English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spinning test U تست ویژگیهای چرخش هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
job specification U ویژگیهای شغلی
demographic characteristics U ویژگیهای جمعیتی
phenotypic characteristics U ویژگیهای رخ مانگی
design specifications U ویژگیهای طرح
anandria U فقدان ویژگیهای نرینگی
characteristics of underdevelopment U ویژگیهای توسعه نیافتگی
secondary sex characteristics U ویژگیهای جنسی ثانوی
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
characteristics of underdeveloping U مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
wheel U چرخش
volte face U چرخش
gyrations U چرخش
gyration U چرخش
revolution U چرخش
wheeling U چرخش
revolutions U چرخش
whirlpools U چرخش اب
volte-face U چرخش
trolls U چرخش
swirl U چرخش
swirled U چرخش
wheels U چرخش
swirling U چرخش
swirls U چرخش
rotational U چرخش
wrenches U چرخش
wrenched U چرخش
turn U چرخش
turns U چرخش
wrench U چرخش
troll U چرخش
spins U چرخش
whirlpool U چرخش اب
rotation U چرخش
head rolling U سر چرخش
twirl U چرخش
twirled U چرخش
twirling U چرخش
twirls U چرخش
whirl U چرخش
whirled U چرخش
whirling U چرخش
whirls U چرخش
spin U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
circulations U چرخش
circulation U چرخش
twists U چرخش بدن
twisting U چرخش بدن
twist U چرخش بدن
roll U چرخش گردش
kick turn U نیم چرخش
rolls U چرخش گردش
radius of gyration U شعاع چرخش
rolled U چرخش گردش
trepan U چرخش انحراف
sidespin U چرخش بیک سو
cyclostat U دستگاه چرخش
improper rotation U چرخش نامتعارف
stuff U چرخش توپ
specific rotation U چرخش ویژه
wrest U چرخش پیچش
wresting U چرخش پیچش
wrests U چرخش پیچش
rotation U چرخش دوران
high spin U چرخش زیاد
stuffs U چرخش توپ
sidespin U چرخش توپ
wrested U چرخش پیچش
stuffed U چرخش توپ
sidespin U چرخش انحرافی
molecular rotation U چرخش مولکولی
rotation U مقدار چرخش یک شی
rotational speed U سرعت چرخش
spin U چرخش به سرعت
spins U چرخش توپ
spins U چرخش به سرعت
optical rotation U چرخش نوری
oblique rotation U چرخش مایل
tumbles U چرخش اشفتگی
tumbled U چرخش اشفتگی
tumble U چرخش اشفتگی
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
revolution U چرخش دوران
chasing U پایه چرخش
revolutions U چرخش دوران
turn off U محل چرخش
turn-off U محل چرخش
chases U پایه چرخش
turn-offs U محل چرخش
chase U پایه چرخش
spin U چرخش توپ
orthogonal rotation U چرخش عمودی
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
rotational post U شغل در چرخش
disrotatory motion U چرخش ناهمسو
rotatable U چرخش پذیر
gyoradius U شعاع چرخش
free rotation U چرخش ازاد
fractional turn U چرخش کسری
upturn U چرخش ببالا
radius of giration U شعاع چرخش
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
pivoting U قابل چرخش
helicopters U چرخش در هوا
helicopter U چرخش در هوا
proper rotation U چرخش متعارف
pivot ship U ناو چرخش
pivot point U مرکز چرخش
chased U پایه چرخش
concentricity U دقت چرخش
williamson turn U چرخش ویلیامسون
compass swing U چرخش خط محوری
universal U با چرخش ازاد
angle of rotation U زاویه چرخش
turnabout U چرخش به یک طرف
turning points U نقطه چرخش
turnabouts U چرخش به یک طرف
axis of rotation U محور چرخش
topspin U چرخش توپ
body english U چرخش بی اختیار
turning point U نقطه چرخش
upright spin U چرخش ایستاده
conrotatory motion U چرخش همسو
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
revs per minute U چرخش بر دقیقه
rpm U چرخش بر دقیقه
vertical scrolling U چرخش عمودی
rev U چرخش بر دقیقه
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
rotational speed U چرخش بر دقیقه
varimax rotation U چرخش واریماکس
upward rotation U چرخش رو به بالا
turn table U میز چرخش
optical rotatory power U قدرت چرخش نوری
roll U چرخش توپ والیبال
rotational reflection axis U محور چرخش انعکاس
flow process U جریان چرخش کار
turning points U نقطه لولای چرخش
mutarotation U تغییر چرخش نوری
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
turning point U نقطه لولای چرخش
caracole U نیم چرخش اسب
rolled U چرخش توپ والیبال
pinwheel U چرخش از پهلو بدوربارفیکس
rolls U چرخش توپ والیبال
period of roll U زمان تناوب چرخش
hinge U لولا چرخش لولایی
hinges U لولا چرخش لولایی
evolution U چرخش حرکت دورانی
vertigo U دوار سر چرخش بدور
turning circle U دایره چرخش ناو
pivot point U نقطه چرخش ناو
pivots U چرخش حول یک محور
full U چرخش با پشتک کامل
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com