Perdic | تغییر شکل موضعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	local deformation U	تغییر شکل موضعی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	asymmetric local deformation U	تغییر شکل موضعی بی تقارن
Other Matches

	regional <adj.> U	موضعی
	local <adj.> U	موضعی
	local U	موضعی
	locals U	موضعی
	topical U	موضعی
	focal U	موضعی
	gripe U	تشنج موضعی
	local oscillator U	اوسیلاتور موضعی
	ischaemia U	کم خونی موضعی
	ischemia U	کم خونی موضعی
	spot lamp U	لامپ موضعی
	position warfare U	نبرد موضعی
	position warfare U	جنگ موضعی
	position defense U	دفاع موضعی
	position correction U	تصحیحات موضعی
	locally U	بطور موضعی
	localization U	موضعی کردن
	local velocity U	سرعت موضعی
	local paraysis U	فلج موضعی
	local anasthesia U	بیهوشی موضعی
	concentrated or single load U	بار موضعی
	ischmia U	کم خونی موضعی
	spot check U	مقابله موضعی
	spasms U	تشنج موضعی
	spot check U	بررسی موضعی
	spasm U	تشنج موضعی
	local U	مکانی موضعی
	spot checks U	مقابله موضعی
	spot checks U	بررسی موضعی
	locals U	مکانی موضعی
	local action U	تخلیه موضعی باتری
	depression U	فرو رفتگی موضعی
	focal seizure U	حمله صرعی موضعی
	transient ischemia U	کم خونی موضعی موقت
	depressions U	فرو رفتگی موضعی
	end strings U	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
	localizes U	محلی کردن موضعی ساختن
	localize U	محلی کردن موضعی ساختن
	osteomyelitis U	التهاب موضعی و مخرب استخوان
	localizing U	محلی کردن موضعی ساختن
	novocain U	ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
	localises U	محلی کردن موضعی ساختن
	to anaesthetize locally U	سر کردن بیهوشی موضعی زدن
	localising U	محلی کردن موضعی ساختن
	unclocked U	مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
	transition U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	transitions U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	hangovers U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	hangover U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	income effect U	اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
	vary U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	varies U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	napped U	نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
	napping U	نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
	naps U	نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
	vorticity U	میزان برداری دوران موضعی سیال
	nap U	نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
	nips U	فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
	nip U	فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
	nipped U	فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
	plastic U	تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
	variable area nozzle U	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
	changed U	تغییر کردن تغییر دادن
	change U	تغییر کردن تغییر دادن
	change over U	تغییر روش تغییر رویه
	changes U	تغییر کردن تغییر دادن
	changing U	تغییر کردن تغییر دادن
	waisting U	کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
	benzocaine U	ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
	nibbler U	ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
	vortex line U	خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	counter march U	تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	superheterodyne U	گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	non return to zero U	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
	modification U	تغییر
	innovation U	تغییر
	changing U	تغییر
	amendment U	تغییر
	fluctuation U	تغییر
	change U	تغییر
	conversion U	تغییر
	innovations U	تغییر
	changed U	تغییر
	alternation U	تغییر
	changeless U	بی تغییر
	alteration U	تغییر
	changes U	تغییر
	stationary U	بی تغییر
	misalignment U	تغییر
	vicissitude U	تغییر
	variations U	تغییر
	shunting U	تغییر خط
	variation U	تغییر
	mutations U	تغییر
	conversions U	تغییر
	mutation U	تغییر
	commutation U	تغییر
	dachi U	تغییر پا
	amendments U	تغییر
	commutable U	قابل تغییر
	alterant U	تغییر دادنی
	alterability U	قابلیت تغییر
	cinversion U	تغییر شکل
	variation U	تغییر ناپایداری
	kaleidoscope U	تغییر پذیربودن
	coefficient of variation U	ضریب تغییر
	alterable U	قابل تغییر
	changer U	تغییر دهنده
	behavior modification U	تغییر رفتار
	displacement U	تغییر مکان
	altertive U	تغییر دهنده
	change in supply U	تغییر عرضه
	change in demand U	تغییر تقاضا
	change of curvature U	تغییر انحنا
	change of place U	تغییر مکان
	change of speed U	تغییر سرعت
	speed variation U	تغییر سرعت
	automatic take U	تغییر پایگاه
	change spin U	چرخیدن با تغییر پا
	nonreversal shift U	تغییر ناوارون
	variations U	تغییر ناپایداری
	displacement U	تغییر موضع
	amending U	تغییر دادن
	mutated U	تغییر دادن
	upheavals U	تغییر فاحش
	variable U	تغییر پذیر
	variables U	تغییر پذیر
	mutate U	تغییر دادن
	transforms U	تغییر شکل
	weather U	تغییر فصل
	weathered U	تغییر فصل
	mutates U	تغییر دادن
	mutating U	تغییر دادن
	upheaval U	تغییر فاحش
	alter U	تغییر یافتن
	alter U	تغییر دادن
	altered U	تغییر یافتن
	altered U	تغییر دادن
	altering U	تغییر یافتن
	amended U	تغییر دادن
	altering U	تغییر دادن
	alters U	تغییر یافتن
	amend U	تغییر دادن
	alters U	تغییر دادن
	transformed U	تغییر شکل
	transform U	تغییر شکل
	mutants U	تغییر پذیر
	modifying U	تغییر دادن
	modify U	تغییر دادن
	modifies U	تغییر دادن
	mutant U	تغییر پذیر
	variation coefficient U	ضریب تغییر
	metamorphosis U	تغییر شکل
	vary U	تغییر کردن
	weathers U	تغییر فصل
	fluctuate U	تغییر مداوم
	fluctuated U	تغییر مداوم
	fluctuates U	تغییر مداوم
	varies U	تغییر کردن
	transforming U	تغییر شکل
	kaleidoscopes U	تغییر پذیربودن
	variant U	قابل تغییر
	modification U	تغییر وتبدیل
	vacillatory U	تغییر پذیر
	change [in something] [from something] U	تغییر [در یا از چیزی]
	to turn [into] U	تغییر کردن
	to turn [into] U	تغییر دادن
	deed poll U	تغییر نام
	turnabouts U	تغییر موضع
	variation theorem U	قضیه تغییر
	variational method U	روش تغییر
	variational principle U	اصل تغییر
	variative U	قابل تغییر
	versatility U	قابلیت تغییر
	vicissitudes of time U	تغییر اوضاع
	voltage variation U	تغییر ولتاژها
	realign U	تغییر دادن
	realigned U	تغییر دادن
	realigning U	تغییر دادن
	realigns U	تغییر دادن
	turnabout U	تغییر عقیده
	turnabout U	تغییر موضع
	turnabouts U	تغییر عقیده
	to alter [to] U	تغییر یافتن
	convert U	تغییر دادن
	redeploy [staff] U	تغییر دادن
	reset U	تغییر دادن
	transact U	تغییر دادن
	near-constant state of flux U	تغییر همیشگی
	to turn something into something U	تغییر دادن به
	to convert something into something U	تغییر دادن به
	unchangeable U	تغییر ناپذیر
	concurrent variation U	تغییر همزمان