Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
equivalent knowledge credit
U
تصدیق دانش علمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
technologies
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
equivalent knowledge credit
U
تصدیق اعتبار علمی
straight "A " student
U
دانش آموزی
[دانش جویی]
که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
location audit
U
تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
certifies
U
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifying
U
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certify
U
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
theoretic
U
علمی
sciential
U
علمی
scientific
U
علمی
academic
U
علمی
scientific management
U
مدیریت علمی
theoretic and practical
U
علمی وعملی
scientific experiment
U
تجربه علمی
scientific applications
U
کابردهای علمی
scientific researches
U
پژوهشهای علمی
theories
U
فرض علمی
scientific method
U
روش علمی
object lessons
U
درس علمی
field trip
U
گردش علمی
boffins
U
پژوهشگر علمی
object lesson
U
درس علمی
scientifically
U
بطور علمی
scientific socialism
U
سوسیالیسم علمی
scientific researches
U
تتبعات علمی
scientific researches
U
تحقیقات علمی
the province of science
U
رشته علمی
researched
U
تحقیقات علمی
the triumphs of science
U
پیروزیهای علمی
boffin
U
پژوهشگر علمی
theory
U
فرض علمی
faculty
U
هیئت علمی
disciplining
U
رشته علمی
disciplines
U
رشته علمی
discipline
U
رشته علمی
researching
U
تحقیقات علمی
prescientific
U
پیش علمی
researches
U
تحقیقات علمی
principle
U
اصل علمی
faculties
U
هیئت علمی
applied or mixed
U
ریاضیات علمی
practical lawyer
U
حقوقدان علمی
research
U
تحقیقات علمی
principle
U
قانون علمی
memoire
U
مقاله علمی
scholarism
U
تحقیق علمی
scientail
U
ماهر علمی
horticulture
U
باغبانی علمی
science fiction
U
افسانه علمی
academian
U
عضوانجمن علمی
academic freedom
آزادی علمی
theories
U
فرضیه علمی تعلیم
myrmecologyt
U
مطالعه علمی مورچگان
pomology
U
میوه کاری علمی
school
U
مکتب علمی یافلسفی
theory
U
فرضیه علمی تعلیم
schools
U
مکتب علمی یافلسفی
terminology
U
اصطلاحات علمی یافنی
terminologies
U
اصطلاحات علمی یافنی
teach-in
U
بحث علمی دانشجویی
techincal and scientifici
U
بنگاههای علمی و فنی
An immortal scientific work.
U
اثر علمی جاویدان
unscientific
U
خلاف موازین علمی
sciosophy
U
معرفت غیر علمی
scientism
U
پیروی از روش علمی
scientific data processing
U
پردازش داده علمی
scientific notation
U
نشان گذاری علمی
ethnography
U
مطالعه علمی نژادها
ionics
U
مبحث علمی یونها
tree surgery
U
تشریح علمی درخت
homosapiens
U
نام علمی انسان
teach-ins
U
بحث علمی دانشجویی
scientifically
U
موافق اصول علمی
scientific data processing
U
داده پردازی علمی
criminology
U
مطالعه علمی جرم
science fiction
U
داستان تخیلی علمی
theoretically
U
از لحاظ فرض علمی
Scientific research.
U
تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
terminological
U
وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
interdisciplinary
U
مربوط به رشتههای مختلف علمی
paranormal
U
ماورای پدیدههای علمی مکشوف
neurology
U
بحث علمی عصب شناسی
hydrotherapy
U
استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
chronometry
U
وقت سنجی بطریق علمی
proving ground
U
محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
laity
U
غیر فنی وغیر علمی
objective
U
علمی و بدون نظر خصوصی
objectives
U
علمی و بدون نظر خصوصی
He devoted a lifetime to scientific research.
U
یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
floating point calculation
U
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
Scientic experiments show that …
U
تجربه های علمی نشان می دهد که
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
pragmatically
U
بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
market research
U
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
organon
U
سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
zymurgy
U
مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
academic
مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
kenning
U
دانش
know how
U
دانش
knowledge
U
دانش
scholarship
U
دانش
sciences
U
دانش
wisdom
U
دانش
science
U
دانش
know-how
U
دانش
cognisance
[British]
U
دانش
cognition
U
دانش
knowledge
U
دانش
realizing
U
دانش
understanding
U
دانش
gramarey
U
دانش
realising
[British]
U
دانش
gramary
U
دانش
scholarships
U
دانش
gramarye
U
دانش
appraised
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraise
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
reference
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
Delphinium
U
[نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
references
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
onomastics
U
دانش نام
maieutic
U
دانش مامایی
alumnus
U
دانش اموخته
academies
U
انجمن دانش
schoolboy
U
دانش اموز
normal school
U
دانش سرا
teacher's college
U
دانش سرا
schoolboys
U
دانش اموز
ominscience
U
دانش بی پایان
pansophism
U
دانش مطلق
academy
U
انجمن دانش
organum
U
وسیله دانش
omniscience
U
دانش بی پایان
an encourouges of science
U
دانش پرور
students
U
دانش اموز
smattering
U
دانش سطحی
kith
U
دانش و معرفت
letter
U
معرفت دانش
in ken
U
د رحدود دانش
pupil
U
دانش اموز
grader
U
دانش اموز
erudition
U
فضل و دانش
letters
U
معرفت دانش
knowing faculty
U
قوه دانش
computer awarness
U
دانش کامپیوتر
pupils
U
دانش اموز
computer literacy
U
دانش کامپیوتر
knowlege representation
U
نمایش دانش
aeronautics
U
دانش هوانوردی
knowledge engineer
U
مهندسی دانش
knowledge domain
U
قلمرو دانش
knowledge base
U
پایگاه دانش
learning
U
دانش یادگیری
treatise
U
دانش نویسه
educate
U
دانش اموختن
educates
U
دانش اموختن
educating
U
دانش اموختن
schoolfellow
U
کسب دانش
architectonic
U
دانش معماری
physical science
U
دانش مادی
technical know how
U
دانش فنی
life science
U
دانش زیستی
scholar
U
دانش پژوه
treatises
U
دانش نویسه
scholars
U
دانش پژوه
thermodynamics
U
دانش دماپویایی
polyhistor
U
دانش بسیار
schooling
U
کسب دانش
polymathy
U
دانش زیاد
student
U
دانش اموز
knowledge representation
U
بازنمود دانش
photology
U
دانش روشنایی
strikers
U
دانش اموز
striker
U
دانش اموز
philomath
U
دانش پرست
to a knowledge
U
دانش اندوختن
knowledge representation
U
نمایش دانش
life sciences
U
دانش زیستی
postgraduates
U
دانش اموخته
witting
U
معلومات دانش
to reach for knowledge
U
دانش کوشیدن
postgraduate
U
دانش اموخته
patrons of learning
U
دانش پروران
thermostatics
U
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
ethic
U
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
mechanics
U
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
technologies
U
دانش فنی تکنولوژی
logic
U
دانش تفکرات و دلایل
geogony
U
دانش زمین پیدایی
cardiology
U
دانش قلب شناسی
aeronautic
U
مربوط به دانش هوانوردی
academician
U
عضو انجمن دانش
technology
U
دانش فنی تکنولوژی
old boy
U
دانش آموز پیشین
domain knowledge
U
دانش محیط کاربرد
superficiality
U
دانش سطحی بیمایگی
To acquire knowledge.
U
دانش فرا گرفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com