Perdic | تشریح حرکات بدنی انسان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	kinesiology U	تشریح حرکات بدنی انسان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	eurhythmics U	حرکات بدنی موزون
	eurythmics U	حرکات بدنی موزون
	physical profile U	براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
	corporal punishment U	کیفر بدنی مجازات بدنی
	vivisect U	موجود زنده را تشریح کردن تشریح زنده
	anthrop U	پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
	anthropo U	پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
	artificial intelligence U	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
	intelligence U	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
	id U	مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
	anthropography U	علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
	feelings indigenous to man U	احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
	Neanderthal U	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
	bodily U	بدنی
	systemic U	بدنی
	corporal U	بدنی
	physical U	بدنی
	so matic U	بدنی
	somatic U	بدنی
	corporals U	بدنی
	corporal punishment U	تنبیه بدنی
	physical profile U	نیمرخ بدنی
	corps a corps U	تماس بدنی
	physical education U	تربیت بدنی
	common sensibility U	حس کلی بدنی
	somatotype U	ریخت بدنی
	somatic disorders U	اختلالهای بدنی
	hacking U	خطای بدنی
	physical exercise U	تمرین بدنی
	bodily pain U	درد بدنی
	physical movement U	حرکت بدنی
	flesh red U	بدنی رنگ
	body type U	سنخ بدنی
	flesh colour U	رنگ بدنی
	assault and battery U	حملهی بدنی
	p.exercise U	پرورش بدنی
	physical appearance U	منظر بدنی
	anatomy U	تشریح
	anatomies U	تشریح
	analysis U	تشریح
	surgeries U	تشریح
	surgery U	تشریح
	illustrations U	تشریح
	illustration U	تشریح
	dissection U	تشریح
	personal foul U	خطای بدنی به حریف
	assault U	حمله بدنی به حریف
	personnel monitoring U	بازرسی بدنی از افراد
	gestic U	وابسته بحرکت بدنی
	emotional and physical U	امور عاطفی و بدنی
	assaults U	حمله بدنی به حریف
	somesthesis U	حساسیت به حسهای بدنی
	corporeal U	بدنی دارای ماده
	assaulted U	حمله بدنی به حریف
	anatomize U	تشریح کردن
	autopsy U	تشریح مرده
	zootomy U	تشریح حیوانات
	dissecting U	تشریح کردن
	problem description U	تشریح مسئله
	analyze U	تشریح کردن
	anatomically U	از روی تشریح
	neurotomy U	تشریح اعصاب
	dissect U	تشریح کردن
	discussions U	تشریح مطالب
	discussion U	تشریح مطالب
	dissected U	تشریح کردن
	anatomist U	تشریح کننده
	non descript U	تشریح ناپذیر
	dissects U	تشریح کردن
	descriptions U	توصیف تشریح
	dissecting knife U	چاقوی تشریح
	autopsies U	تشریح مرده
	anatomy U	مبحث تشریح
	anatomies U	مبحث تشریح
	innuendos U	یعنی تشریح
	innuendoes U	یعنی تشریح
	innuendo U	یعنی تشریح
	description U	توصیف تشریح
	dissector U	تشریح کننده
	entomotomy U	تشریح حشرات
	physical characteristics U	مشخصات زمین خصوصیات بدنی
	physical medicine U	درمان بدنی و توان بخشی
	autopsy U	تشریح نسج مرده
	catling U	چاقوی تشریح یاجراحی
	autopsies U	تشریح نسج مرده
	anatomist U	متخصص علم تشریح
	tree surgery U	تشریح علمی درخت
	d. anatomy U	تشریح مشاهدهای یا تبصیری
	page description language U	زبان تشریح صفحه
	embryotomy U	تشریح جنین درزهدان
	anatomically U	مطابق علم تشریح
	aerography U	علم تشریح هوا
	hypotyposis U	تشریح مجسم کننده
	pdl U	زبان تشریح صفحه
	syntax language U	زبان تشریح نحو
	phytotomy U	برش و تشریح گیاه
	assaults U	حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
	classical seat U	وضع بدنی سوارکار روی زین
	syndrome U	مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
	syndromes U	مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
	physical U	مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
	assault U	حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
	army standard score U	نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
	orthograde U	راه رونده با بدنی راست وعمودی
	assaulted U	حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
	gnosticize U	ازراه عرفان تشریح کردن
	prosector U	تشریح کننده بدن مرده
	vivisector U	تشریح کننده جانور زنده
	dachshund U	نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
	dachshunds U	نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
	hyperphysical U	خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
	body snatcher U	کسی که برای تشریح نبش قبرمیکند
	depressant U	دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
	movements U	حرکات
	voluntary exercise U	حرکات اختیاری
	compulsory U	حرکات اجباری
	eye movements U	حرکات چشم
	school figures U	حرکات اسب
	eurythmics U	تناسب حرکات
	retrograde movement U	حرکات به عقب
	pumps U	حرکات فریبنده
	pumped U	حرکات فریبنده
	pump U	حرکات فریبنده
	calisthenics U	حرکات سوئدی
	compulsory freestyle U	حرکات اجباری
	prescribed exercise U	حرکات اجباری
	tactical movement U	حرکات تاکتیکی
	rings U	حرکات دارحلقه
	puerilism U	حرکات کودکانه
	calisthenics U	حرکات نرمشی
	optional U	حرکات اختیاری
	cadence U	موزونی حرکات
	cadences U	موزونی حرکات
	movements U	حرکات یکانها
	gestures U	حرکات بیانگر
	motion analysis U	تحلیل حرکات
	play marking U	حرکات تهاجمی
	air movements U	حرکات هوایی
	peristalsis U	حرکات حلقوی
	skate off U	حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
	White Paper U	کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
	White Papers U	کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
	disported U	حرکات نشاط انگیزکردن
	maneuvering board U	تابلوی حرکات ناوها
	disporting U	حرکات نشاط انگیزکردن
	disports U	حرکات نشاط انگیزکردن
	surged U	حرکات افقی اب دریا
	disport U	حرکات نشاط انگیزکردن
	surges U	حرکات افقی اب دریا
	gestural U	متضمن حرکات واشارات
	surge U	حرکات افقی اب دریا
	piaffe U	نمایش حرکات یورتمهای
	appeasement gestures U	حرکات صلح جویانه
	road movement U	حرکات روی جاده
	music of the spheres U	اهنگ حرکات افلاک
	mass of maneuver U	سنگینی حرکات یکان
	rapid eye movements U	حرکات سریع چشم
	lunes U	حرکات جنون امیز
	air movement section U	قسمت حرکات هوایی
	aerobatic U	حرکات آکروباتی با هواپیما
	compound attack U	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
	floor exercise U	حرکات زمینی ژیمناستیک
	position of attention U	حرکات و احترامات نظامی
	girlishness U	حرکات یا حالات دخترانه
	transposition U	تبدیل حرکات شطرنج
	circulation control U	مدار کنترل حرکات
	lateral and sway bracing U	حرکات جانبی و نوسانی
	adiadokinesis U	زوال حرکات تناوبی
	lip key	[دستگاه ثبت حرکات لب]
	air register U	تنظیم حرکات هوایی
	notation U	ثبت حرکات شطرنج
	composite attack U	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
	notations U	ثبت حرکات شطرنج
	by-play U	حرکات یا مکالمات فرعی
	tic U	حرکات غیر ارادی اندامها
	screwing U	حرکات دورانی یخهای دریایی
	tics U	حرکات غیر ارادی اندامها
	percentage U	نسبت حرکات موفقیت امیز
	air control ship U	ناو کنترل حرکات هوایی
	combatdrill U	تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
	cardiography U	ثبت حرکات وضربان قلب
	lip read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	figure skate U	اسکیت با انجام حرکات مختلف
	percentages U	نسبت حرکات موفقیت امیز
	lip-read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	pattern U	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
	patterns U	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
	by-play U	حرکات یا مکالمات کنار صحنه
	lip-reads U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	theatrical gestures U	حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
	cruelty U	در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
	scored U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	scores U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	degree of difficulty U	درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
	score U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	movement control U	کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
	myocardiograph U	اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
	pinning combination U	مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
	paragraph three U	هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
	figurine algebraic notation U	ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج