زیاد براوردکردن
swarm
U
دسته زیاد
profuse of gilfts
U
زیاد بخشنده
swarms
U
دسته زیاد
excessive love
U
دوستی زیاد
over confident
U
زیاد مطمئن
over blow
U
زیاد دمیدن
over anxiety
U
دل واپسی زیاد
excessive eating
U
خوردن زیاد
multiplied
U
زیاد شدن
exquisite taste
U
سلیقه زیاد
overstock
U
زیاد پر کردن
overvoltage
U
فشار زیاد
overwrite
U
زیاد نوشتن
particularity
U
دقت زیاد
full tilt
U
باسرعت زیاد
furor
U
خشم زیاد
grnish
U
زیاد کردن
high pressure
U
فشار زیاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com